در
کتابخانه
بازدید : 489758تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Collapse نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مقصود اصلی من این نبود. در اینكه آنها مردم بی عاطفه ای هستند، شكی نیست ولی من این مطلب را می خواهم بگویم كه بسیاری از كارهای ما هم كه اسمش را عاطفه می گذاریم عاطفه نیست، نوعی خودخواهی است كه اسم عاطفه و انسانیت روی آن می گذاریم.

معنای عاطفه چیست؟ معنای عاطفه این است كه انسان از حق مشروع خود به نفع دیگری استفاده كند. چنین آدمی باید كلاس قبل از این را طی كرده باشد. كلاس قبل از این كدام است؟ این است كه به حقوق مردم تجاوز نكند و حقوق آنها را محترم شمارد و حق خود را استیفا كند و بعد، از حق مشروع خود به نفع مردم استفاده كند. هركسی این كار را كرد، به این [خصلت او] عاطفه ی اجتماعی می گویند.

اما شما افرادی را می بینید كه به حق خود قانع نیستند و دائماً در زندگی از هر راهی كه شده می خواهند پولی به دست آورند، نه حلال می فهمند نه حرام و حقوق مردم را محترم نمی شمارند و به حقوق دیگران تجاوز می كنند. همین آدم یك روزی هم به خاطر فلان دوستش چندین هزار تومان خرج می كند و بعد ما می خواهیم این را به حساب سخاوت و انسان دوستی و عاطفه ی اجتماعی بگذاریم. نه، این عاطفه ی اجتماعی نیست؛ خودخواهی است، نامجویی است. اینكه انسان برای اینكه می خواهد خودپرستی كرده و نام خود را بلند كرده باشد چنین كاری می كند، انسان دوستی نیست. كسی كه حقوق چندین انسان را پایمال كرده و بعد برای یك انسان دیگر خرج می كند، انسان دوست نیست. اكثر كارهایی كه ما می كنیم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 285
انسان دوستی نیست.

حال مثال دیگری ذكر كنم. بعضی از ما خصلتی داریم و یا به خودمان می بندیم و اسمش را «مهمان نوازی» می گذاریم و می گوییم: ما مرد هستیم و درِ خانه ی مرد باز است! همیشه یك مهمان می آید و دیگری می رود. برای ناهار و شام، مهمان دارد و مهمان شبْ خواب هم به خانه اش دعوت می كند. این فی حدذاته خوب است، ولی از طرف دیگر یك ملاحظه ای را نمی كنیم. بسا هست كه به آن زنی كه در خانه ی ما هست- كه ما شرعاً حق نداریم به او فرمان بدهیم و او آزاد و مختار است كه اگر میلش باشد، در خانه ی ما كار كند- فشارها و زحمتهایی را تحمیل می كنیم و اسمش را «مهمان نوازی» می گذاریم و می گوییم: درِ خانه ی ما باز است و ما مهمان نواز هستیم! مهمان نوازی ای كه مستلزم ظلم به یك انسان باشد، مهمان نوازی نیست.

علی بن ابیطالب علیه السلام در خانه با همسرش زهرا علیها السلام همكاری می كند. كار خانه را زهرا به اختیار خودش انتخاب كرده و علی به او تحمیل نمی كند. در عین حال علی علیه السلام می خواهد فشاری بر همسر عزیزش وارد نیاید.

حال آیا این مهمان نوازی و انسان دوستی است كه آدم دائماً مهمان بیاورد و آن زن بدبخت اگر یك روز احساس خستگی كند، انسان پدرش را درآورد و بگوید اگر نمی خواهی از خانه ی من بیرون برو؟ .

پس اینها هم عاطفه ی اجتماعی نیست. بله، اگر واقعاً كاری به مرحله ی ایثار برسد، آن چیز دیگری است. انسانی كه می خواهد عملش بر اساس عاطفه ی اجتماعی باشد، اول باید از مرحله ی عدالت بالاتر بیاید، یعنی عادل باشد و به حقوق مردم تجاوز نكند، آنگاه اگر می خواهد از حقوق مشروع خود ایثار كند مانعی ندارد و لهذا بزرگانی از علما را سراغ داریم كه مقید بودند هیچ وقت كوچكترین تجاوزی به حق كسی نكنند. اینها در داخل خانه حاضر نبودند حتی یك بار به صورت یك امر، از همسر یا فرزندشان چیزی بخواهند [1] درباره ی مرحوم میرزا محمّد تقی شیرازی (رضوان اللّه علیه) كه از مراجع تقلید بسیار بسیار بزرگ و استاد مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالكریم حائری بودند، نقل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 286
كرده اند كه هیچ وقت به اهل خانه فرمان نمی داد. حتی یك وقت كه ایشان مریض بودند و خانواده ی ایشان برایشان شوربا (آش برنج) تهیه كرده بودند، بچه ها آمده بودند و غذا را دم در گذاشته و رفته بودند. ایشان هم مریض و در گوشه ی اتاق بستری بود و نمی توانست از جا بلند شود. چند ساعت گذشت. وقتی آمدند دیدند غذا را نخورده است، چرا؟ برای اینكه مستلزم این بود كه یكی از بچه ها را صدا كند و بگوید این كار را برای ایشان انجام بدهد. شبهه می كرد كه آیا شرعاً برای من جایز است زنم را از آشپزخانه صدا كنم و بگویم این كار را انجام دهد؟ حال در آشپزخانه كاری به میل و رضای خودش می كند و من هم به او دستور نداده ام و خودش می گوید كه مایلم كار كنم، اما كاری كه مستلزم این باشد كه من به او فرمان دهم، نمی كنم.

پس عاطفه آن وقت عاطفه است و ایثار آن وقت ایثار است كه برای خودنمایی و از روی خودخواهی نباشد
[1] البته در كار شخصی كه مربوط به خودشان است. كاری كه مربوط به تربیت فرزند است، حساب دیگری دارد. «این كاسه ی آب را به من بده تا بخورم» دیگر مربوط به تربیت بچه نیست.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است