در
کتابخانه
بازدید : 93911تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ابتدا چنین به نظر می رسد كه صلاح و فساد اجتماع بزرگ یا كوچك، تنها به یك چیز بستگی دارد: صلاح و عدم صلاح افراد آن اجتماع و بالاخص زعمای آنها؛ یعنی فقط افرادند كه همه ی مسئولیتها متوجه آنهاست. بسیاری از افراد اینچنین فكر می كنند و بر این پایه نظر می دهند.
این دسته هنگامی كه متوجه برخی مفاسد اجتماعی می شوند چاره ی كار را زعیم صالح می دانند و به اصطلاح اصالت فردی هستند. اما كسانی كه بیشتر و عمیق تر مطالعه كرده اند به این نتیجه رسیده اند كه تأثیر و اهمیت سازمان و تشكیلات و رژیم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 486
اجتماعی از تأثیر و اهمیت زعما بیشتر است؛ در درجه ی اول باید درباره ی سازمان صالح اندیشید و در درجه ی دوم درباره ی زعمای صالح.
افلاطون نظریه ی اجتماعی معروفی دارد كه به نام «مدینه ی فاضله ی افلاطون» معروف است. در میان حكمای اسلامی، حكیم ابونصر فارابی از افلاطون پیروی كرده و نظریاتی ابراز داشته است. این دو حكیم اساس نظر خود را صلاحیت افراد قرار داده اند و اصالت فردی اندیشیده اند. تمام توجه خود را به این نكته معطوف كرده اند كه زمام امور اجتماع را چه افرادی باید در دست بگیرند، آن افراد باید دارای چه فضائل علمی و عملی بوده باشند. اما این كه تشكیلات و نظامات اجتماعی باید چگونه بوده باشد و آن افراد «ایده آل» در چه نظاماتی زمام امور را در دست بگیرند چندان مورد توجه این دو حكیم واقع نشده است.
بر این نظریه انتقاداتی شده، از جمله اینكه تأثیر شگرف و عظیم سازمان در افكار و اعمال و روحیه ی افراد- و از آن جمله خود زعما- مورد توجه واقع نشده است. این نكته مورد توجه قرار نگرفته كه اگر نظام، صالح بود كمتر فرد ناصالح قدرت تخطی دارد و اگر ناصالح بود فرد صالح كمتر قدرت عمل و اجرای منویّات خود را پیدا می كند و احیاناً منویّات و افكار خود را می بازد و همرنگ سازمان می شود.
یكی از دانشمندان در مقام انتقاد نظر افلاطون می گوید:
افلاطون با بیان مسئله ی شوم «چه كسی باید بر جامعه حكومت كند؟ » یك اشتباه و خطر پردوامی در فلسفه ی سیاسی ایجاد كرده است. مسئله ی عاقلانه تر و خلّاقتر این است كه چگونه می توانیم سازمانهای اجتماعی را چنان ترتیب دهیم كه زعمای بد و ناصالح نتوانند اسباب ضرر و زیان وی شوند؟
اهمیت زعمای صالح فقط از نظر طرز تفكری است كه در مورد اصلاح و بهبود و تغییر سازمانهای اجتماعی دارند، و اما زعمای صالحی كه طرز تفكرشان در اساس و تشكیلات با ناصالح ها یكی است و تفاوتشان از لحاظ اخلاقی و شخصی است و بناست همگی در یك قالب كار كنند، اثر وجودی شان با ناصالح ها آنقدر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 487
زیاد نیست و منشأ تحولات اجتماعی قابل توجه نخواهند گشت.
اگر بخواهیم نظر افلاطون و فارابی را توجیه كنیم باید بگوییم آنها به آن افراد صالح اهمیت داده اند كه حاكم بر سازمانهای اجتماعی می باشند نه محكوم آنها.
تشكیلات و نظامات اجتماعی نسبت به افراد اجتماع به منزله ی خیابانها و كوچه ها و خانه های یك شهر است نسبت به مردم و وسایل نقلیه ای كه در آن شهر حركت می كنند. هر شهری به هر نحو كه خیابان كشی و كوچه سازی شده باشد مردم شهر مجبورند از پیچ و خم همان خیابانها و لابلای همان كوچه پس كوچه ها و از همان چهارراه ها حركت كنند. حداكثر آزادی عمل مردم آن شهر این است كه در میان همان خیابانها و همان كوچه ها هركدام كه نزدیكتر یا خلوت تر یا پاكیزه تر و باصفاتر است انتخاب كنند.
اگر فرض كنیم كه آن شهر بدون نقشه و حساب تدریجاً توسعه پیدا كرده باشد نه روی اصول شهرسازی، در چنین شهری افراد چاره ای ندارند از این كه زندگی و رفت و آمد خود را با وضع موجود تطبیق دهند. رفت و آمد و رانندگی و اداره ی امور چنین شهری دشوار خواهد بود. با وجود چنین ترتیبی در ساختمان آن شهر، از افراد كاری ساخته نیست. تنها كاری كه ساخته هست این است كه تغییراتی در وضع خیابانها و كوچه ها و منزلهای آن شهر بدهند و خود را راحت كنند.
اگر فرض كنیم زعمای صالحی در رأس سازمانهایی قرار بگیرند كه دارای نواقصی می باشند، حدود تفاوت كار آنها با دیگران همان اندازه است كه یك نفر بخواهد از میان خیابانهای پرپیچ و خم و نامنظم و كوچه و پس كوچه های بی ترتیب، بهترین و نزدیكترین راهها را انتخاب كند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است