در
کتابخانه
بازدید : 489714تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Collapse نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از طرف دیگر آنچه كه بشر می خواهد، همه از قبیل امور اقتصادی نیست تا وقتی مالكیت را اشتراكی كردیم یكدفعه «من» تبدیل به «ما» شود. یك قسمت از موهبتهای زندگی امور اقتصادی است كه مسئله ی مالكیت در آنجا مطرح است.

قسمتهای زیاد دیگری داریم كه مربوط به امور اقتصادی و مالكیت نیست، مثل پست یا زن. پست و زن دو چیزی هستند كه ارزش ایندو برای بشر از امور اقتصادی اگر بیشتر نباشد كمتر نیست. گاهی می شود كه انسان حاضر است پول و ثروت و هرچه را دارد در راه یك زن خرج كند و یا پول و ثروتش را برای به دست آوردن یك مقام بسیار عالی اجتماعی كه در آن شهرت دنیایی هست خرج كند.

اینها را چه می كنید؟ آیا می شود همه ی زنها را روی هم ریخت و از آنها یك عده زن قالبی ساخت كه همه مساوی و مانند یكدیگر باشند؟ اگر مسئله ی اشتراك جنسی نیست- كه الآن هم در هیچ كشور كمونیستی نیست- بالاخره در خانه ی یكی، زن خوشگل و در خانه ی دیگری زن بدگل وجود دارد. این مسئله باز «من ساز» است.

مقامها چطور؟ اگر فرض كنیم- كه تازه این یك فرض است و حقیقت ندارد- آن كسی كه در رأس یك كشور سوسیالیستی قرار گرفته است، از نظر تغذیه و لباس و مركوب با بقیه ی مردم یكسان است، مثلاً نخست وزیر فلان كشور سوسیالیستی از نظر استفاده از مواهب اقتصادی با فلان كارگری كه در فلان كارخانه یا مزرعه كار می كند در یك حد هستند و از نظر غذا و آسایش و خواب و لباس و اتومبیل یك جور هستند و اگر فرض كنیم نخست وزیر چین از رئیس جمهور آمریكا هدیه ای قبول نمی كند و به آن هدیه افتخار هم نمی كند؛ با فرض همه ی اینها آیا او كه در پست نخست وزیری زندگی می كند و هر روز صدهاهزار عكس از او در روزنامه ها منتشر می شود و روزی صدها بار اسم او در رادیوهای دنیا برده می شود و بارها فیلم او را در تلویزیون می بینند، با آن كارگر فراموش شده در ته كارخانه یك جور از مواهب برخوردارند؟ نه، این طور نیست. بالاخره آن مقام از مواهب این پست استفاده می كند نه دیگری. نمی شود اینها را به حالت اشتراكی درآورد؛ نمی شود پست آن كارگر را با پست آن نخست وزیر روی هم بریزند و بین آنها
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 298
تقسیم كنند. خواه ناخواه رهبری حزب به یك نفر اختصاص پیدا می كند و معاونت حزب به یك نفر دیگر و سمت مدیركلی به فرد دیگر، و در آخر یك عده در پایین ترین رتبه قرار می گیرند. پستهای اداری هم همین طور است.

پس برای اینكه «من» تبدیل به «ما» شود كافی نیست كه مالكیتهای اختصاصی از بین برود، و ما دیدیم كه در جاهایی كه مالكیتهای اختصاصی از بین رفت «من» تبدیل به «ما» نشد؛ جنگها و نزاعها و تصفیه ها در داخل آنها می شود و رقابتهای داخلی صورت می گیرد و حتی دو اردو و دو غول بزرگ اینها [1]با یكدیگر در حال مبارزه هستند و برای اینكه همان نقطه ی مقابلشان را كه امپریالیسم است با خودشان رفیق كنند، باهم مسابقه گذاشته اند. اینها نشان می دهد كه «من» ها تبدیل به «ما» نشده است و اینها حرف است.

ما قبول داریم كه ناهمواریهای مالكیت اثر فراوانی در «من سازی» و منافات زیادی با «ما» بودن دارد و لهذا اسلام به تعدیل ثروت و مالكیتها عنایت فوق العاده دارد، ولی مسئله این است كه از بین بردن این ناهمواریها كافی نیست برای اینكه «من» ها تبدیل به «ما» شود. بعد می بینیم كه «ما» در میان آنها اسم و لفظ و حرف است؛ پای احتیاج كه به میان بیاید، مطلب از این قبیل نیست.

مكتب حقیقی در اینجا این است كه اولاً این مطلب كه «من» باید تبدیل به «ما» شود یكی از شرایط انسان كامل است و ما این را قبول داریم، اما اینكه كسی خیال كند به صرف اینكه «من» انسان تبدیل به «ما» شد، انسان كامل شده است صحیح نیست. مكتب سوسیالیسم باز یك مكتب تك ارزشی است. این نظریه كه تمام ارزشهای انسانیت منحصر است به اینكه «من» تبدیل به «ما» شود، درست نیست.

چندین ارزش دیگر غیر از تبدیل «من» به «ما» وجود دارد كه همه ی مكتبهایی كه قبلاً شرح دادیم هركدام لااقل به یك ارزش، درست توجه كرده اند. پس تنها یك چیز را ارزش انسانی دانستن، درست نیست
[1] [چین و شوروی ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است