در
کتابخانه
بازدید : 489718تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Collapse نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
سعدی می گوید:

بنی آدم اعضای یكدیگرند
كه در آفرینش ز یك گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 301
تو كز محنت دیگران بی غمی
نشاید كه نامت نهند آدمی
این شعر سعدی كه بحق در سطح بسیار عالی تشخیص داده شده است عین ترجمه ی یك حدیث نبوی است، منتها كمی ناقص است و به كمال اصل حدیث نیست. حدیث نبوی این است:

مَثَلُ الْمُؤْمِنینَ فی تَوادُدِهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ اِذَا اشْتَكی بَعْضٌ تَداعی لَهُ سائِرُ اَعْضاءِ جَسَدِهِ بِالْحُمّی وَ السَّهَرِ [1].

مَثَل اهل ایمان در توادُد (دوستی متقابل) و تراحم (مهربانی متقابل) مَثَل اعضای یك پیكر است. آیا وقتی عضوی از اعضای یك پیكر به درد آید، سایر اعضا راحت می خوابند و می گویند آن عضو هرچه درد می كشد، بكشد؟ یا عضوهای دیگر با او همدردی می كنند؟ پیغمبر می فرماید سایر اعضا به دو وسیله با این عضو همدردی می كنند: یكی به وسیله ی تب و دیگر به وسیله ی بی خوابی. اعضای دیگر نمی خوابند و دائماً در تب و تاب اند. مثلاً ناراحتی در روده پیدا شده یا یك كانون چركی در كبد پیدا شده ولی دست هم نمی خوابد، سر هم نمی خوابد، قلب هم نمی خوابد، اصلاً بدن استراحت نمی كند، چون یك عضو به درد آمده است. تب، عكس العمل همه ی بدن در مقابل ناراحتی ای است كه در یك عضو پیدا شده است.

ولی پیغمبر توجه به یك نكته دارد. وقتی می فرماید: [مَثَل مؤمنین ] مَثَل یك پیكر است، توجه دارد كه پیكر روح می خواهد. یك روح باید وجود داشته باشد تا همه ی اعضا را «او» كرده باشد و بعداً «ما» شده باشند. آیا اگر جسد مرده باشد و شما یك عضو را قطعه قطعه كنید، سایر اعضا حس می كنند؟ نه، چون روح وجود ندارد.

این روح است كه همه ی مؤمنین را یكی كرده است. چون اینها در آن روح یكی هستند، «ما» شده اند و با یكدیگر همدردی دارند. آن روح، ایمان است؛ همانكَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ است. چون مؤمنین ایمان دارند وكَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ بر آنها حكمفرماست، «من» های آنها «او» شده است و طبعاً همدل و همدرد هستند. اما انسانها بدون «كلمه ی سواء» این طور نیستند. پیغمبر فرمود «مؤمنین» یعنی آنها كه در یك روح شریكند و آنها كهكَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ بر آنها حكمفرماست. سعدی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 302
اشتباه كرده كه گفته است: بنی آدم اعضای یكدیگرند. بنی آدم تا آنكَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ بر آنها حاكم نباشد، هرگز اعضای یك پیكر نمی توانند باشند و نیستند.

دروغ است كه بنی آدم اعضای یكدیگرند. آیا آمریكاییها و ویتنامیها بنی آدم هستند یا نیستند؟ اگر بگوییم ویتنامیها بنی آدم اند و آمریكاییها بنی آدم نیستند یا بالعكس، كه درست نیست. هردو بنی آدم اند، ولی دروغ است كه بنی آدم اعضای یك پیكرند.

بنی آدم هرگاه یك روح و یك ایمان بر آنها حاكم شد، یعنی وقتی كه «من» های ایشان در یك «او» و در یك ایمان حل شد و «من» برایشان باقی نماند، با یكدیگر همدردی دارند. در آن وقت است كه:

چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
پس در این مكتب، یك اشتباه درباره ی انسان كامل این است كه همه ی ارزشها جز یك ارزش فراموش شده است و آن هم ارزش «ما» بودن است. این «ما» بودن حرف درستی است؛ یعنی اگر انسانی «من» او تبدیل به «ما» نشده باشد انسان كامل نیست. اما اینكه خیال كنید به صرف اینكه «من» انسان تبدیل به «ما» شد، كامل شده است، دروغ است. «ما» شدن یكی از خطوط سیمای انسان كامل است، نه تمام آن.

اشتباه دیگرشان این است كه خیال كرده اند آن چیزی كه «من» ها را «ما» كرده است، مالكیتهای اختصاصی است و اگر مالكیت اختصاصی را از بین بردیم و مالكیت اشتراكی حاكم شد، دیگر «من» ها «ما» شده است و هیچ كس احساس «منیّت» نمی كند
[1] جامع الصغیر ، ج /2ص 155
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است