در این مكتب دو اشتباه وجود دارد. یكی اینكه تمام ارزشهای انسانی جز یك
ارزش- كه همان قدرت است- نادیده گرفته شده است. در اینكه قدرت، خود یك
ارزش انسانی و در اصطلاح امروزیها یك
Valeur [1]است و به اصطلاح فلاسفه ی
خودمان یك كمال است، تردیدی نیست. قدرت بدون شك مساوی با كمال است
اما نه اینكه كمال مساوی با قدرت است، و لهذا حكما و فلاسفه ی ما بعد از آنكه در
مورد ذات واجب الوجود ثابت می كنند كه او وجود محض است و وجود محض
مساوی با كمال است، هر چیزی را كه مساوی با كمال باشد برای ذات خدا با برهان
اثبات می كنند، می گویند یكی از آن كمالها قدرت است. قدرت، فی حد ذاته كمال
است، بماهو هو كمال است، همچنان كه علم و اراده و اختیار كمال است و همچنان
كه حیات كمال است.
بنابراین در اینكه قدرت، خود یك كمال برای بشر است نباید تردید كرد.
مكتبهای ضعف گرا كه از ضعف تبلیغ كرده اند قطعاً اشتباه می كنند. ولی مسئله این
است كه قدرت، تنها كمال نیست، همچنان كه در ذات حق تعالی هم قدرت تنها
صفت كمالیه نیست. ذات حق صفات كمالیه و اسماء حُسنای زیادی دارد. یكی از
آن صفات كمالیه، قدرت و یكی از آن اسماء حسنی «قادر» است نه اینكه صفات
كمالیه ی حق تعالی منحصر در قدرت باشد.
[1] [این لغت، فرانسوی و به معنی ارزش است. ]