در
کتابخانه
بازدید : 489835تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Collapse نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
قدرت آن است كه انسان به كمك دیگران بشتابد. یك روح مقتدر آن است كه به فرزندان خود می گوید: كونا لِلظّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلومِ عَوْناً [1]. علی علیه السلام خطاب به دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) می فرماید: فرزندان من! همیشه قدرت و نیروی شما به كمك مظلوم و به ستیزه ی با ظالم بشتابد. این كار [ناشی از] قدرت است. اتفاقاً كینه توزی ها، حسادتها، بدخواهی ها و همین چیزهایی كه آقای نیچه پیشنهاد می كند، همگی ناشی از ضعف است. آدمی كه دلش می خواهد دائماً از همه ی مردم انتقام بگیرد و بدِ همه ی مردم را می خواهد و آن كسی كه سادیسم دارد و همیشه می خواهد آزارش به دیگران برسد، كارهایش از قدرت نیست- آن طور كه آقای نیچه گفته- بلكه ناشی از ضعف است. انسان هرچه مقتدرتر باشد، حسد و كینه اش كمتر است.

جمله ای از امام حسین علیه السلام برای شما نقل می كنم: اَلْقُدْرَةُ تُذْهِبُ الْحَفیظَةَ [2].

جمله ی خیلی عجیبی است و بر ملاحظات روانی بسیار دقیقی بنا شده است.

می فرماید: قدرت كینه را از بین می برد؛ یعنی وقتی انسان در خودش احساس قدرت كند، نسبت به دیگران كینه ندارد. در نقطه ی مقابل، آدمِ ضعیف است كه همیشه كینه ی دیگران
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 277
را در دل دارد؛ آدم ضعیف است كه همیشه نسبت به دیگران حسادت می ورزد.

جمله ی دیگری از امیرالمؤمنین علیه السلام در باب غیبت نقل می كنم. از علی علیه السلام می پرسند: چه كسانی غیبت می كنند و همیشه دلشان می خواهد پشت سر مردم حرف بزنند و بدگویی كنند و از بدگویی دیگران لذت می برند؟ علی علیه السلام می فرماید:

ضعیفها، عاجزها، ناتوانها: اَلْغیبَةُ جُهْدُ الْعاجِزِ [3]غیبت منتهای كوشش یك آدم ناتوان است. یك انسان قوی و مقتدر و آن كسی كه در روح خود احساس قدرت می كند، عار و ننگش می آید كه غیبت كند و غیبت را كار دنی ها و ضعفا و كاری پست می داند. یك انسان قوی حاضر نیست پشت سر مردم غیبت كند و یا غیبت دیگران را بشنود. علی علیه السلام غیبت را مستند به ضعف می كند و می گوید: انسان قوی و مقتدر و یك روح مقتدر هرگز غیبت نمی كند.

حتی علی علیه السلام زنا را هم به ضعف تعلیل می كند، می فرماید: ما زَنی غَیورٌ قَطُّ [4] در همه ی دنیا یك آدمی كه یك جو غیرت داشته باشد، با زنی زنا نكرده و به ناموس مردم خیانت نكرده است؛ فقط آدمهای بی غیرت زنا می كنند. آدم بی غیرت آدمی است كه در خودش هم احساس ضعف می كند، یعنی آدمی كه واقعاً اگر دیگران هم نسبت به ناموس او كاری كنند آنقدرها ككش نمی گزد. فقط بی غیرتها هستند كه زنا می كنند، غیورها هرگز زنا نمی كنند: ما زَنی غَیورٌ قَطُّ. .

ولی آقای نیچه این قدرتها را دیگر نمی شناسد. از نظر او قدرت یعنی فقط زور بازو، یعنی اسلحه، یعنی آهن داشتن و با آهن به سر دیگری زدن و كوبیدن. مرد برتر از نظر او یعنی یك حیوان گنده، یك مردی كه زور بازویش خیلی زیاد است ولی این آدم از قوّت و قدرت روحی اساساً خبر ندارد و چیزی نمی داند.

پس در مكتب اسلام بدون شك، قدرت یك ارزش و یك كمال انسانی و یكی از خطوط چهره ی انسان كامل است. اسلام، انسان ضعیف را نمی پسندد: اِنَّ اللّهَ یُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفَ [5]خدا از آدمهای سست و ناتوان بدش می آید.

پس اسلام اولاً تنها ارزش انسان را قدرت نمی داند و در كنار آن به ارزشهای دیگری هم قائل است، و ثانیاً تعبیر قدرت در اسلام با تعبیری كه آقای نیچه و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 278
سوفسطائیان و ماكیاول و امثال اینها از قدرت می كنند متفاوت است. اسلام قدرتهایی را در انسان سراغ دارد و آن قدرتها را تقویت و تحریك می كند كه نتیجه اش غیر از چیزی است كه نیچه گفته است، بلكه خیر جامعه در آن است.

نیچه می گوید: اصلاً اینكه انسان دلش می سوزد، از ضعف است. باید به او گفت:

صحبتِ این نیست، صحبت فیّاضیّت است، صحبت جود و كرم است، صحبت خیر رساندن است. چرا مطلب را از این طرف نمی بینی؟ آقای نیچه! این حرف را به این شكل مطرح كن: آیا یك آدم قدرتمند فیضش به دیگران می رسد یا یك آدم ضعیف؟ فیض رساندن از قدرت است یا ضعف؟ فیض رساندن از قدرت است نه از ضعف.
[1] نهج البلاغه ، نامه ی 47
[2] بلاغة الحسین ، ص 89
[3] . نهج البلاغه ، حكمت 461
[4] نهج البلاغه ، حكمت 305
[5] كافی ، ج /5ص 59
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است