از جنبه ی اول باید كسانی كه مرثیه خوانی می كنند توجه داشته باشند به فلسفه ی قیام
سیدالشهداء و به فلسفه ی دستوراتی كه ائمه ی اطهار درباره ی عزاداری داده اند. بی جهت
دستوری نداده اند. باید فلسفه ی قیام سیدالشهداء و هم فلسفه ی عزاداری آن حضرت را
به مردم بگویند و مردم را آگاه كنند. باید مكرر این مطلب را بگویند، نه یك بار و دو
بار و ده بار و صد بار، همیشه باید به گوش مردم خوانده شود. باید گویندگان بصیری
باشند تا بتوانند حقایق نهضت حسینی را بگویند نه اینكه معلوماتشان منحصر باشد
به جُنگ مرحوم آقا، یا مأخذ و مدركشان- به اصطلاح خود اهل منبر- لسان
الذاكرین و صدر الواعظین باشد، حرفهایی باشد كه از یكدیگر شنیده اند. می گویند
فلانی این مطلب را از كجا نقل می كرد؟ جواب می دهند از لسان الذاكرین و یا از
صدر الواعظین. مقصودشان این است كه در كتابی ندیده، از زبان این و آن شنیده
است. داستانها در این زمینه هست و اگر طول نمی كشید، بعضی از آنها را امشب برای
شما نقل می كردم كه چگونه یك دروغ كه یك نفر در یك جا جعل كرده به سرعت
رواج گرفته و از این به آن رسیده و كم كم از شهری به شهری و از منطقه ای به
منطقه ای رفته است. قضایای تاریخی را باید از كتب معتبر تاریخ و از قول مورخین
معتبر نقل كرد.
همین «آیتی» یك مورّخی است نسبت به تاریخ صدر اسلام. من به جرئت
می توانم بگویم در همه ی تهران و شاید همه ی كشور كسی نداریم كه به تاریخ صدساله ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 343
اول اسلام مثل آیتی احاطه داشته باشد. كسی مثل او نیست كه به جزئیات این
قسمت از تاریخ احاطه و اطلاع داشته باشد. این مرد بر تمام متون تاریخی این
قسمت مسلط است و جزئیاتش را می داند. اگر مثلاً از جنگ بدر بپرسید یك یك
آدمهایش را می شناسد. حتی گاهی می گوید پدرش كیست، مادرش كیست،
خویش و تبارش كیستند. حرفی كه این مرد بگوید سند است. شما مردم تهران
عادت نكرده اید كه حرف تحقیقی بشنوید، چه باید كرد؟ ! ایشان آخرین اثری كه
تألیف كرده اند و دانشگاه چاپ كرده است كتابی است در تاریخ اندلس به نام
تاریخ
اندلس. كتاب بسیار خوبی است و درباره ی حادثه ی اسلامی بزرگی است كه ما مسلمانان
و بالاخص ایرانیها در موضوع این حادثه خیلی تقصیر كرده ایم. این تاریخ را
بگیرید و بخوانید.
به هر حال باید فلسفه ی قیام حسینی مكرر در منابر گفته شود، فلسفه ی عزاداری ها
گفته شود، همان اثر و منظور حاصل شود كه امام زین العابدین و امام باقر و امام
صادق و امام كاظم توصیه می كردند و كمیت ها و دعبل خزاعی ها به وجود می آمد و
آثاری بر مرثیه گویی های آنها مترتب بود. نباید كاری كرد كه احساسات مردم در
این زمینه خاموش شود، باید تندتر و تیزتر كرد، باید كاری كرد كه احساسات مردم
و عشق و علاقه ی مردم نسبت به حق تیزتر شود و نسبت به باطل مطلقاً احساسات
نفرت آمیز داشته باشند. مبارزه ی حق و باطل همیشه در دنیا بوده و هست. موسی و
فرعون همیشه در دنیا هست، ابراهیم و نمرود همیشه در دنیا هست، محمّد و
ابوجهل همیشه در دنیا هست، علی و معاویه همیشه در دنیا هست، حسین و یزید
همیشه در دنیا هست. منظور این نیست كه همیشه در دنیا اشخاصی به مقام و درجه ی
ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد و علی و حسین هستند؛ مقصود این است كه
همیشه حق و باطل در برابر یكدیگر هستند، جامعه همیشه بر سر دو راهی حق و
باطل است. این جنبه ی اول و قسمت اول یعنی مرثیه خوانی و روضه خوانی.