در
کتابخانه
بازدید : 88947تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اما راجع به قسمت اول، آیا از ناحیه ی سلب كننده ی آزادیها می شود كاری كرد كه او را كنترل كرد تا به آزادیها احترام بگزارد یا نه؟ اسلام در اینجا در دو جهت دخالت كرده است، یكی از ناحیه ی محدود كردن قدرت آنها و دیگر از ناحیه ی تعلیم و تربیت، و تربیت روح آنها با یك تعلیم و تربیت دینی و یك ایمان قوی، كه در این راه موفق هم بوده است؛ یعنی با ایجاد یك ایمان قوی در افراد نیرومند كه به حكم طبیعت خودشان سودجو و سودطلب هستند جلو سودجویی و سودطلبی آنها گرفته شده
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 143
است.
اسلام تنها به این كار قناعت نمی كند كه به ضعیف بگوید آقای ضعیف! برو حق خودت را از قوی بگیر و قوی شو. اسلام این را می گوید، ولی حال اگر ضعیف رفت حق خودش را از قوی گرفت و قوی شد بعد این قوی چه می شود؟ خود او به جای قوی اول می آید یعنی مثل قوی اول، ظالم و ستمگر می شود. اسلام گذشته از اینكه به ضعیف می گوید قوی شو و حق خودت را بگیر، به قوی می گوید: ای قوی! در مقابل ذات پروردگار [قدرتی نیست؛ ] تو خدایی داری، آخرت و معادی داری، جزایی داری؛ این جهان حساب و كتابی دارد؛ خیال نكن كه فقط تو قوی هستی و این انسانها ضعیف، مافوق قوی قوی دیگری هست، اِنَّ اللّهَ قَویٌّ شَدیدُ العِقابِ [1]، خدای قوی و شدیدالعقاب بالاسر همه قرار گرفته است؛ همان طوری كه علی علیه السلام در فرمان خودش به مالك اشتر می نویسد: ای مالك! فَاِنَّكَ فَوْقَهُمْ من اعتراف می كنم كه تو مافوق این توده ی مردمی هستی كه من تو را والی آنها قرار دادم. بنابراین تو به موجب اینكه مافوق هستی ممكن است مغرور بشوی و ظلم و ستم بكنی اما بدان وَ والِی الْاَمْرِ عَلَیْكَ فَوْقَكَ و آن كسی كه این فرمان را به تو داد و تو را والی مصر قرار داد- كه خود من باشم- مافوق توست، من قدرت بزرگتر از تو هستم، یعنی بدان كه من متوجه كارهای تو هستم، اگر تخلف بكنی تو را مجازات می كنم. من چه؟ آیا من دیگر آن قوی و قادری هستم كه مافوق من قدرتی نیست؟ نه، وَ اللّهُ فَوْقَ مَنْ وَلّاكَ [2] و اما خدای تبارك و تعالی مافوق آن كسی است كه مافوق توست، مافوقِ مافوق توست. مافوق تو من هستم و خدا بالاسر همه ی ماست، ما باید خدا را در نظر بگیریم.
بنابراین عامل سلب كننده ی آزادی را از چه راه می شود كنترل كرد؟ از همین راه كه وَ اللّهُ فَوْقَ مَنْ وَلّاكَ، از راه ایمان به خدای عادل، حكیم، قوی و شدیدالعقاب. راه دومش عرض كردیم محدودیت قدرتهاست كه آن را در بحث تشكیلات اجتماعی بحث می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 144

[1] . انفال / 52.
[2] . نهج البلاغه، نامه ی 53.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است