شرط دیگری در چند آیه ی دیگر در قرآن ذكر شده است و آن این است كه كسی كه
این صلاحیت را دارد تازه با اذن و اجازه ی خدا باید این كار را بكند. شفاعت از ناحیه ی
خدا شروع می شود. این خداست كه شفیع را به عنوان شفیع برمی انگیزاند و به او
اجازه ی شفاعت كردن را می دهد. در آیه ی معروف آیةالكرسی می فرماید: «
مَنْ ذَا الَّذی
یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلّا بِإذْنِهِ» [1]. همچنین در آخر سوره ی عمّ می خوانیم كه «
یَوْمَ یَقومُ الرّوحُ وَ
الْمَلائِكَةُ صَفّاً لایَتَكَلَّمونَ اِلّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً» [2] آن روزی كه روح و همه ی
ملائكه می ایستند و هیچ كسی در آنجا اجازه ی سخن گفتن ندارد و نمی تواند سخن
بگوید مگر آنكه خدا به او اجازه ی گفتن بدهد و صواب هم بگوید. در احادیث ما از
ائمه ی اطهار وارد شده است كه فرموده اند آن كسی كه خدا به او اجازه بدهد و سخن
درست بگوید یعنی كسی كه خدا به او اجازه ی شفاعت بدهد، در شفاعت كردن
خودش هم به صواب شفاعت می كند و به صواب سخن می گوید. آنجا دیگر حرف
ناصواب و ملاحظاتی غیر از آنچه كه رضای الهی است امكان ندارد وجود داشته
باشد. این هم شرط دیگری. آن، شرط صلاحیت شفیع بود كه «
شَهِدَ بِالْحَقّ» ؛ این یكی
هم اجازه ی پروردگار كه از ناحیه ی پروردگار هم باید اجازه ای داده بشود.