در
کتابخانه
بازدید : 34056تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
براساس آنچه قرآن مجید به طور كلی مطلب را بیان كرده و در مذهب شیعه به تفصیل بیان شده است باز مطلب همین است، یعنی آینده ی بشریت آینده ای است كه در آن، درندگان با یكدیگر با صلح و سازش زندگی می كنند. قرآن می گوید: وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الْاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحونَ [1] ما در كتاب زبور این مطلب را یادآوری كردیم- یعنی اینجا هم داریم یادآوری می كنیم- كه این زمین كه اكنون مورد كشمكش میان متقیان و پاكان از یك طرف و ناپاكان از طرف دیگر است (جنگ حق و باطل؛ جنگی كه قرآن توصیف می كند جنگ حق و باطل است) در این جنگ حق و باطل پیروزی از آنِ اهل حق است و آنها وارث مطلق زمین می شوند، تمام زمین در اختیار حق پرستان قرار می گیرد، دیگر اهل باطل نقشی ندارند.
بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَاِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَیْلُ مِمّا تَصِفونَ [2]. قرآن به جنگ حق و باطل اعتراف دارد ولی نیروی حق را پیروز می داند و در نهایت امر حق پیروز می شود و باطل برای همیشه از بین می رود.
در آن جامعه ای كه جامعه ی ایده آل اسلامی است و تحقق پیدا می كند، یعنی در دولت ولی عصر، یَصْطَلِحُ فی مُلْكِهِ السِّباعُ وَ الْبَهائِمُ درندگان و چارپایان هم با یكدیگر صلح می كنند، گرگ و میش هم با یكدیگر جنگ ندارند. شاید كنایه ای است از سباع و بهائم انسانها، یعنی در انسانها گرگ دیگر خاصیت گرگی اش را از دست
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 271
می دهد و میش هم خاصیت میشی خودش را. این مربوط به آینده است.
از اول دنیا تا حالا، این تضاد و كشمكش و تنازع در داخل زندگی بشر وجود داشته تا آنجا كه بعضی می گویند اصل اساسی زندگی بشر همین است و تا بشر در روی زمین باشد همین است و جز تنازع، اصلی بر روح بشر حكمفرما نیست. حتی تعاونها را مولود تنازعها می بینند. رفاقتها، همكاریها، صلحها، سازشها، محبتها، تمام اینها را غیر اصیل می دانند، می گویند در زندگی بشر اصل جنگ و تنازع و ربودن حق یكدیگر است. پس صلحها، محبتها و رفاقتها چیست كه ما با یك گروهی احساس دوستی، رفاقت، همكاری و تعاون می كنیم؟ می گوید آن هم از ترس جنگهاست. همیشه بشر از ترس دشمن بزرگتر با دشمن كوچكتر خودش رفیق و دوست می شود ولی این دوستی را دشمنی مقابل (آن آنتی تزش) به وجود آورده، اگر دشمن بزرگ در مقابل دوستان نباشد فوراً دوستیها تبدیل به دشمنی می شود.

همیشه دوستیها مخلوق دشمنیهاست، صلحها مولود جنگهاست، رفاقتها مولود كینه هاست؛ اصل در زندگی بشر تنازع است.

[1] . انبیاء / 105.
[2] . انبیاء / 18.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است