در
کتابخانه
بازدید : 887727تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد ششم
مقدمه
Collapse حرف شحرف ش
شاهان گرماب
شجاعت
شجاعت و قوّت
شجاعت و عقل
شجاعت
شخصیت
شراب
شراب و مستی
لذت و كیف شراب در مقابل لذتی كه انسان از وجود خودمی تواند ببرد
شراب
شرح صدر
شرح صدر و تعاون بقا و تنازع بقا
شرق و غرب
شرق و غرب، كینه توزیهای مسیحی ها نسبت به مسلمین
شرق و غرب- مظالم غربیها
شرق و غرب
شرك خفی
شرك
انواع شعایر اسلامی
یادداشت احیای شعایر اسلامی
تعظیم شعایر
شعر
شعر
شعر و تأثیر عجیب آن
شعر محلی
شعر خوب متنبّی
شعر، انگیزه ها
شعر و شاعری و روحیه ی خیالی
شعوبیة- ریشه ی آن
شفاعت
شفاعت- اشكالات شفاعت
مطالب مربوط به شك و سؤال
شك
شك و انكار
شك و یقین
شكایت از علم و هنر و كمال كه موجب محسود شدن و بدبختی است
شكایت از روزگار
شَوْر
یادداشت اصل شورا در اسلام
شور- مشورت
شورا
مشاوره ی پیغمبر و صحابه در قضایا
شهید و شهادت
شهادت
شهید
شهوت
شیخ و زاهد
شیطان
شیعه- تاریخ و تطورات مذهب شیعه
شیعه و سنی- سیره ی علی علیه السلام در این باب
شیعه و سنی- اختلافات و آثار مهلك آنها
شیعه- ادبیات شیعی
شیعه و سنی- مسائل خلافی فقهی
شیعه و فلسفه
شیعه- عقل شیعی
تشیع از نظر ولادیمیر مینورسكی
شیعه و ایران
شیعه و تشیع
شیعه و سنی، نزاعها و اختلافها
تشیع و قیام نهی از منكر
شیعه و سنی- اخبار غلوّ
شیعه- ادب شیعی
شیعه و سنی
شیعه و سنی و تعصبهایی كه به كار رفته
كلمه ی شیعه و كلمه ی سنی
Expand حرف صحرف ص
Expand حرف طحرف ط
Expand حرف ظحرف ظ
Expand حرف عحرف ع
Expand حرف غحرف غ
Expand حرف فحرف ف
Expand حرف قحرف ق
Expand حرف كحرف ك
Expand حرف گحرف گ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
(سه سخنرانی در مشهد، مسجدالنبی، فروردین 50 و صفر 91) 1. كلمه ی شعار كه اول بار شاید در مورد اعلامهایی كه در جنگها به كار می رفته است استعمال شده است، به معنی اعلام است. در سفینة البحار ماده ی شعر می گوید: الشعار ما یُشعر به الانسان نفسه فی الحرب ای یُعلِم.

2. در جنگها معمولاً قرارداد می كردند كه چه جمله ای را تكرار كنند تا در غلوای جنگ، افراد مسلّح كه طبعاً همه یك نوع لباس رزمی به تن داشتند رفقا و همرزمان و به عبارت ورزشی امروز تیم خود را بشناسند، همچنان كه امروز در مسابقات دسته جمعی فوتبال و والیبال رنگ لباس را اختصاصی می كنند و یا در مسابقات در سطح دو یا چند كشور نام كشور خود را روی سینه ی خود می نویسند. به هر حال شعار در این موارد فقط معرّف است.

3. بعضی شعارها شعارهای اجتماعی است كه مربوط است به یك ملت و كشور و یا یك دین و یا یك مسلك، از قبیل شعارهای ملی، كمونیستی و همچنین اسلامی. این تقسیم، تقسیم شعار است به جنگی و ملی و مسلكی و مذهبی.

4. شعار تقسیم دیگری دارد به اینكه یا لفظی است و یا تصویری
جلد ششم . ج6، ص: 39
است و یا عملی [1]. شعار لفظی مانند شعار «یا لثارات الحسین» و یا «یا منصور اَمِت» و یا «محمد معنا فالنصرلنا» (ظاهراً در جنگ ذی قار از آن استفاده می كردند) و شعار تصویری مانند علایمی كه روی پرچمها در جنگها نقش می كردند كه همانها تدریجاً تكامل یافته و آرمهای پرچمها را تشكیل می دهد. نظیر این است صلیب برای مسیحیان و تا اندازه ای هلال برای مسلمین. ولی اسلام آرم تصویری محترم ندارد، زیرا بوی شرك می دهد. و همچنین است رنگ سیاه برای عباسیان و رنگ سبز و یا سیاه در عصر حاضر برای سادات كه فقط جنبه ی تعریف و علامت دارد. و اما شعارهای عملی از قبیل برخی عبادات از قبیل جمعه و جماعت و حج.

5. شعایر اسلامی ممكن است چنین تعریف شود كه آداب و سنن خاص مسلمین كه علامت مسلمانی شمرده می شود از مختصات مسلمانان است. بنابراین خیلی چیزها از مختصات مسلمین است، پس نماز هم از شعایر مسلمین است. و ممكن است چنین تعریف شود كه شعایر اسلامی آن چیزهایی است كه به عنوان علامت اختصاصی وضع شده است، از قبیل علامتی كه روی شانه ی حیوان قربانی قرار می دادند: والبدن جعلناها لكم من شعائر اللّه. علیهذا اذان در مقابل ناقوس مسیحیان از شعارهای اسلامی است، نه نماز. ممكن است شعایر اسلامی را آن چیزهایی بدانیم كه گذشته از اینكه علامت مشخصه است، محرك احساسات و عواطف است. البته هر چیزی كه علامت شد طبعاً ذی العلامه را به یاد می آورد و عواطف مربوط به او را تحریك و تهییج می كند ولی بعضی چیزها طبعاً اثر خاصی دارد در زنده نگه داشتن عواطف و احساسات و یا در تهییج آنها. مثلاً اسم مذهبی روی افراد گذاشتن، عواطف مذهبی را زنده نگه می دارد و اذان عواطف مذهبی را تحریك و تهییج می كند. شعار، یك سلسله امور اختصاصی است كه وابستگی انسان را به یك ملت یا مسلك
جلد ششم . ج6، ص: 40
نشان می دهد.

6. قدمای ما از یك دید خاصی كه به اسلام نظر می كردند، مجموع تعلیمات اسلامی را به سه بخش تقسیم می كردند:

اعتقادیات، اخلاقیات، فروع و احكام. معنای این تقسیم این بود كه آنچه دین آورده است یا از قبیل اموری است كه فقط باید به آنها اعتقاد و ایمان قلبی داشت و یا از قبیل اموری است كه باید روح و نفس خود را بر اساس آن تربیت كرد و ساخت و یا از قبیل اموری است كه باید بر طبق آنها عمل كرد [2]. قدما جمله ی معروف نبوی را كه انما العلم ثلثة: آیة محكمة، فریضة عادلة، سنة قائمةرا كه ذیل یك داستان است، بر این سه مرحله ی تعلیمات اسلامی منطبق می كردند و از نظر علمی و فلسفی نیز این سه نوع را بر سه مرتبه ی شخصیت انسان یعنی عاقله و مقام عقل مجرد، مرتبه ی نفس و تجرد برزخی، و مرتبه ی حس و بدن حمل می كردند.

ما فعلاً به این تقسیم و هم به این تطبیق كاری نداریم و البته ایرادی هم فعلاً نداریم. ولی این تقسیم سبب نمی شود كه به اعتبار دیگری ما به نوعی دیگر تقسیم نكنیم، و آن اینكه آنچه از ناحیه ی اسلام رسیده است یا مربوط به اندیشه است و یا به عواطف و یا به تحرك (با توجه به ارتباط این سه مرحله با یكدیگر) .

7. یكی از شعارها «ابتدا به نام خدا» است، مخصوصاً با تلفظ بسم اللّه الرحمن الرحیم. سفینة ماده ی سمو:

. . . ثم نقل دخول عبداللّه بن یحیی علی امیرالمؤمنین علیه السلام و انه جلس علی الكرسی بدون التسمیة، فمال به حتی سقط علی رأسه، فاوضح عن عظم رأسه و سال الدم، فمسح امیر المؤمنین علیه السلام یده علیها و تفل علیها فاندمل و قال له: اما علمت
جلد ششم . ج6، ص: 41
ان رسول اللّه (صلی اللّه علیه و آله) حدثنی عن اللّه عزوجل:

كل امر ذی بال لم یذكر فیه بسم اللّه فهو ابتر. فقلت: بلی، بابی انت و امی لااتركها بعدها. قال: اذاً تحظی بذلك و تسعد.

تعبیر روایت این است: لم یذكر فیه بسم اللّه، نهلم یبدأ فیه باسم اللّهو این دلیل است كه خصوصبسم اللّهباید ذكر شود.

ایضاً سفینه:

عن داود الصرمی عن ابی الحسن الثالث علیه السلام قال: امرنی علیه السلام بحوائج كثیرة، فقال لی: قل كیف تقول؟ فلم احفظ مثل ما قال لی، فمد الدواة و كتب: بسم اللّه الرحمن الرحیم اذكر ان شاء اللّه و الامر بیداللّه. فتبسمت. فقال: ما لك؟ قلت: خیر. فقال: اخبرنی.

قلت: جعلت فداك، ذكرت حدیثاً حدثنی به رجل من اصحابنا عن جدك الرضا علیه السلام اذا امر بحاجة كتب: بسم اللّه الرحمن الرحیم اذكر ان شاء اللّه. فتبسمت. فقال لی: یا داود، لو قلت انّ تارك التسمیة كتارك الصلوة لكنت صادقاً.

ایضاً سفینه:

عن الصادق علیه السلام قال: لاتدع البسملة و لو كتبت شعراً و كانوا قبل الاسلام یصدّرون كتبهم باسمك اللّهم، فلما نزل قوله تعالی:

«انه من سلیمان و انه بسم اللّه الرحمن الرحیم» صدروا بها.

8. یكی از شعارها سلام است. تنها سلام كردن سنت نیست، افشاء سلام كه ظاهراً بلند گفتن و كامل گفتن آن منظور است سنت است، و همچنین ابتداء به سلام سنت است.

در سفینه ماده ی سلم، نقل می كند:
جلد ششم . ج6، ص: 42
عن النبی صلی الله علیه و آله: من بدأ بالكلام قبل السلام فلا تجیبوه. و قال:

لاتدع الی طعامك احداً حتی یسلم. و عنه صلی الله علیه و آله قال: اذا تلاقیتم فتلاقوا بالتسلیم و التصافح و اذا تفرقتم فتفرقوا بالاستغفار.

و قال صلی الله علیه و آله: ان للمسلم علی اخیه المسلم من المعروف ستاً: یسلّم علیه اذا لقیه و یعوده اذا مرض و یسمته اذا عطس و یشهده اذا مات و یجیبه اذا دعاه و یحب له ما یحب لنفسه و یكره له ما یكره لنفسه.

ایضاً سفینه:

كان اصحاب رسول اللّه صلی الله علیه و آله اذا اتوه یقولون له: انعم صباحاً و انعم مساء، و هی تحیة اهل الجاهلیة. فانزل اللّه تعالی: و اذا جاؤك حیوك بما لم یحیك به اللّه. فقال لهم رسول اللّه صلی الله علیه و آله: قد ابدلنا اللّه تعالی بخیر من ذلك تحیة اهل الجنة السلام علیكم.

ایضاً سفینه:

عن الصادق علیه السلام قال: ثلثة یردّ علیهم الدعاء جماعة و ان كانوا واحداً: الرجل یعطس فیقال له یرحمكم اللّه فان معه غیره و الرجل یسلّم علی الرجل فیقول السلام علیكم و الرجل یدعو للرجل فیقول عافاكم اللّه.

ایضاً سفینه:

قوله تعالی: یا ایها الذین امنوا لاتدخلوا بیوتاً غیر بیوتكم حتی تستأنسوا و تسلموا علی اهلها. قال الصادق علیه السلام: الاستئناس وقع النعل و التسلیم. و قال علی بن ابراهیم فی قوله تعالی: فاذا دخلتم بیوتاً فسلموا علی انفسكم تحیة من عنداللّه مباركة طیبة،
جلد ششم . ج6، ص: 43
قال: هو سلامك علی اهل البیت و ردهم علیك فهو سلامك علی نفسك.

9. بحث ما درباره ی شعارهای اسلامی یا شعایر اسلامی خوب است در سه قسمت قرار گیرد:

یكی شعارها و یا شعایری كه اسلام آنها را شعار به معنی علامت و سنت مخصوص اسلامی قرار داده است از قبیل سلام، بسم اللّه، نامگذاری اسلامی، اذان اعلامی، صلوات بر پیغمبر و آل و امثال اینها.

دوم شعارها یا شعایری كه سنت عملی و تاریخی مسلمین آنها را شعار قرار داده است، اگرچه در متن اسلام دستور خاصی در آن باره نرسیده است از قبیل استیل مساجد، تاریخ هجری، تعطیلی جمعه، تعظیم برخی اعیاد از قبیل موالید پیغمبر و ائمه.

سوم شعارهایی كه از متن اسلام می خواهیم انتخاب كنیم یا انتخاب كرده ایم، از قبیل پرچم مشكی كه اكنون شعار جلسات روضه است یا اشعار محتشم كه در و دیوارهای ما را پر كرده است، و حتی شعارهای شخصی و فردی كه برای سر در خانه ی خود یا تابلو اتاق خود انتخاب می كنیم. یكی مثلاًان اكرمكم عنداللّه اتقیكمرا انتخاب می كند و یكی دیگر فی المثلو ان یكادرا. چون شعار خصوصیتش این است كه به خاطرآور است، هركدام از اینها روحیه ی انتخاب كننده و طرز فكری را كه می خواهد تبلیغ كند نشان می دهد. البتهو ان یكادهم آیه ی قرآن است اما شعار نیست كه ما به جای شعار انتخاب كرده ایم.

مثلاً آیه یو ان كنتم جنباً فاطهروا، السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما، الزانیة و الزانی فاجلدوا كل واحد منهما مائة جلدةرا تابلو انتخاب كردن چقدر زشت و نامناسب است! اما آیه یهل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمونیا آیه یا سوره یقل هو اللّه احدیا آیه یو قل الحمد للّه الذی لم یتخذ ولداً و لم یكن له شریك فی الملك و لم یكن له ولی من الذل و كبره تكبیراً [چقدر مناسب است! ] .

10. قبلاً درباره ی تعریف شعار بحث مختصری كرده ایم. به نظر
جلد ششم . ج6، ص: 44
می رسد كه بهترین تعریف برای شعایر اسلامی به معنی اول یعنی آن سلسله از تعلیمات اسلامی كه شعایر نامیده می شود، این است كه آن سلسله تعلیماتی كه حكمت و فلسفه ی وضع آنها این است كه معرف منش اسلامی فرد یا جمع باشد و خاصیتش زنده نگه داشتن روح دینی فرد یا اجتماع باشد شعایرند. هر شعاری متضمن نوعی اعلام وابستگی است. همان طور كه می دانیم هر دستوری از دستورهای اسلامی مبنی بر یك حكمت و مصلحتی است جسمی، روحی، فردی، اجتماعی. فلسفه و حكمت برخی دستورها زنده نگه داشتن روح دینی است. از این جهت همه ی عبادات خصوصاً عبادات اجتماعی از قبیل جمعه و جماعت و از قبیل حج، شعایرند. درباره ی حج بالخصوص وارد است كه: ان الصفا و المروة من شعائر اللّه، یا: لاتحلوا شعائر اللّهو امثال اینها.

خاصیت شعار علاوه بر احیا و جلوگیری از فراموش شدن، جهت دادن و هدف مشخص كردن است:

می توان گفت حكمت دستورهای شعاری تنها زنده نگه داشتن در مقابل میراندن نیست، بلكه جهت دادن و هدف مشخص كردن هم هست. زنده نگه داشتن یعنی شاداب نگه داشتن، نظیر گلی كه در اثر آب دادن و دفع آفت و قوت دادن شاداب نگه داشته می شود. ولی البته گل خط سیر خود را به حكم قانون طبیعت طی می كند، نیازی به هدایت و راهنمایی ندارد ولی شعایر علاوه بر شاداب نگه داشتن جنبه ی آموزندگی و راهنمایی دارد.

حسن انتخاب شعار:

از همین جا اهمیت حسن انتخاب ما در شعارهایی كه برای خانه و برای اجتماع و برای تاكسی و اتومبیل شخصی و یا اتوبوس و یا برای مساجد و محرابها و بالاخره در و دیوارهای خانه و خیابان و مغازه ی خود انتخاب می كنیم، روشن می گردد.

باید در همه ی مظاهر زندگی ما شعار اسلامی وجود داشته باشد:

مسئله ی انتخاب شعارها برای در و دیوارها و مغازه ها و خانه ها و مساجد و معابد و اخیراً اتوبوس ها و تاكسی ها اهمیت فراوانی دارد.

اولاً از جنبه ی روانی و اجتماعی معرف روحیه ی انتخاب كنندگان است كه سطح فكرشان چه سطحی است و آرزوهاشان چه آرزوهایی است و دردهاشان چه دردهایی است و بالاخره سلیقه شان چه نوع سلیقه ای
جلد ششم . ج6، ص: 45
است. نظیر این را در قدیم در سجع مُهرهایی كه افراد برای خودشان انتخاب می كردند و گاهی مضحك از آب در می آمد، می یابیم. مرحوم حاجی سبزواری كه مورد ارادت فوق العاده ی ماست، در انتخاب سجع مهر خود سوء سلیقه به خرج داده و «یا هادی المضلّین» را سجع مهر خود قرار داده است كه موهم نوعی هتك به مقام خود ایشان است، با توجه به اینكه ایشان فیلسوف بوده اند و اجتماع درباره ی فلاسفه با چشم بدبینی از نظر اضلال نگاه می كند.

مسئله ی دوم این است كه آنچه برای شعار انتخاب می كنیم واقعاً شعار باشد. هر چیزی كه شعار نیست و صلاحیت شعاری ندارد، مثلاً آیه یالزانیة و الزانی فاجلدوا كل واحد منهما مائة جلدةو یا آیه یالسارق و السارقه فاقطعوا ایدیهمایا آیه یخذوه فغلّوه. ثم الجحیم صلّوهیا آیه یمثل الذین حملوا التوریة ثم لم یحملوها كمثل الحمار یحمل اسفاراً(خصوصاً در خانه ی آخوند) [3]. در غالب خانه ها دیده می شود كه آیه یو ان یكاد الذین كفروارا به عنوان شعار انتخاب كرده اند.

احیای طرفینی:

احیای شعار صاحب شعارها را و احیای صاحب شعارها شعارها را
:

بحث ما درباره ی احیای شعایر اسلامی بود كه چگونه شعارهای اسلامی را ما احیا كنیم، پس ما محیی هستیم و شعارها مُحیا. بحث امشب (شب سوم) در این است كه چگونه شعاری را ما انتخاب كنیم كه آنها محیی و ما محیا باشیم. این دَوْر نیست كه ما هم احیاكننده ی شعایر باشیم و هم شعایر احیاكننده ی ما، نظیر اینكه درباره ی تقوا گفته ایم كه تقوا نگهدارنده ی ماست و ما نگهدارنده ی تقوا: الا فصونوها و تصونوا بها، و این دور نیست.

نهضت حسینی را با چه شعاری بشناسیم؟ :

حادثه ی كربلا و نهضت امام حسین یك نهضت پرالهامی است، ولی این بستگی دارد كه ما این نهضت را با چه شعارهایی بشناسیم.

11. گفتیم كه شعار نوعی تظاهر و اعلام وابستگی به یك قوم یا یك كشور و یا یك فكر و عقیده است. اكنون می گوییم اسلام یك سلسله اصول اعتقادی دارد و یك سلسله اصول اجتماعی و برای
جلد ششم . ج6، ص: 46
هركدام از این اصول شعارهایی وضع كرده است. اصول اعتقادی از قبیل توحید، نبوت، معاد و از نظر ما كه شیعه هستیم امامت و عدل نیز، و اصول اجتماعی از قبیل عدل، صلح، آزادی، احسان و غیره.

بسم اللّه الرحمن الرحیمیك شعار توحیدی است و اعلام وابستگی به اصللا اله الاّ اللّهاست و همچنین انتخاب نام پیغمبر اكرم و یا پیغمبران گذشته شعار نبوت و اعلام وابستگی به نبوت است. همچنین است صلوات كه شعار نبوت است. حی علی خیرالعملدر اذان و اقامه شعار امامت است، انا للّه و انا الیه راجعونشعار قیامت است و همچنین حمد و سوره برای اموات نه یك دقیقه سكوت و یا ایستادن؛ این شعار ماتریالیستهاست كه مردن را مات و فات می دانند. خود اذان لااقل در سه وقت (سخن ویل دورانت در این زمینه) ، هم شعار توحید است و هم شعار نبوت و بیشتر شعار توحید است و مجموعاً شعار شهادتین اسلام است. اذان در میان مسلمین در مقابل ناقوس مسیحیان و آتش زردشتیان است (داستان چهارشنبه سوری) ، امتیازش به این است كه از نوع سخن است و زباندار و گویاست. صلیب شعار مسیحیت است و كم و بیش هلال شعار كشور اسلام؛ البته شعار دولت عثمانی بوده است و دنیای مسیحیت از همین جهت صلیب را در مقابل هلال قرار می دهد. اما اسلام یك آرم مشخص از قبیل هلال و غیره ندارد [4] عزاداری امام حسین شعار اصل عدل اسلامی و اصل امر به معروف اسلامی است كه اوسع از عدل است. چون قیام امام حسین به خاطر امر به معروف بود، طبعاً نام حسین قرین قیام و نهضت در مقابل ظلم و منكرات از قبیل شرب خمر و سایر فسق و فجورهاست. «سلام علیكم» شعار صلح و صفای اسلامی است و بلكه شعار اخوت اسلامی است كه: و الصلح خیر، و ان جنحوا للسلم فاجنح لها. این شعار هم بهترین شعار است، زیرا گویاست و با كلاه برداشتن و هر نوع ابراز
جلد ششم . ج6، ص: 47
عواطف دیگر كه مقایسه شود، بر آن برتری دارد. ما این شعار را سر و دست شكسته ایم، گاهی مثل داش مشتی ها می گوییم: لام الیكم و گاهی مانند جوجه متجددها می گوییم: تعظیم عرض می كنم. بعضی تكبر [به آنها] اجازه نمی دهد كه جواب سلام بدهند.

12. كلمه ی سید روی اسم سادات شعار است و خوب است حفظ شود. از مرحوم سیدحسین نقی زاده و از آقای دكتر سیدحسین نصر از این نظر باید ذكر خیری كرد. عمامه ی مشكی در اعصار بعد شعار سادات عظام شد.

13. جماعت یك شعار اسلامی است ولی متأسفانه از صورت جماعت به صورت تفرقه و دكانداری در مساجد بزرگ درآمده است.

14. توجه به اینكه ما نباید به عید ژانویه و یا عید كریسمس احترام بگذاریم، اعیاد اسلامی و لااقل ملی از خودمان داریم.

15. به طور كلی شعار تبلیغ است و ارزش تبلیغی آن را باید در نظر داشت. شما ببینید فرقه ی ضالّه به هر شكل هست عدد 9 را نمایان می كنند.

16. مسئله ی حسن انتخاب شعار، خود موضوعی قابل توجه است كه در صفحه ی 43 بیان شد.

17. تاریخ هجری شعار سیاسی اسلام است. اسلام یك سیاست مستقل دارد كه نمی خواهد جامعه ی اسلامی جامعه ای اتكایی باشد، لهذا ماههای قمری را باید حفظ كرد و سال هجری را.

18. اسلام نه شعار تصویری دارد و نه شعار عددی كه بر حروف ابجد مبتنی است و یك امر قراردادی است. فرقه ی ضالّه عدد 9 را شعار قرار داده است ولی ما برای عدد 92 كه مساوی لفظ محمد است و عدد 110 كه مساوی نام علی است و یا عدد 135 كه مساوی است با لا اله الاّ اللّه(با وحدت لام مشدّد) [قداستی قائل نیستیم. ] 19. از جمله مسائلی كه باید مورد توجه واقع شود این است كه شعار باید شعار بماند و جانشین اصول نشود. شعار طریقیت دارد به سوی اصول، و خطر و آفت شعار این است كه خودش موضوعیت
جلد ششم . ج6، ص: 48
پیدا كند و اصول فراموش شود، آنوقت است كه تبدیل به ضد شعار می شود. سیاستها همواره كوشش دارند محتوای شعارها را از شعارها بگیرند و شعارها را توخالی كنند و وسیله ی سرگرمی بسازند؛ همین كاری كه الان می بینیم كه مثلاً نماز جماعت هست ولی خود جماعت و وحدت نیست، صورتها هست و باطنها نیست، ظرفهای خالی به دست مانده (رجوع شود به جزوه ی فرصتها را مغتنم بشماریم) .
[1] ملفوظ و یا منقوش و یا عمل
[2] این تقسیم مربوط است به طرز وظیفه ی ما نه به ماهیت تعلیمات و لهذا با آنچه از حكما نقل خواهیم كرد چندان قابل انطباق نیست كما لایخفی.
[3] اینجا خوب است داستان [] و محراب مسجد الرسول ذكر شود.
[4] گفتیم كه شعار سه نوع است: لفظی، تصویری، عملی، و اسلام شعار تصویری ندارد و تصویرهای پیغمبر و ائمه جعلی و غالباً به دست دشمنان درست شده است و باید پرهیز كرد، همچنان كه عدد خاص- از قبیل 9 در مسیحیت- شعار نیست.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است