سؤال و تكدی مال حرام است و سؤال و تكدی علم واجب
است. تكدی و خضوع و تواضع به خاطر مال، ذلت است چون
خضوع در برابر طمع است ولی سؤال و تكدی و تواضع در راه تعلم،
مستحسن است چون خضوع در برابر حس حقیقت جویی است. اكرام
الغنی لغناه مذموم است ولی اكرام العالم لعلمه ممدوح و مستحسن
است.
علم را باید سؤال كرد از هركه باشد و در هرجا باشد و به هر
مقدار باشد. علم مقداری كه ارزش نداشته باشد، ندارد و حال آنكه
در مال مقادیری كه مالیت ندارد وجود دارد. علم جا و مكان هم
ندارد. قطب الدین شیرازی در صف جنگ از خواجه، و مرد عرب در
گیراگیر صفین از علی سؤال علمی كرد. می گویند عباس دوس به
دامادش وصیت كرد كه گدایی را از دست نده از هركه باشد و هرجا
باشد و هرچه باشد. روزی اتفاق افتاد كه در محل تنظیف از پشت
دیوار مقداری داروی نظافت خواست و اتفاقاً آن كس كه پشت دیوار
بود خود عباس دوس بود. عباس گفت: تا حالا كسی در حمام هم
گدایی كرده است؟ گفت: هرجا باشد. گفت: آخر تنویر هم كسی
جلد ششم . ج6، ص: 366
گدایی كرده است؟ گفت: هرچه باشد. گفت: من خودم عباس دوسم.
گفت: هركه باشد.
در باب علم این مطلب حقیقت دارد. در هر سه قسمت، باید
رجوع شود به جلد اول بحار از صفحه ی 164 به بعد.
رجوع شود به ورقه های سؤال.