در
کتابخانه
بازدید : 2838314تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی زخرف</span>تفسیر سوره ی زخرف
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی دخان</span>تفسیر سوره ی دخان
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جاثیه</span>تفسیر سوره ی جاثیه
Expand تفسیر سوره ی فتح تفسیر سوره ی فتح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قمر</span>تفسیر سوره ی قمر
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
إِنَّ یَوْمَ اَلْفَصْلِ مِیقاتُهُمْ أَجْمَعِینَ » . از عناوینی كه قرآن به قیامت داده است كلمه ی «یوم الفصل» است. فصل یعنی جدایی، البته نه جدایی به معنی فراق، جدایی به معنی ممتاز ساختن. عالم ما عالم امتزاج و اختلاط و تركیب است، نور وظلمت در اینجا با یكدیگر مخلوط هستند؛ سعید و شقی در سرنوشت یكدیگر مؤثرند؛ سعید در سرنوشت شقی مؤثر است، شقی در سرنوشت سعید ممكن است مؤثر واقع بشود؛ ولی وقتی كه آنجا رفتند دیگر عالم، عالم بدن نیست، عالم اضداد نیست، عالم تركیب نیست، آنجا دیگر عالم امتیاز و جدایی است. در اینجا اگر انسان با عطرفروش بنشیند معطر می شود و به قول فردوسی اگر با آدم ذغالی و ذغال فروش هم بنشیند سیاه می شود، البته این تمثیل است، یعنی بودن با صالحان در انسان اثر می گذارد، بودن با طالحان هم در انسان اثر می گذارد، عالم عالم تأثیر و تأثر است:
صحبت صالح تو را صالح كند
صحبت طالح تو را طالح كند
می رود از سینه ها در سینه ها
از ره پنهان صلاح و كینه ها
به همین معنا ما می گوییم این عالم عالم اسباب است، یعنی این عوامل اثر می گذارد.

همین قدر كه انسان از این دنیا رفت به آن دنیا، تَقَطَّعَتْ مِنْهُ الْاَسْباب، تمام این عوامل مؤثر كه یا در جهت خوبی اثر می گذاشت یا در جهت بدی، [از او] جدا می شوند و انسان تحت تأثیر هیچ عاملی قرار نمی گیرد مگر عامل باطن خودش و باطن [اعمال خودش ] [1]. آنجا دیگر طبعاً نیكان از بدان جدا می شوند (وَ امْتازُوا الْیَوْمَ اَیُّهَا الُْمجْرِمونَ) . با اینكه آنجا به یك معنا روز جمع است، اولین و آخرین با هم جمع می شوند، یعنی معیت پیدا می كنند، یعنی آن جدایی كه مثلاً مردم این زمان با مردم ده قرن پیش و مردم صد قرن بعد داشتند از میان می رود، ولی آن ارتباط و آن تأثیر و تأثری كه به موجب آن با مردم همزمان و هم مكان خودشان مجموعاً یك واحد مركب اجتماعی را به وجود می آوردند بكلی از بین می رود و لهذا هم روز جمع است و هم روز فرق، از یك نظر جمع است و از نظر دیگر فرق و امتیاز. این است كه تعبیر می فرماید: «اِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ» . تعبیر عجیبی است! «اِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ میقاتُهُمْ اَجْمَعینَ» .

میقات [یعنی ] وعده گاه. در اصل در مورد وعده گاه زمانی گفته می شود و احیاناً در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 648
مورد وعده گاه مكانی، كه میقاتهای حج را كه ما «میقات» می گوییم برای این است كه در واقع وعده گاه مسلمین است كه بیایند در آنجا مُحرِم بشوند. این تعبیر قرآن هم تعبیر عجیبی است: یوم الفصل وعده گاه عمومی همه ی مردم است. گویی نظیر آنچه قرآن در باب توحید می گوید: «وَ اِذْ اَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنی ادَمَ مِنْ ظُهورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ اَشْهَدَهُمْ عَلی اَنْفُسِهِمْ اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالوا بَلی » یعنی در عمق فطرت همه ی مردم توحید هست و مردم در عمق فطرتشان بَلی را به زبان تكوین گفته اند، همچنین در عمق فطرت مردم چنین میعادگاهی وجود دارد. یك وقت هست مردم می آیند جمع می شوند در جایی كه اصلاً انتظارش را نداشته اند، ولی یك وقت مردم در جایی می آیند جمع می شوند كه وعده گاه است؛ البته همه ی مردم كه ایمان نداشتند ولی وعده گاه همه ی مردم است چون در عمق فطرت همه ی مردم این مطلب هست كه [دنیا] عبث نیست، باطل نیست، لعب نیست، بالأخره به جایی خواهد رسید كه این سرگشتگیها همه به پایان برسد. «اِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ میقاتُهُمْ اَجْمَعین» قیامت میقات و وعده گاه عموم مردم است. در كلمه ی «یَوْمَ الْفَصْل» عرض كردیم كه اسباب منقطع و بریده می شود، اینجا هم همان مطلب را ذكر می كند، مخصوصاً اسبابی را ذكر می كند كه مردم طمع می بندند: «یَوْمَ لا یُغْنی مَوْلیً عَنْ مَوْلیً شَیْئاً وَ لا هُمْ یُنْصَرونَ» آن روزی كه هیچ دوستی برای هیچ دوستی سود نمی تواند داشته باشد، هیچ دوستی نمی تواند دوست خودش را بی نیاز كند و به او كمك برساند.

[1] . [این كلمه در نوار نامفهوم بود. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است