در
کتابخانه
بازدید : 489792تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand انسان معیوب و انسان سالم انسان معیوب و انسان سالم
Expand لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی لزوم هماهنگی در رشد ارزشهای انسانی
Expand درد انسان از دیدگاههای مختلف درد انسان از دیدگاههای مختلف
Expand درد خداجویی در انسان درد خداجویی در انسان
Expand اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل اجمال نظریات مكاتب مختلف درباره ی انسان كامل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل انسان كامل از دیدگاه مكتب عقل
Expand انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف انسان كامل از دیدگاه مكتب عرفان و تصوف
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (1) نقد و بررسی مكتب عرفان (1)
Expand نقد و بررسی مكتب عرفان (2) نقد و بررسی مكتب عرفان (2)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (1)
Expand نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2) نقد و بررسی نظریه ی مكتب قدرت (2)
Expand نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب سوسیالیسم
Collapse نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم نقد وبررسی نظریه ی مكتب اگزیستانسیالیسم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
چند كلمه ای راجع به تعبیراتی كه در اسلام راجع به آزادی آمده است، عرض می كنم. اسلام درباره ی آزادی به عنوان یك ارزش از ارزشهای بشر اعتراف كرده است اما نه ارزش منحصر به فرد و نه آزادی با آن تعبیرها و تفسیرهای ساختگی، بلكه آزادی به معنی واقعی. علی علیه السلام وصیتنامه ای [1]به امام حسن علیه السلام در نهج البلاغه دارند كه بعد از نامه ای كه ایشان به مالك اشتر نوشته اند كه بسیار مفصل است، مفصل ترین نامه ی امام است. در ابتدای این اندرزنامه هم قید كرده اند: برای تو و هركس كه از آن استفاده كند.

یكی از جمله های آن نامه این است:

وَ اَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنیَّةٍ وَ اِنْ سَاَقَتْكَ اِلَی الرَّغائِبِ، فَاِنَّكَ لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً [2].

پسرم! جان و روان خودت را گرامی بدار و از هر كار دنی و پست و از هر دنائت و پستی محترم بدار. نمی گوید مثلاً جان خودت را گرفتار نكن، می گوید: اَكْرِمْ. . . یعنی احترام ذات خودت را حفظ كن از اینكه تن به دنائت و پستی بدهی. فَاِنَّكَ لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً. همان طور كه قرآن می فرماید بزرگترین باختنها باختن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 320
خود است، اینجا نیز امیرالمؤمنین همان معنا را به تعبیر دیگری می گوید: پسرم! هرچه را كه از دست بدهی و بفروشی می توان برای آن قیمت گذاشت و در نهایت امر فروخت، منتها قیمتها فرق می كند: مثلاً یك الماس و برلیان مانند كوه نور و دریای نور، همه ی اینها بالاخره ارزشی دارند؛ هرقدر هم كه ارزش آنها بالا باشد نهایتاً به قیمت آنها می توان رسید. هرچه داشته باشی قابل این است كه بفروشی و در مقابل آن بهایش را دریافت كنی ولی یك چیز داری كه اگر آن را بفروشی، بهایی در همه ی جهان برای آن پیدا نمی شود و آن خودت هستی، یعنی همان نفس و جان و روحت؛ اگر روحت را بفروشی و تمام دنیا و مافیها را به تو بدهند، برابری نمی كند:

فَاِنَّكَ لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً. .

فرزند بزرگوارش امام صادق علیه السلام می فرماید:

اُثامِنُ بِالنَّفْسِ النَّفیسَةِ رَبَّها
وَ لَیْسَ لَها فِی الْخَلْقِ كُلِّهِمْ ثَمَنٌ
فقط یك چیز است كه می شود با جان و نفس و «خود» من برابری كند و آن خداست. جان را می توان به خدا فروخت و خدا را گرفت ولی در همه ی مخلوقات عالم، مُلك و ملكوت و دنیا و آخرت، بهایی برای نفس پیدا نمی شود.

علی علیه السلام در همان نامه می فرماید:

وَ لا تَكُنْ عَبْدَ غَیْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللّهُ حُرّاً. .

پسرم! هرگز بنده ی دیگری مباش زیرا خدا تو را آزاد آفریده است.

یك تعبیر دیگر از نهج البلاغه برای شما نقل كنم و به عرایضم خاتمه دهم.

علی علیه السلام عبادتها را ارزشیابی می كند و این تعبیر در احادیث زیادی آمده است، می فرماید: مردمی كه خدا را عبادت می كنند سه دسته هستند: بعضی خدا را از ترس عبادت می كنند؛ چون شنیده اند جهنم و عذابی هست، خدا را عبادت می كنند كه خدا آنها را معذب نكند، فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبیدِ این عبادت، عبادت برده صفتان است، یعنی حالت اینها حالت برده هایی است كه از ترس اربابشان كار می كنند. این ارزشی ندارد.

بعضی دیگر خدا را به طمع بهشت عبادت می كنند چون شنیده اند كه هركس امر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 321
خدا را اطاعت كند، خدا بهشتی دارد كهجَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهارُ [3]و در آن حورالعینكَأَمْثالِ اَللُّؤْلُؤِ اَلْمَكْنُونِ [4]ولَحْمِ طَیْرٍ مِمّا یَشْتَهُونَ [5]وجود دارد؛ وقتی به یاد گوشت مرغ و به یاد لؤلؤ و زمرد و حورالعین آنجا می افتد شروع به عبادت می كند، برای اینكه از آنها چیزی نصیبش شود، فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجّارِ این، عبادت تاجرپیشگان است. یك بازرگان همیشه از سرمایه اش خرج می كند برای اینكه سود بیشتری ببرد. اینجا هم این شخص عبادت و كار می كند برای اینكه مزد گزافی بگیرد.

ولی گروهی دیگر خدا را شكراً و سپاسگزارانه عبادت می كنند؛ در عبادت نه چشم به بهشت دارند و نه ترس از جهنم، فقط و فقط خدا را می بینند. یكی از ارزشهای انسانی انسان از آن جهت كه انسان است سپاسگزاری است. وجدان حكم می كند كه این خدا را باید سپاس گفت؛ اگر بهشتی وجود نداشته باشد و جهنمی هم در كار نباشد، من او را عبادت می كنم چون باید او را سپاس بگویم.

مگر پیغمبر آنقدر عبادت نمی كرد كه پای مباركش ورم كرده بود؟ عایشه گفت:

یا رسول اللّه! شما كهلِیَغْفِرَ لَكَ اَللّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ [6]هستی، چرا اینقدر عبادت می كنی؟ فرمود: مگر هر كسی كه خدا را عبادت می كند، برای فرار از جهنم و یا برای بهشت است: اَلا اَكونُ عَبْداً شَكوراً [7]؟ آیا من نباید یك بنده ی سپاسگزار باشم؟ .

پس عبادت طایفه ی اول، عبادت بردگان بود و دومی عبادت بازرگانان. سومی عبادت آزادگان است: فَتِلْكَ عِبادَةُ الْاَحْرارِ [8]. انسان حُرّ و آزاده در منطق علی علیه السلام حتی به بهشت و جهنم بستگی ندارد، از بهشت و جهنم هم آزاد است، فقط به خدای خودش بستگی دارد و بس.

گو اینكه قصد داشتم یك جلسه را به جمع آوری آنچه كه تا به حال گفتیم اختصاص دهم و همه ی مطالب را جمع كنم و انسان نمونه ی اسلام را یكجا نشان دهم ولی در ضمن همه ی این مكتبها كه شرح دادم، نظر اسلام را بیان كردم. معلوم شد كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 322
اسلام اولاً تك ارزشی نیست، چشمی دارد كه همه جا را می بیند؛ آنجا را كه فلاسفه دیده اند اسلام بیش از فلاسفه دیده است، آنجا را كه عرفا دیده اند اسلام بهتر دیده است، آنجا را كه مكتب محبت می بیند اسلام بیشتر دیده، آنجا را كه مكتب قدرت دیده است اسلام بهتر دیده و آنجا را كه مكتب اجتماعی دیده اسلام بهتر دیده و آنجا را كه مكتب آزادی دیده اسلام بهتر دیده است و در عین حال نقاط ضعف هیچ یك از اینها را ندارد. منطق بسیار مشخص و روشن به ما نشان می دهد كه اسلام مكتب [الهی ] است. اینهاست كه به ما ثابت می كند اسلام از طرف خداست.

مگر نه این است كه این مكتبهایی كه گفتیم، همه را نوابغ درجه ی اول دنیا ارائه كرده اند؟ ولی می بینیم همگی در مقابل مكتب اسلام رنگ می بازند. پیغمبر هرچه نابغه بود- تازه نابغه ای كه «به مكتب نرفت و خط ننوشت» - محال و ممتنع بود كه یك مغز، خودش بتواند این گونه حرف بزند. معلوم است كه از مافوق قدرت انسانها الهام گرفته است و سخنش واقعاً از ناحیه ی خداست. این مكتب بر تمام مكتبهای دیگر می چربد. با مقایسه ی اسلام با مكتبهای دیگر است كه ارزش این مكتب آنچنان كه باید و شاید روشن می شود.

و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلیّ العظیم.
[1] وصیت یعنی سفارش، و لازم نیست برای بعد از مردن باشد. وصیتنامه یعنی اندرزنامه.
[2] نهج البلاغه ، نامه ی 31
[3] بقره/25
[4] واقعه/23
[5] واقعه/21
[6] فتح/2
[7] كافی ، باب شكر، ص 95، حدیث 6
[8] نهج البلاغه ، حكمت 237
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است