در
کتابخانه
بازدید : 489800تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Collapse نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در اسلام رابطه ی انسان با طبیعت رابطه ی كشاورز است با مزرعه، رابطه ی بازرگان است با بازار تجارت، رابطه ی عابد است با معبد. برای كشاورز، مزرعه هدف نیست ولی وسیله هست؛ یعنی محل زندگی و كانون زندگی كشاورز، شهر است اما از این مزرعه است كه وسایل خوشی و سعادتش را به دست می آورد. یك كشاورز باید به مزرعه برود و زمین را شخم بزند، بذر بپاشد و زمین را آباد كند. بعد كه محصول رویید، اگر علف هرزه ای پیدا شد وجین كند و بعد درو و سپس خرمن كند. كلام پیامبر است: اَلدُّنْیا مَزْرَعَةُ الْاخِرَةِ [1]دنیا كشتزار عالم آخرت است. بله، اگر كشاورز مزرعه را با خانه و مقرّ خود اشتباه كند، خطا كرده است. مزرعه را به عنوان مزرعه بودن، نباید با چیز دیگری اشتباه كند. بازار برای یك بازرگان جای كار است كه سرمایه و عمل و تلاشی را برای سود و درآمد بیشتری به كار اندازد و برآنچه دارد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 221
بیفزاید. دنیا هم برای انسان چنین چیزی است. كلام امیرالمؤمنین است: اَلدُّنْیا مَتْجَرُ اَوْلِیاءِ اللّه [2].

شخصی در حضور امیرالمؤمنین شروع كرد به مذمت كردن دنیا. شنیده بود كه علی علیه السلام دنیا را مذمت می كند ولی نمی فهمید كه او از چه جنبه ای دنیا را مذمت می كند. او خیال می كرد كه وقتی علی علیه السلام دنیا را مذمت می كند، مثلاً طبیعت را مذمت می كند. نمی دانست كه او دنیاپرستی را مذمت می كند؛ او تو را از نظر پرستش دنیا كه ضد حق پرستی و حقیقت پرستی است و مساوی با نفی همه ی ارزشهای انسانی است، مذمت می كند. وقتی آن مرد دنیا را مذمت كرد، علی علیه السلام كه ضد دنیاپرستی است و آن را مذمت می كند- برآشفت و فرمود:

اَیُّهَا الذّامُّ لِلدُّنْیَا الْمُغْتَرُّ بِغُرورِهَا الْمَخْدوعُ بِاَباطیلِها، اَتَغْتَرُّ بِالدُّنْیا ثُمَّ تَذُمُّها؟ اَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَیْها اَمْ هِیَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَیْكَ [3]؟ .

ای آقای مذمتگر دنیا! ای كسی كه فریب دنیا را خورده ای! دنیا تو را فریب نداد، تو فریب خوردی. خیلی تعبیر عجیبی است. دنیا كسی را فریب نمی دهد، انسان خودش فریب می خورد.

من در این باره مَثَلی می گویم: یك وقت پیرزنی با آرایشهای مصنوعی، انسان را گول می زند: دندان در دهانش ندارد، دندان مصنوعی می گذارد؛ مو به سرش ندارد، موی مصنوعی می گذارد. به قول آن شاعر عرب:

عَجوزٌ تَمَنَّتْ اَنْ تَكونَ فَتِیَّةً
وَ قَدْ یَبِسَ الْعَیْنانِ وَ احْدَوْدَبَ الظَّهْرُ
یك بیچاره ای او را به صورت یك زن جوان خیال می كند و وقتی كار از كار گذشته است، می بیند كه اشتباه كرده است. ولی یك وقت همین پیرزن می گوید: آقا! سن من پنجاه و نه سال و شش ماه و شش روز است و حقیقت را می گوید. دندانها و موهایش را نشان می دهد، می گوید: یك دندان هم به دهانم ندارم و موهایی كه می بینی، موی مصنوعی است كه به سرم گذاشته ام. من همین هستم؛ آیا حاضری با من ازدواج كنی؟ او هرچه می گوید: من دندان ندارم، انسان می گوید: قربان همان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 222
دندانهایی كه نداری! هرچه می گوید: من زلف ندارم، انسان می گوید: شما تعارف می فرمایید، من می فهمم كه شما دارید هزم نفس می كنید. پس این پیرزن تو را فریب نداده، تو خودت آماده ی فریب خوردن هستی، خودت می خواهی خودت را فریب بدهی، یك موضوع برای فریب خوردن می خواهی.

علی علیه السلام می فرماید: دنیا كه چیزی را مخفی نكرده است. دنیا چه چیز را مخفی كرده كه می گویی دنیا مرا گول زد؟ آن روزی كه به دست خودت پدرت را دفن كردی، دنیا تو را گول زد؟ ! دنیا می گوید: من همینم كه هستم، من محل تغیّر هستم و ثباتی در من نیست. دنیا می گوید: من را همان طور كه هستم درك كن، چرا می خواهی مرا آن طور كه نیستم باور كنی؟ من یك طوری هستم و دارم خودم را هم به تو نشان می دهم ولی تو می خواهی مرا آن طور كه نیستم و خودت خیال می كنی، باور كنی. پس دنیا كسی را فریب نمی دهد، انسان فریب می خورد. اَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَیْها اَمْ هِیَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَیْكَ؟ بیا حساب كنیم، آیا تو بر دنیا جنایت كردی یا دنیا بر تو جنایت كرد؟ تو به این عالم خیانت می كنی یا عالم به تو خیانت می كند؟ مَتی غَرَّتْكَ؟ دنیا كِیْ تو را فریب داد؟ اَمْ مَتَی اسْتَهْوَتْكَ؟ كِیْ دنیا هوای نفس تو را طلب كرد؟ این تو هستی كه با هوای نفس خود دنبال دنیا هستی. اَبِمَصارِعِ آبائِكَ مِنَ الْبِلی ؟ اَمْ بِمَضاجِعِ اُمَّهاتِكَ تَحْتَ الثَّری ؟ بعد فرمود: اَلدُّنْیا مَسْجِدُ اَحِبّاءِ اللّه دنیا مسجد دوستان خداست.

آیا اگر مسجد نباشد، عابد می تواند عبادت كند؟ مَتْجَرُ اَوْلِیاءِ اللّه دنیا بازار تجارت اولیای خداست. اگر بازار نباشد، آیا بازرگان می تواند بازرگانی كند و سود ببرد؟ .

آن فكر كه دنیا را برای انسان به منزله ی زندان و چاه و قفس می داند و می گوید وظیفه ی انسان بیرون رفتن از این زندان و خارج شدن از این چاه و شكستن این قفس است، مبتنی بر یك اصل دیگری در باب معرفة النفس و معرفة الروح است كه اسلام آن را قبول ندارد
[1] كنوز الحقایق ، مناوی، باب دال
[2] . نهج البلاغه ، حكمت 131
[3] . نهج البلاغه ، حكمت 131
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است