در جمله ی
اِیّاكَ نَعْبُدُ از نظر دستور زبان عربی
اِیّاكَ مفعول
نَعْبُدُ است و به حسب طبع
اوّلی می بایست پس از فعل بیاید و گفته شود: نَعْبُدُكَ، و اگر این طور بود معنایش
این بود: خدایا تو را پرستش می كنیم. ولی علمای ادب می گویند: «تقدیمُ ما حقّه
التأخیر یُفید الحصر» یعنی اگر یك كلمه را كه جایش مؤخر است مقدم بدارند
علامت انحصار است. اختصاص به زبان عربی ندارد و در فارسی هم چنین است.
بنابراین معنای این جمله می شود: خدایا تنها تو را پرستش می كنیم و رام و مطیع تو
هستیم، و مطیع هیچ كس و هیچ فرمانی كه ناشی از فرمان تو نباشد نیستیم. پس
جمله ی
اِیّاكَ نَعْبُدُ یك جمله است به جای دو جمله: جمله ی اثباتی یعنی در مقابل خدا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 106
تسلیم هستیم، و جمله ی نفیی یعنی در مقابل غیر خدا هرگز تسلیم نمی شویم.
طبق این بیان، در این جمله همان ایمان و كفری كه از شعار توحید استفاده
می شود گنجانده شده است. مسلمان كه می گوید:
لا اِلهَ الَّا اللّهُ در آنِ واحد یك ایمان
و یك كفر را ابراز می دارد: ایمان به خداوند و كفر به غیر خدا. در آیة الكرسی
می خوانیم:
لا اِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطّاغوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ
فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی [1].
اینك كه حقیقت آشكار شده هیچ گونه اجبار و اكراهی در كار نیست. آن
كس كه مؤمن به اللّه باشد، در حالی كه در همان آن، كافر به طاغوت (آنچه
كه مظهر طغیان است) باشد رستگار گشته و عروة الوثقی یعنی دستگیره ی
محكم را چنگ زده است.
ایمان در اسلام بدون كفر، عملی نیست؛ بلكه همواره بایستی در كنار تسلیم به
خداوند، انكار مظاهر طغیان قرار گیرد تا ایمان كامل گردد.