در
کتابخانه
بازدید : 489940تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Collapse نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این مكتب سابقه ی زیادی در دنیا دارد و سابقه ی آن به دوره ی قبل از سقراط می رسد.

سقراط در حدود چهارصد سال قبل از میلاد مسیح بوده است و از زمان او حدود 2500 سال می گذرد. قبل از دوره ی سقراط گروهی بوده اند كه در مسائل فلسفی آنها را سوفسطائیان می نامند و اینها در مسائل اجتماعی چنین نظری داشته اند، و این فكر در همان دنیای یونان با ظهور فیلسوفانی از قبیل سقراط و افلاطون و ارسطو منسوخ شد و بعد با آمدن مسیحیت هیچ جایی برای این نوع افكار نبود، چون مسیحیت درست در نقطه ی مقابل این طرز فكر است؛ یعنی نه تنها از قدرت تبلیغ نمی كند، بلكه از ضعف تبلیغ می كند. اینكه در مسیحیت گفته می شود اگر كسی به طرف راست صورت تو سیلی زد، طرف چپ صورت خود را بیاور و حتی از خودت دفاع نكن، نوعی تبلیغ ضعف است. بعد كه اسلام در دنیا ظهور كرد - گو اینكه یك منطق خاصی در مورد قوّت و قدرت دارد كه توضیح خواهیم داد- مسلّم است كه مطلب را به این صورت طرح نكرد كه زور مساوی با حق و عدالت است و حق و عدالت مساوی با زور. خود فرنگیها اصطلاح «حق زور» را به كار می برند، یعنی حقی كه مساوی با زور است.

بار دیگر در مغرب زمین این فكر زنده شد كه بله، حق مساوی است با زور، و این فكر برای اولین بار در فلسفه ی سیاسی (یعنی در حد سیاست و نه بیش از آن) ظهور كرد. ماكیاول، دانشمند و فیلسوف معروف ایتالیایی، اساس فلسفه ی سیاسی اش را بر سیادت گذاشت. او می گوید: در سیاست تنها چیزی كه باید ملحوظ شود سیادت است و هیچ اصل دیگری در سیاست معتبر نیست. برای رسیدن به هدفهای سیاسی- كه همان سیادت است- هر چیزی جایز است: دروغ،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 249
فریب، مكر، قسمهای دروغ، خیانت كردن، پا روی حق گذاشتن. می گوید: در سیاست، مذموم شمردن این مسائل به هیچ نحو نباید مطرح باشد.

بعد از او فیلسوفان دیگری پیدا شدند كه نه تنها در سیاست مطلقاً این مسئله را طرح كردند و به عنوان یك اخلاق عمومی چراغ سبزی به سیاسیون دادند كه شما در سیاست این راه را در پیش بگیرید، بلكه اساساً معتقد شدند كه اخلاق عالی و اخلاق انسانی یعنی همین. در این جهت، نیچه [1]فیلسوف معروف آلمانی به طور عموم اصل قدرت را در اخلاق مطرح كرد
[1] او در آخر عمر دیوانه شد و به عقیده ی من آثار این جنون در همان اوایل هم ظاهر بوده است. نیچه نویسنده ی بسیار مقتدری است كه قستمهایی از عباراتش را برای شما خواهم خواند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است