در
کتابخانه
بازدید : 489790تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Collapse نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نویسنده ی كتاب محمّد، پیامبری كه از نو باید شناخت [1]دو چیز را خوب پرورش داده است [2]. یكی از آن دو چیزی كه خوب مجسم كرده، این است كه پیغمبر صلی الله علیه و آله در شرایطی قرار می گرفت كه از نظر سیاسی و اجتماعی امیدش از همه جا قطع بود، تمام شرایط علیه او بود و بین او و پیروزی به اندازه ی یك مو هم پیوند نبود ولی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 267
پیغمبر هیچ وقت اراده ی خودش را نمی باخت؛ اراده ی پیغمبر در همه ی احوال مانند كوهی بود كه یك ذره تزلزل در آن پیدا نمی شد. واقعاً قدرت روحی پیغمبر در این مدت بیست و سه سال عجیب است! وقتی انسان مطالعه می كند، حیرت انگیز است و شاعر- كه ظاهراً حسّان بن ثابت است- در زمان خود پیغمبر درست گفته است:

لَهُ هِمَمٌ لا مُنْتَهی لِكِبارِها
وَ هِمَّتُهُ الصُّغْری اَجَلُّ مِنَ الدَّهْرِ
بعلاوه پیغمبر از نظر قدرت و قوّت ظاهری هم مردی قوی بود. اندام پیغمبر، اندام یك دلیر و یك دلاور بود. مردی قوی و شجاع بود و مجموع اندامش اندام یك مرد شجاع بود: كانَ بادِناً مُتَماسِكاً [3]پیغمبر نه چاق بود و نه لاغر، متوسط بود؛ بدنش گوشت داشت اما گوشت متماسك. بدن متماسك یعنی مثل بدن آدمهای ورزشكار، از این جهت كه گوشت بدنشان سفت و محكم به یكدیگر چسبیده است. آدمهایی كه چاق هستند و پی در بدنشان جمع شده، گوشت بدنشان شل است، ولی پیغمبر این جور نبود.

اصلاً شجاعت پیغمبر در حدی بود كه علی علیه السلام می فرماید: گاهی كه شرایط بر ما سخت می شد به پیغمبر پناه می بردیم:

وَ كُنّا اِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَیْنا بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله [4].

حدود هشت سال پیش [5]كه برای اولین بار به مكه مشرف شدم، خوابی در مكه دیدم كه خیلی عجیب بود! در آنجا پیغمبر اكرم را از پشت سر مشاهده كردم، اندام عجیبی دیدم و در عالم خواب به یاد جمله ی امیرالمؤمنین افتادم، گفتم بی جهت نیست كه علی علیه السلام می فرماید: وَ كُنّا اِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَیْنا بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله. .

پیغمبر اكرم اینچنین بود: قوی بود، شجاع بود، قوّت را ستایش می كرد و شجاعت را نیز ستایش می كرد.

پس در اسلام قوّت و قدرت ستایش شده؛ یعنی اسلام آن را به عنوان یك ارزش برای انسان می شناسد.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 268
مطلبی را مختصراً عرض می كنم و تفسیرش برای جلسه ی بعد باشد، و آن اینكه در اسلام قدرت و توانایی یك ارزش از ارزشهای انسانی در كنار چندین ارزش دیگر است كه مجموعاً همه ی این ارزشها در كنار یكدیگر انسان كامل اسلام را تشكیل می دهد. آقای نیچه در تمام ارزشها فقط همین یك ارزش را دیده است. معلوم است، اگر همه ی شاخه های یك درخت را بزنند و یك شاخه را نگه دارند، فقط همان شاخه رشد می كند و همه ی شاخه های دیگر از بین می رود. فرق مكتب نیچه و مكتب اسلام در این است كه در مكتب نیچه انسانیت یك ارزش بیشتر ندارد و آن توانایی و قدرت است، پس همه ی ارزشهای دیگر محو و فدای این ارزش می شود. ولی در اسلام، قدرت یك ارزش از مجموعه ی چندین ارزش متعالی در انسان است. وقتی این ارزش در كنار سایر ارزشها قرار گرفت، آنوقت شكل دیگری پیدا می كند.

و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلیّ العظیم
[1] [نویسنده ی این كتاب كونستان ویرژیل گیورگیو، اهل رومانی است. ]
[2] البته در این كتاب نقاط ضعف زیادی هم هست. بالاخره یك خارجی بر همه ی مدارك آنچنان كه باید، تسلط ندارد.
[3] مكارم اخلاق ، ص 12
[4] نهج البلاغه ، قسمت كلمات غریب، رقم 9
[5] [یعنی سال 1345]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است