در
کتابخانه
بازدید : 2837355تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی زخرف</span>تفسیر سوره ی زخرف
Expand تفسیر سوره ی زخرف (1) تفسیر سوره ی زخرف (1)
Expand تفسیر سوره ی زخرف (2) تفسیر سوره ی زخرف (2)
Expand تفسیر سوره ی زخرف (3) تفسیر سوره ی زخرف (3)
Collapse تفسیر سوره ی زخرف (4) تفسیر سوره ی زخرف (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی دخان</span>تفسیر سوره ی دخان
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جاثیه</span>تفسیر سوره ی جاثیه
Expand تفسیر سوره ی فتح تفسیر سوره ی فتح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قمر</span>تفسیر سوره ی قمر
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این است كه قرآن می گوید: «قُلْ لِلّهِ اَلشَّفاعَةُ جَمِیعاً» [1] اصلاً شفاعت از آنِ خداست.

شما خیال می كنی كه شما شفیع را برای شفاعت برمی انگیزانی، آن خداست كه شفیع را برای شفاعت برانگیخته است. اگر او شفیع را برنیانگیزاند محال است [او شفاعت كند، ] كدام شفیع است كه جرأت شفاعت داشته باشد، كدام شفیع است كه به خود اجازه بدهد یك كلمه بر خلاف رضای خدا درباره ی كسی حرف بزند؟ ! پس آن شفاعتی كه شفاعت مردود و شفاعت منفی است [آن است كه برای شفیع استقلال
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 619
قائل باشیم. ] مخصوصاً تكرار می كنم: ما هر دو را باید بدانیم، هم آن [شفاعتی ] كه نیست، تا یك وقت از راهی وارد نشویم كه غیر از اینكه كار بی فایده ای كرده ایم گناهی هم مرتكب شده ایم، و هم آن كه هست، چون واقعاً هست و ما باید هر چیزی را آنچنان كه هست بدانیم. ما در باره ی هر یك از اولیای حق، پیغمبر اكرم، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، حضرت امام حسین و هر كس دیگر- و بلكه هر كاملتری نسبت به ناقصتر از خودش می تواند شفیع باشد- خیال نكنیم كه این رفتن به سوی شفیع فرار از درِ خانه ی خداست! اگر بخواهد به شكل فرار از درِ خانه ی خدا باشد رفتن به سوی شفیع، رفتن به سوی جهنم است. اگر گفتید من نماز نمی خوانم به جایش كار دیگری برای امام حسین می كنم، امام حسین به چیزی راضی می شود خدا به چیز دیگر، نه خدا را شناخته اید نه امام حسین را. امام حسین آن كسی است كه در خطبه ی روزهای اولش فرمود: «رِضَی اللّهِ رِضانا اَهْلَ الْبَیْت» . اصلاً امام حسین اگر رضایی غیر از رضای خدا داشته باشد كه امام نیست. پیغمبر اگر از خودش دكّانی مستقل داشته باشد، چیزی بخواهد غیر از آنچه كه خدا می خواهد، به چیزی خشنود باشد غیر از آنچه كه خدا [به آن ] خشنود است، او نمی تواند پیغمبر باشد. بنابراین محال و ممتنع است كه آنچه خدا به آن راضی است از طاعات و عبادات، امام حسین كاری به آنها نداشته باشد، آنچه كه خدا [از آن ] ناراضی است، از گناهان، معصیتها، شرابخواریها، دروغگوییها، غیبتها، باز امام حسین نسبت به اینها حساسیتی نداشته باشد؛ در مقابل، امام حسین حساسیت داشته باشد نسبت به مسائل مربوط به شخص خودش و هر كسی كه در مسائل مربوط به شخص او كاری كرده باشد. چنین كسی نه خدا را شناخته است و نه امام حسین را، و اگر انسان به این شكل درِ خانه ی امام حسین برود اولین كسی كه او را طرد می كند خود امام حسین است.
اگر این جور بود پس باید امیرالمؤمنین وقتی كه مردمی رفتند به در خانه ی او - آن طور كه مورخین نقل كرده اند، و چنین چیزی بوده است- و گفتند «اَنْتَ اَنْتَ» تو همان خودش هستی؛ پیدا كردیم، خودش است، خداست (بالاخره به درِ خانه ی علی آمدند، چه از این بهتر! آمدند درِ خانه ی علی و گفتند اساساً خودتی، خدا خود تو هستی) باید علی بگوید اینها به درِ خانه ی من آمده اند، من نباید اینها را از درِ خانه ام رد كنم! ولی فوراً از اسب پیاده می شود، می افتد سجده می كند به علامت خضوع و بندگی [كه ] من بنده ای از بندگان خدا هستم. بعد هم اینها را شدید تهدید می كند كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 620
اگر از این حرفها توبه نكنید چنین و چنانتان می كنم، یعنی می كشمتان، و كشت. پس بگوییم اینها رفته بودند درِ خانه ی علی! این، درِ خانه ی علی رفتن نیست. علی خانه ای غیر از خانه ی خدا ندارد، درِ خانه ای غیر از درِ خانه ی خدا ندارد. امام حسین درِ دیگری باز نكرده غیر از در خانه ی خدا كه بگوییم از در خانه ی خدا نمی رویم، از در خانه ی امام حسین می رویم! اگر دری غیر از در خانه ی خدا باز كرده باشد كه او امام حسین نیست. شفاعت، مسلّم شامل عده ای از اهل توحید می شود، همه ی شرایطش را ما نمی دانیم و اینكه در چه مواقعی برسد، برای ما خیلی روشن نیست، ولی بالاخره در یك مواقعی برای اهل توحید شفاعت خواهد رسید. شفاعت همان مغفرت الهی است كه وقتی به خدا نسبت می دهیم اسمش می شود «مغفرت» ، وقتی به وسائلی كه خدا برای مغفرت خودش برانگیخته است نسبت می دهیم اسمش می شود «شفاعت» .

[1] . زمر / 44.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است