در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یكی از آن عاملها عامل عدل و ظلم است یعنی یك امت آنگاه قابل بقاست كه روابط افراد و گروهها با یكدیگر رابطه ای بر اساس عدالت و رعایت حقوق واقعی انسانها و گروهها باشد؛ قانونْ قانون عادلانه باشد و قانون عادلانه، عادلانه در میان مردم اجرا بشود. نقطه ی مقابل عدالت ظلم است. ظلم در منطق قرآن به باد دهنده ی امتهاست. در این زمینه آیات زیادی در قرآن مجید داریم. چند آیه در سوره ی مباركه ی هود هست، از آیه ی 100 تا آیه ی 119، البته به طور متفرق. شاید آنجا از هر جای دیگر این مطلب بیشتر بیان شده و توضیح داده شده باشد. در یكی از همان آیات است: وَ كَذلِكَ اَخْذُ رَبِّكَ اِذا اَخَذَ الْقُری وَ هِیَ ظالِمَةٌ و اینچنین خدای متعالِ تو مردم را، قریه ها را، اجتماعها را در وقتی كه ظالم و ستمگر باشند می گیرد [یعنی ] فانی می كند. آیه ی دیگر می فرماید: وَ ما كانَ رَبُّكَ لِیُهْلِكَ الْقُری بِظُلْمٍ وَ اَهْلُها مُصْلِحونَ چنین نیست، محال است چنین چیزی كه پروردگار تو جمعیتهایی را به موجب ظلم هلاك كند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 303
این «به موجب ظلم» یعنی به موجب ظلم من اللّه؛ یعنی امكان ندارد خدا بخواهد مردمی را بدون تقصیر از بین ببرد و ظالمانه عمل كند. وَ اَهْلُها مُصْلِحونَ. اگر مردمی مصلح باشند و قهراً صالح باشند (وقتی مصلح بودند صالح هم هستند) ، اگر مردمی صالح و مصلح باشند محال است كه خدای تو آنها را هلاك كند، كه نتیجه اش این است كه خدای تو ظالم باشد، خدا هرگز ظالم نیست. وَ ما كانَ اللّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانوا اَنْفُسَهُمْ یَظْلِمونَ خدا به كسی ظلم نمی كند، اینها خودشان هستند كه به خودشان ظلم می كنند. بعضی هم مقصود از ظلم را ظلم مردم گرفته اند و گفته اند مقصود از ظلم در اینجا شرك است چون شرك ظلم به نفس است، آنوقت معنی آیه این است: خدای متعال هرگز مردم را به موجب ظلم خاص به نفسشان كه شرك به خداست (یعنی در آن جهت كه رابطه ی آنها را با خدا مشخص می كند) هلاك نمی كند، خدا مردمی را به موجب شرك هلاك نمی كند، اگر آن مردم خودشان در میان خودشان از نظر عدل و ظلم صالح و مصلح باشند. اگر معنی آیه این باشد مضمون حدیثی منسوب به رسول اكرم همین معنا را بیان می كند. اَلْمُلْكُ یَبْقی مَعَ الْكُفْرِ وَ لا یَبْقی مَعَ الظُّلْمِ یك مُلك، یك جامعه با كفر قابل بقاست یعنی اگر فرض كنید جامعه ای كافر باشد و عادل باشد، عدالت ضامن بقایش است ولو كافر باشد، یعنی كفر در نظام اجتماع به طور مستقیم اثر ندارد، اثرش به طور غیر مستقیم است؛ یعنی اگر كفر بود عدالت هم قهراً نیست ولی اگر فرض كنیم جامعه ای كافر باشد ولی عادل، آن جامعه قابل بقاست و اگر فرض كنیم جامعه ای مؤمن باشد ولی ظالم، قابل بقا نیست.
آیات اول سوره ی والفجر نیز در این زمینه است:
وَ الْفَجْرِ. وَ لَیالٍ عَشْرٍ. وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ. وَ اللَّیْلِ اِذا یَسْرِ. هَلْ فی ذلِكَ قَسَمٌ لِذی حِجْرٍ. اَ لَمْ تَرَ كَیْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ. اِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ. الَّتی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ. وَ ثَمودَ الَّذینَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ. وَ فِرْعَوْنَ ذِی الْاَوْتادِ. الَّذینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ. فَاَكْثَروا فیهَا الْفَسادَ. فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ. اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ [1].
همچنین در اول سوره ی مباركه ی قصص می فرماید: اِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْاَرْضِ وَ جَعَلَ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 304
اَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ. . . [2].
آیه زیاد است، اگر بخواهیم آیات و احادیث را بخوانیم طول می كشد، فقط یك جمله از علی علیه السلام در عهدنامه ای كه به مالك اشتر نوشته است نقل می كنم. به مالك، فرماندار خودش، چنین خطاب می كند: وَ لَیْسَ شَیْ ءٌ أدْعی اِلی تَغْییرِ نِعْمَةِ اللّهِ وَ تَعْجیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ اِقامَةٍ عَلی ظُلْمٍ [3]. مالك! هیچ چیزی برای این كه نعمتی را كه در قومی هست از آنها سلب كند و نقمت الهی را به قومی جلب كند مانند ظلم نیست.
پس یكی از اموری كه در قرآن به عنوان عامل بقای یك امت ذكر شده است عدالت است و عامل فنا و اضمحلال یك امت ظلم است.

[1] . فجر / 1- 14.
[2] . قصص / 4.
[3] . نهج البلاغه، نامه ی 53.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است