در
کتابخانه
بازدید : 489759تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Collapse نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این مكتب در اینجا مطلب دیگری هم دارد و آن این است: انسان كه آزاد و مختار در این جهان آمده است، برعكس همه ی موجودات دیگر دارای سرشت و طبیعت مخصوص نیست. هرچه در دنیا آفریده شده است، با یك سرشت و ماهیت خاص آفریده شده است: سنگ، سنگ آفریده شده است، دیگر نمی تواند سنگ نباشد و كلوخ باشد؛ گربه با طبیعت گربه ای آفریده شده است و موش هم موش آفریده شده است با طبیعت موشی و اسب هم اسب آفریده شده است با طبیعت اسبی. اما انسان دارای هیچ گونه طبیعت خاص نیست، مگر آن طبیعتی كه خودش به خودش بدهد.

انسان كه موجود مختار و آزاد است، دایره ی اختیار و آزادی او در این حد است كه به خودش سرشت می دهد و طبیعت و ماهیت می بخشد. اسم این را «اصالت وجود» یا «تقدم وجود بر ماهیت» گذاشته اند.

اصطلاح اصالت وجود و اصالت ماهیت در میان ما یك اصطلاح نسبتاً قدیمی است و در حدود سیصد و پنجاه سال (یعنی از زمان صدرالمتألهین) از عمرش می گذرد. ولی فلاسفه ی اسلامی اصالت وجود و اصالت ماهیت را اختصاصاً در این مورد به كار نمی بردند، بلكه در مورد همه ی اشیاء به كار می بردند و از آن، معنی دیگری غیر از آنچه امروز به نام اصالت وجود مصطلح شده است در نظر می گرفتند.

ولی این مطلب كه انسان نسبت به سایر موجودات این امتیاز را دارد كه دارای سرشت معین نیست و این خودش است كه به خود سرشت می دهد- كه اینها اسمش را اصالت وجود یا تقدم وجود بر ماهیت گذاشته اند- با مبانی بسیار محكمتر در فلسفه ی ما و بالاخص در فلسفه ی صدرالمتألهین، البته با تعبیر دیگر و از راه دیگر ثابت شده است و این، حرف درست و حقیقتی است كه انسان از خود یك سرشت ثابت ندارد و این خود انسان است كه به خودش سرشت و طبیعت می دهد.

مطلبی كه در تعبیرات دینی ما راجع به مسخ امم گذشته یا درباره ی اخلاقیات مردم در زمان حاضر و یا در مورد حشر مردم در قیامت آمده است- كه انسانها در قیامت به یك صورت محشور نمی شوند؛ بعضی از انسانها انسان محشور می شوند و بسیاری از انسانها به صورت حیوان محشور می شوند- بر همین اساس است. با اینكه هركسی انسان و با فطرت انسانی متولد می شود و انسانِ بالقوّه متولد می شود، ولی در جریان زندگی ممكن است ماهیتش متحول به یك حیوانی غیر از انسان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 307
شود و این خود حقیقتی است [1] به هر حال یك اصل در این مكتب این است كه انسان، مختار و آزاد و مسئول خودش آفریده شده است، و حرف درستی است.

می دانیم در میان مسلمین [در مسئله ی جبر و اختیار] دو گروه بودند: اشاعره جبری بودند و معتزله تفویضی. شیعه معتقد به «امرٌ بین الامرین» است؛ نه جبر اشعری را قبول دارد و نه تفویض و «به خود وانهادگی» معتزلی را. آنچه كه اگزیستانسیالیست ها «وانهادگی» می نامند، همان تفویض معتزلی است. از نظر شیعه تفویض نیست ولی اختیار هست. ائمه فرموده اند: لا جَبْرَ وَ لا تَفْویضَ بَلْ اَمْرٌ بَیْنَ الْاَمْرَیْن [2]جبر نیست (آنچنان كه امروز هم ماتریالیستها می گویند و به جبر معتقدند) و تفویض و وانهادگی هم نیست (آنچنان كه اگزیستانسیالیست های امروز هم می گویند و به تفویض معتقدند) ، اختیار است كه «امر بین امرین» است. پس تا این حد، مسئله ی اختیار و آزادی انسان و اینكه جبری بر انسان حكومت نمی كند به این معنی كه از او سلب اختیار كند، مطلب درستی است. این مطلب هم كه انسان برخلاف همه ی موجودات دیگر- اعم از جاندار و غیر جاندار- دارای یك سرشت ثابت و غیرقابل تغییر نیست بلكه انسان خودش به خودش ماهیت و سرشت و صورت می دهد، مطلب درستی است
[1] این مطلبی كه جدیدیها به صورت دیگری درك كرده اند، در واقع مطلبی است كه در معارف اسلامی سابقه ی طولانی دارد. من فعلاً نمی خواهم درباره ی این جهت زیاد بحث كرده باشم.
[2] كافی ، ج /1ص 160
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است