در
کتابخانه
بازدید : 2837556تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نور</span>تفسیر سوره ی نور
Expand تفسیر سوره ی نور (1) تفسیر سوره ی نور (1)
Expand تفسیر سوره ی نور (2) تفسیر سوره ی نور (2)
Expand تفسیر سوره ی نور (3) تفسیر سوره ی نور (3)
Expand تفسیر سوره ی نور (4) تفسیر سوره ی نور (4)
Expand تفسیر سوره ی نور (5) تفسیر سوره ی نور (5)
Expand تفسیر سوره ی نور (6) تفسیر سوره ی نور (6)
Expand تفسیر سوره ی نور (7) تفسیر سوره ی نور (7)
Collapse تفسیر سوره ی نور (8) تفسیر سوره ی نور (8)
Expand تفسیر سوره ی نور (9) تفسیر سوره ی نور (9)
Expand تفسیر سوره ی نور (10) تفسیر سوره ی نور (10)
Expand تفسیر سوره ی نور (11) تفسیر سوره ی نور (11)
Expand تفسیر سوره ی نور (12) تفسیر سوره ی نور (12)
Expand تفسیر سوره ی نور (13) تفسیر سوره ی نور (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال ببینیم قضیه از چه قرار است و مطلب چگونه است. خدا یك اصلی را در قرآن بیان كرده است كه این اصل ما را كاملاً روشن می كند. در سوره ی بنی اسرائیل می فرماید:
مَنْ كانَ یُریدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُریدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلیها مَذْموماً مَدْحوراً. وَ مَنْ اَرادَ الْاخِرَةَ وَ سَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَاُولئِكَ كانَ سَعْیُهُمْ مَشْكوراً. كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظوراً [1].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 483
خلاصه ی این آیه ها این است كه هركسی در هر راهی كه تلاش كند و به سوی هر مقصدی كه برود و فعالیت كند، خدا اجرش را در همان مقصد ضایع نمی كند. خدا این عالَم و این دستگاه هستی را به صورت یك دستگاه آماده برای كشت كردن و محصول برداشتن ساخته است. شما از یك مزرعه چه انتظاری دارید؟ انتظار دارید كه آنچه را كشت می كنید بردارید. اما از مزرعه- هر اندازه خوب و عالی باشد- این انتظار غلط است كه انسان یك چیزی را كشت كند و چیز دیگری بردارد. شما اگر در یك مزرعه ی مساعد و آماده، گندم بكارید گندم برمی دارید. جو بكارید جو برمی دارید، درخت میوه بكارید میوه برداشت می كنید، اگر گلابی غرس كنید گلابی برمی دارید و اگر حنظل بكارید حنظل، اگر خار بكارید خار برداشت می كنید و اگر گل بكارید گل. معنی یك مزرعه ی عالی و نمونه این نیست كه به هرحال گل بدهد اعم از این كه من خار بكارم یا چیز دیگر؛ برنج یا گندم محصول بدهد، من ارزن بكارم یا جو.
انسانها در تلاشهایشان مقصدی دارند. درست است كه همه طالب سعادت هستند ولی سعادتشان را در چه چیزی جست و جو می كنند؟ یك وقت هست انسان در این دنیا تلاش می كند، عمل می كند، زحمت می كشد برای محصولی و نتیجه ای كه می خواهد در همین دنیا بگیرد و اصلاً به خدا و آخرت هم كاری ندارد، یعنی بذری كه می پاشد فقط بذر دنیایی است، كاری می كند برای نتیجه ای در همین دنیا. اما یك وقت هست انسان كاری می كند نه برای نتیجه ی مادی در این دنیا، بلكه برای این كه قرب به حق پیدا كند، به خدا نزدیك شود و در جهان دیگر محصولی بردارد. قاعده این است كه اگر كسی بذری برای آن جهان كاشته است در آن جهان به او بدهند و اگر بذری برای این جهان كاشته است در این جهان به او بدهند.
قرآن می گوید: «كُلاًّ نُمِدُّ» ما مدد خودمان را، هم به آنان كه خداخواه و آخرت خواه هستند و مقصدشان بالاتر از مادیت است می رسانیم و هم به آنها كه نمی خواهند تا آنجا بروند و می خواهند محصول و نتیجه را در همین جا بگیرند؛ با یك تفاوت و آن این كه چون دنیا دار تزاحم علل و اسباب است خدا تضمین نمی كند كه هر كسی كه برای دنیا و مقصد دنیا تلاش كند صد درصد به آن می رسد، چون ممكن است به موانعی بربخورد، بذری را بپاشد برای این كه در دنیا نتیجه بگیرد ولی بذرش در همین جا فاسد و خراب بشود و آفتی به آن برسد. نه درباره ی افراد تضمین می كنیم كه به همه صد درصد [محصول و نتیجه ] بدهیم و نه در همه ی اعمال تضمین می كنیم كه در همه ی اعمال صد درصد [محصول و نتیجه ] بدهیم. بذری
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 484
كه برای مقصد دنیاست خیلی از اوقات به آفت برمی خورد، ولی بذری كه برای خدا و برای تقرّب به حق و برای آخرت پاشیده شود، دیگر تخلف پذیر نیست. آن بذر مطابق با مزاج هستی است و تخلف نمی پذیرد، و بلكه بیش از مقداری كه شخص كاشته است محصول می دهد.
حال من از شما می پرسم این اصل كلی چطور است؟ آیا این اصل كلی یك اصل منطقی است یا منطقی نیست؟ در آیات دیگری هم این مطلب به صورت دیگری آمده است. در سوره ی شوری می فرماید: مَنْ كانَ یُریدُ حَرْثَ الْاخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ یُریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْاخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ [2]. اصلاً این تعبیر كشت و زراعت كردن از خود قرآن است: هركسی كه بخواهد بذر را به قصد آخرت بپاشد [3] و قصدش كشت آخرت باشد به او می دهیم، زیادترش را هم می دهیم و هركسی هم كه قصدش دنیا باشد (نمی گوید كه می دهیم و بیشتر از آن چیزی به او می دهیم) او را هم محروم نمی كنیم: نُؤْتِهِ مِنْها [4].
به نظر شما این اصل و این مطلب یك حرف منطقی است یا حرفی است كه منطقی نیست؟ به نظر نمی رسد كه كوچكترین ایرادی بشود به این مطلب گرفت و اگر غیر از این بود منطقی نبود.
حال سخن قرآن در مورد این كه عمل چه كسی مقبول است و عمل چه كسی مقبول نیست، این است كه آن كسی كه در دنیا تلاش می كند حتماً هدفی دارد، اگر شهرت و معروفیت و محبوبیت است، پیشرفت كشورش است، بلندشدن آوازه ی هم نژادان و مردم كشورش است، به نتیجه اش هم می رسد، اما [در] كاری كه برای این مقصد انجام شده است دیگر توقع نداشته باشید كه انسان به آن مقصدِ دیگر برسد؛ یعنی او كار را كرده نه برای این كه به خدا نزدیك شود بلكه برای این كه به مردم نزدیك شود، به مردم هم نزدیك می شود اما نمی تواند بگوید به خدا هم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 485
نزدیك می شود. مگر می شود كه انسان برای مسافرتی راه بیفتد و مثلاً قصدش این باشد كه به طرف قم برود ولی به طرف شمال تهران حركت كند و بعد بگوید من به طرف شمال می روم ولی بالاخره به قم می رسم. اگر انسان به طرف شمال حركت كرد به شمال می رسد و اگر به طرف جنوب حركت كرد به جنوب می رسد. از هر جاده ای كه انسان حركت كند به نهایت آن جاده و به شهرهایی كه آن جاده به آنها منتهی می شود می رسد و غیر از این نیست.

[1] . اسراء / 18- 20.
[2] . شوری / 20.
[3] . یك بذرِ به قصد آخرت، نه این كه دو جور بذر داریم: بذر دنیا و بذر آخرت؛ یك بذر با نیت انسان فرق می كند كه آن را به نیت آخرت بكارد یا به نیت دنیا.
[4] . یك مطلب دیگر نیز از خود قرآن استفاده می شود كه اگر كسی به قصد دنیا تلاش كند آخرت بالتبع به او نمی رسد، ولی اگر كسی به قصد آخرت تلاش كند دنیا بالتبع به او می رسد، و این باز یك حساب دیگری است كه از آیات قرآن می توان استفاده كرد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است