در
کتابخانه
بازدید : 2837805تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
دلیل دیگری كه بر اصالت عقل نزد قرآن دلالت دارد و از دلایل قبلی رساتر است، مبارزه ی قرآن با مزاحمهای عقل است. برای توضیح این مطلب ناگزیر باید مطالبی را مقدمتاً بیان كنیم.
ذهن و فكر انسان در بسیاری موارد دچار اشتباه می شود. این موضوع نزد همه ی ما شایع و رایج است. البته منحصر به عقل نیست بلكه حواس و احساسات نیز مرتكب خطا می شوند. مثلاً برای قوه ی باصره دهها نوع خطا ذكر كرده اند. در مورد عقل بسیار اتفاق می افتد كه انسان استدلالی ترتیب می دهد و بر اساس آن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 63
نتیجه گیری می كند اما بعد احیاناً درمی یابد كه استدلال از پایه نادرست بوده است.

اینجا این سؤال مطرح می شود كه آیا باید به واسطه ی عملكرد نادرست ذهن در پاره ای موارد، قوه ی اندیشه را تعطیل كرد یا آنكه نه، با وسائل و اسباب دیگری می باید خطاهای ذهن را پیدا كرد و از آنها جلوگیری نمود؟ در پاسخ این پرسش، سوفسطائیان می گفتند اعتماد بر عقل جایز نیست و اساساً استدلال كردن كار لغوی است. فلاسفه در این زمینه جوابهای دندان شكنی به اهل سفسطه داده اند كه از جمله ی آنها یكی این است كه سایر حواس هم مانند عقل اشتباه می كنند ولی هیچ كس حكم به تعطیل و استفاده نكردن از آنها نمی دهد.
از آنجا كه كنار گذاردن عقل ممكن نبود، ناچار متفكرین مصمم شدند تا راه خطا را سد كنند. در بررسی این موضوع متوجه این نكته شدند كه هر استدلال از دو قسمت تشكیل شده است: ماده و صورت، درست نظیر یك ساختمان كه مصالحی نظیر گچ و سیمان و آهن در ساختن آن به كار رفته (ماده) و شكل خاصی نیز به خود گرفته است (صورت) . برای آنكه ساختمان از هر جهت خوب و كامل ساخته بشود، لازم است هم مصالح مناسبی برای آن در نظر گرفته شود و هم آنكه نقشه اش صحیح و بی نقص باشد. در استدلال هم برای تضمین صحت آن لازم است هم ماده اش درست باشد و هم صورتش. برای بررسی و قضاوت درباره ی صورت استدلال، منطق ارسطویی یا منطق صوری به وجود آمد. وظیفه ی منطق صوری این بود كه درست یا نادرست بودن صورت استدلال را مشخص كند و به ذهن كمك نماید تا دچار خطا در صورت استدلال نشود [1].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 64
اما مسئله ی عمده این است كه برای تضمین صحت استدلال، تنها منطق صورت كافی نیست. این منطق تنها یك جهت را تأمین می كند. برای حصول اطمینان از درستی ماده ی استدلال، منطق ماده نیز لازم داریم؛ یعنی به معیاری نیاز داریم كه به كمك آن بتوانیم كیفیت مواد فكری را بسنجیم.
دانشمندانی نظیر بیكن و دكارت تلاش كردند تا همان طور كه ارسطو برای صورت استدلالْ منطقی وضع كرد، آنها نیز برای ماده ی استدلال منطق مشابهی تأسیس كنند. در این زمینه نیز تا حدودی توانستند معیارهایی به دست دهند كه گرچه از نظر كلی بودن نظیر منطق ارسطو نبود اما تا حدودی می توانست به انسان كمك كند و او را از خطای در استدلال باز دارد. اما شاید تعجب كنید اگر بدانید كه قرآن در جهت جلوگیری از خطای درباره ی استدلال مسائلی را عرضه كرده است كه بر پژوهشهای امثال دكارت تقدم فضل و فضل تقدم دارد.

[1] . از جمله اشتباهاتی كه حدود چند قرن است در جهان علم صورت گرفته و منشأ سوء فهم های بسیاری شده است، این مطلب است كه گروهی پنداشتند وظیفه ی منطق ارسطو تعیین صحت یا عدم صحت ماده ی استدلال نیز هست و چون این كار از منطق ارسطویی ساخته نبود حكم به بی فایده بودن آن دادند. متأسفانه این اشتباه در زمان ما نیز بسیار تكرار می شود و البته این امر نشان می دهد كه گویندگان شناخت درستی از منطق ارسطویی ندارند و آن را نفهمیده اند. اگر بخواهیم از همان مثال ساختمان استفاده كنیم باید بگوییم وظیفه ی منطق ارسطویی در تعیین صحت استدلال، درست شبیه كار شاقول در تعیین راست بودن دیوار است. به كمك شاقول نمی توان فهمید كه آجر و ملاط و سیمانِ به كار رفته در دیوار از جنس مرغوب است یا نامرغوب؛ تنها چیزی كه شاقول نشان می دهد راست یا كج بودن دیوار است. منطق ارسطو كه البته بعدها به وسیله ی سایر اندیشمندان تكامل یافته و بسیار غنی شده است تنها راجع به صورت استدلال قضاوت می كند و در مورد ماده ی استدلال نفیاً و اثباتاً ساكت است و چیزی نمی تواند بگوید.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است