همان طوری كه قبلاً عرض كردم، این آیه ی كریمه از آیاتی است كه چون ناظر [به
خداشناسی است ]
[1] طبعاً بیشترْ نظرها را به خود جلب كرده است، اعمّ از مفسرین یا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 469
غیرمفسرین. مطلبی است كه شاید تا اندازه ای مفاد این آیه را روشن كند و آن این كه
مخصوصاً در روایات ما مطلبی در باب «معرفة اللّه» یعنی در باب خداشناسی آمده
است كه در ابتدا به نظر بسیار سخت و دشوار و مشكل می رسد و آن این است كه هر
چیزی به خدا شناخته می شود و خدا به ذات خودش شناخته می شود، و بلكه در
روایات ما تعبیر عجیبی آمده است، ظاهراً عبارت این است:
كُلُّ مَعْروفٍ بِغَیْرِهِ
مَصْنوعٌ یعنی هر چیزی كه او را فقط و فقط به وسیله ی شی ء دیگر باید شناخت، او
مخلوق است و خدا نیست. و این جمله ی عجیبی است كه «خدا به ذات خودش
شناخته می شود و غیرخدا به خدا شناخته می شود» در صورتی كه ما این طور فكر
می كنیم- و خیال می كنیم كه راه منحصر هم این است- می گوییم ما عالَم را به خود
عالَم می شناسیم، یعنی مخلوق را به خود مخلوق می شناسیم و خدا را به وسیله ی
مخلوق می شناسیم. حتی بعضی از نویسندگان اسلامی- كه ابتدا از مصریها شروع
شد و بعد به غیرمصریها سرایت كرد- گفتند اساساً راه شناختن خدا منحصراً
مخلوقات هستند و خدا را فقط از راه مخلوق (یعنی پس از شناختن مخلوق) باید
شناخت، و حتی این انحصار را به گردن قرآن گذاشتند. این مطلب به این صورت
یعنی به صورت «فقط و انحصار» مسلّم حرف غلطی است. [البته ] برای مردم مبتدی
این طور است؛ یعنی برای متذكّر كردن مبتدیها به خدا، راه ابتدایی و كلاس اول
همین است، كه خود قرآن هم این كار را كرده است و مخلوقات را آیات و نشانه های
خدا می داند. ولی از این راه، انسان فقط یك نشان اجمالی و مبهمی از خدا پیدا
می كند بدون آن كه به آنچه كه نامش معرفت خدا و شناسایی خداست دست یابد
[2].
[1]
. [افتادگی از نوار است. ]
[2] . من خیلی معذرت می خواهم اگر این مطالبی كه عرض می كنم سنگین باشد، ولی به هرحال آیه ی قرآن است و از قرآن نمی توان به سادگی گذشت.