نظرم نیست به جام دگران
سرخوشم سرخوش پیمانه ی خویش
ننهادم پی تحصیل مقام
بار منّت را بر شانه ی خویش
گر ببایست كشیدن منّت
كشم از همت مردانه ی خویش
به دو صد كاخ برابر نكنم
گوشه ی كلبه ی ویرانه ی خویش
جلد ششم . ج6، ص: 437
(مجله ی یغما، مرداد 1341، باقرزاده بقا، مشهد)
سعدی می گوید:
هركه نان از عمل خویش خورد
منّت حاتم طایی نبرد
در شماره ی 9 سال چهارم «مكتب اسلام» ، اشعار ذیل را به انوری
نسبت می دهد:
آلوده ی منّت كسان كم شو
تا یكشبه بر وثاق تو نان است
ای نفس به رشته ی قناعت شو
كآنجا همه چیز نیك و ارزان است
تا بتوانی حذر كن از منّت
كاین منّت خلق كاهش جان است
چندان كه مروت است در دادن
[1]در ناستدن هزار چندان است
ایضاً فرخی می گوید: . . . رجوع شود به ورقه ی فقر عیب نیست.
ایضاً رجوع شود به ورقه های فلسفه ی زهد و قناعت در ورقه های زهد.