در
کتابخانه
بازدید : 489742تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Collapse نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در این جلسه یك مطلب دیگر را عرض می كنم و آن این است كه عرفان منطقش این است: «از خود بطلب [1]هرآنچه خواهی كه تویی» . عرفان مكتبی درون گراست. در این مكتب، دل از جهان بزرگتر است؛ یعنی اگر تمام عالم را یك طرف و آنچه را كه آنها «دل» [2]می گویند طرف دیگر بگذاریم، دل از همه ی عالم بزرگتر است. آنها به عالَم، انسان صغیر و به دل، انسان كبیر می گویند و چون جهان و دل را یكی می دانند [به این معنا كه ] دو نسخه ی مختلف از دو عالم متطابق هستند، جهان را «عالم صغیر» و دل را «عالم كبیر» می نامند. نه اینكه بگویند انسان، عالم صغیر است و این عالم، عالم كبیر؛ بلكه می گویند این عالم- كه ما آن را عالم كبیر می گوییم- عالم صغیر است و انسان، عالم كبیر؛ و عالم، انسان صغیر است، و انسان كبیر همان است كه در درون تو وجود دارد. ببینید مولوی چه می گوید:

چیست اندر خُم كه اندر نهر نیست
چیست اندر خانه كاندر شهر نیست
آیا می شود چیزی در خانه باشد ولی در شهر نباشد؟ نه، چون خانه خودش جزء شهر است. هرچه در خانه است، نمونه ای است از آنچه كه در شهر است. آیا می شود چیزی در خم آب باشد كه در نهر نباشد؟ آنچه در خم است، قسمت كوچكی است از آنچه كه در نهر است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 216
این جهان خمّ است و دل چون جوی آب
این جهان خانه است و دل شهر عجاب
نمی گوید این دل خم است و جهان چون جوی آب؛ می گوید: این جهان خم است و دل چون جوی آب. این چقدر انسان را از بیرون [منصرف می كند! ] انسان سراغ خانه می رود یا سراغ شهر؟ معلوم است وقتی هرچه در خانه است در شهر هم هست، انسان سراغ شهر می رود. آیا انسان سراغ خم و یك ظرف كوچك می رود یا سراغ جوی آب؟ معلوم است كه سراغ جوی آب می رود، نه سراغ یك ظرف كوچك و یك خم.

عرفان بر اساس بر درون گرایی و دل گرایی و توجه به باطن و انصراف از بیرون است، و حتی ارزش بیرون را به عنوان اینكه بشود مطلوب خود یعنی حق را از جهانِ بیرون به دست آورد نفی می كند؛ می گوید از درون باید آن را به دست آورد:

سالها دل طلب جام جم از ما می كرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می كرد
گوهری كز صدف كون و مكان بیرون است [3]
طلب از گمشدگان لب دریا می كرد
مشكل خویش بر پیر مغان بردم دوش
كو به تأیید نظر حل معما می كرد
دیدمش خرّم و خندان، قدح باده به دست
واندر آن آینه صد گونه تماشا می كرد
گفتم این جام جهان بین [4]به تو كی داد حكیم
گفت آن روز كه این گنبد مینا می كرد
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا می كرد
این همه شعبده ها عقل كه می كرد اینجا
سامری پیش عصا و ید بیضا می كرد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 217
گفت آن یار كزو گشت سردار بلند
جرمش این بود كه اسرار هویدا می كرد
عرفان در توجه به درون، هرچه بخواهید جلو رفته است
[1] «از خود بطلب» یعنی از دل بطلب، از درون بطلب.
[2] دلی كه آنها می گویند یعنی همان روح الهی ای كه در هر انسانی دمیده شده است: وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی.
[3] یعنی حق، آن كه در زمان و مكان نمی گنجد.
[4] یعنی قلب و دل «ولیّ» ، كه تمام عالم در آن منعكس است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است