در
کتابخانه
بازدید : 489895تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Collapse لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
.

گاهی عشق- مثل آنچه كه در عرفان و تصوف و در غزلیات عرفانی ما هست- تنها ارزش انسانی می شود: «جلوه ای كرد رخش دید ملك عشق نداشت» و یا:

فرشته عشق نداند كه چیست، قصه مخوان
بخواه جام و گلابی به خاك آدم ریز [1]
دیگر، تمام ارزشهای دیگر حتی عقل [نادیده گرفته می شوند. ] عرفا كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 119
گرایششان به ارزش عشق است، اصلاً گرایش ضد عقل دارند و رسماً با عقل مبارزه می كنند. حافظ می گوید:

صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هركس از این لعل توانی دانست
شرح مجموعه ی گل [2]مرغ سحر داند و بس
كه نه هركو ورقی خواند معانی دانست
می خواهد بگوید فقط و فقط عارف با مركب عشق، به عرفان حق می رسد. در چند بیت بعد می گوید:

ای كه از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نكته به تحقیق نتانی دانست
مخاطبش در این بیت، بوعلی سیناست كه در آخر اشارات [سخن از عشق گفته است. ] پس، از نظر اینها اساساً انسان و انسانیت عبارت از عشق می شود و عقل به دلیل اینكه عقال و پای بند است، بكلی محكوم می شود.

یك وقت هم می بینید تنها ارزش، می شود ارزش عقل و فكر. انسان می گوید این حرفها چیست، اینها همه خیالات است. بوعلی سینا گاهی در بین صحبتهایش می گوید: این حرفها اشبه به خیالات صوفیه است، باید با مركب عقل جلو رفت.

اینها ارزشهای گوناگونی است كه در بشر وجود دارد: عقل، عشق، محبت، عدالت، خدمت، عبادت، آزادی و انواع دیگر ارزشها. حال كدام انسان، انسان كامل است؟ او كه فقط عابد محض است؟ او كه فقط آزاده ی محض است؟ او كه فقط عاشق محض است؟ او كه فقط عاقل محض است؟ نه، هیچ كدام انسان كامل نیست. انسان كامل آن انسانی است كه «همه ی این ارزشها» «در حد اعلی » و «هماهنگ با یكدیگر» در او رشد كرده باشد. علی علیه السلام چنین انسانی است
[1] [استاد در حاشیه ی خود بر دیوان حافظ (آیینه ی جام) چنین نوشته اند: «در نسخه ی انجوی چنین است:

فرشته عشق نداند كه چیست قصه مخوان.

بخواه جام و شرابی به خاك آدم ریز.

به نظر ما در مصراع اول، نسخه ی انجوی و در مصراع دوم، نسخه ی حاضر [كه مصراع اول آن چنین است: فرشته عشق نداند كه چیست ای ساقی ] مرجّح است. » ]
[2] «مجموعه ی گل» یعنی ذات مستجمع جمیع كمالات، یعنی ذات حق.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است