در
کتابخانه
بازدید : 2837343تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی زخرف</span>تفسیر سوره ی زخرف
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی دخان</span>تفسیر سوره ی دخان
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جاثیه</span>تفسیر سوره ی جاثیه
Expand تفسیر سوره ی فتح تفسیر سوره ی فتح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قمر</span>تفسیر سوره ی قمر
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
كارهای انسان، آنچه از انسان بروز می كند، چه تلخ و چه شیرین، ناشی از طرز تفكر و خلق و خوی انسان است. آن كسی كه فكرش پاك است، اخلاقش پاك است، فكرش شیرین است، اخلاقش شیرین است، عمل و رفتار او شیرین است، غذای مطبوع و مفید برای مردم دیگر است؛ و آن كسی كه كارها و سخنش همه تلخی و سمومات است، سخنش به هر كس كه برسد مثل یك غذای سمّی است كه به افراد برسد [1]، تا در روح او خباثت نباشد، تا اخلاقش مسموم و فاسد نباشد، تا افكار و عقایدش این طور نباشد حرفش به این صورت درنمی آید.
مردی هست كه سابقاً- یعنی در دوره های خیلی قبل از ما- طلبه بوده، من چند جلسه ای بیشتر او را ندیدم؛ یكی از اقوامش گفت من این را هیچ وقت در خانه ام راه نمی دهم (بعد من تجربه كردم، دیدم همین طور است) برای اینكه بر بچه هایم از این می ترسم (چون قوم و خویش نزدیك او بود) زیرا این را تجربه كرده ام، او با هر كسی كه روبرو می شود كاوش می كند ببیند كه او به چه اعتقاد دارد، یك تكیه گاه روحی [یا] فكری برای او پیدا می كند، ببیند او به چه اعتقاد دارد، به چه پایبند است، همین قدر كه آن را كشف كرد كوشش می كند او را در همان جهت خراب كند. این دیگر جنس و طبیعتش این طور شده، و خودش یك آدم متزلزل و مردّد الذات است، دستش به هیچ جا بند نیست، هر كسی را كه ببیند به جایی بند است كأنّه ناراحت می شود و می خواهد دستش را از آنجا بكَند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 655
پس اعمال انسان میوه های وجود انسان است، اخلاق انسان شاخه های وجود انسان است، عقاید انسان ریشه های درخت وجود انسان است و اساساً روح انسان نیست جز یك درخت، یك درخت پرریشه و پرشاخه و پرمیوه و پربرگ، درختی كه در این دنیا انسان باید خودش را پیوند بزند و در این دنیاست كه این درخت، درخت طوبی یا زقّوم می شود با دو تفاوت: یكی این كه در دنیا ثمره ی این درخت را انسان تنها خودش نمی چیند، احیاناً به دیگران هم می دهد، دیگران هم از میوه های این درخت می خورند، اگر شیرین باشد شیرین و اگر تلخ باشد تلخ؛ تفاوت دوم این است كه انسان [واقعیت ] خودش [را] در دنیا [درك نمی كند. ] حكما ثابت كرده اند كه روح انسان در دنیا مادامی كه با این بدن هست حالت موجودی را دارد كه عضوش را بی حس كرده اند، حالت تخدیرشده دارد، یعنی آنچه را كه از درون خودش باید درك كند درك نمی كند، مثل آدمی است كه موجبات درد در او هست ولی فعلاً یك آمپول به عضو زده اند و آن را تخدیر كرده اند و چیزی احساس نمی كند. ولی این مخدر برای همیشه باقی نخواهد ماند، روزی خواهد آمد كه از بین برود، وقتی از بین رفت انسان واقعیت را درك می كند.
به بیان دیگر انسان در دنیا [نسبت به آخرت ] این دو تفاوت را دارد؛ یكی اینكه ثمره ی درختش را دیگران هم می چینند، اگر شیرین است شیرین و اگر تلخ است تلخ، ولی در آخرت فقط خودش است كه ثمره را می چیند، چون عمل است؛ یعنی در آنجا ثمره ی عمل او را، چه خوب چه بد، كس دیگر نمی چیند، اگر كس دیگر هم استفاده ببرد به دلیل پیوندی است كه در دنیا با این برقرار كرده، یعنی از این درخت، پیوندی به خودش زده، كه [در] مسئله ی «یَوْمَ لا یُغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیْئاً وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ. `إِلاّ مَنْ رَحِمَ اَللّهُ» [2] كه در اخبار داریم مقصود شفاعت [است، ] شفاعت تابع پیوندی است كه انسان از درخت شفیع در دنیا به درخت خودش زده باشد و الّا انسان [به صورت ] درخت پیوند نزده ی صددرصد تلخ امكان ندارد كه از میوه ی یك درخت شیرین استفاده كند. پس آن هم باز پیوندش مربوط به دنیاست. در آنجا انسان از تمام آن میوه های درخت وجود خودش كه اعمال خودش است [بهره مند است. تفاوت دیگر این است كه در آخرتْ انسان ] با خودش مواجه می شود، واقعاً
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 656
خودش را یك درخت می بیند، درختی كه آنقدر میوه دارد الی ماشاءاللّه؛ و بعضی افراد میوه هایشان در نهایت درجه شیرین و مطبوع و آن دیگری كه درختش زقّوم است میوه هایش آنچنان تلخ است كه به تعبیر ما از زهر مار تلختر. ولی در عین حال با همه ی آن تلخی آنچنان گرسنگی و جوعی دارد كه همه ی آنها را می خورد و شكم خودش را پر می كند، چون همانهایی است كه در دنیا خورده. آنچه در آنجا می خورد تجسم آن چیزی است كه در دنیا خورده.
پس در عالم آخرت، ما درختی در بهشت داریم و درختی در جهنم. انسان ممكن است به صورت آن درخت بهشتی دربیاید، ممكن است به صورت این درخت جهنمی دربیاید. به عبارت دیگر انسان ممكن است عضوی و شاخه ای از درخت بهشتی باشد و ممكن است عضوی و شاخه ای از درخت جهنمی باشد. برای كسی قطعی نكرده اند كه تو حتماً از آن درختی یا حتماً از این درختی؛ نه، هر كسی در این دنیا می تواند خودش را عضوی و جزئی و شاخه ای از آن درخت بكند و می تواند عضوی و جزئی و شاخه ای از این درخت بكند.

[1] . غذای سمی با افراد چه می كند؟ حرف او وقتی به افراد می رسد، كار یك غذای سمی را می كند.
[2] . دخان / 41 و 42.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است