در
کتابخانه
بازدید : 2837790تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی زخرف</span>تفسیر سوره ی زخرف
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی دخان</span>تفسیر سوره ی دخان
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جاثیه</span>تفسیر سوره ی جاثیه
Expand تفسیر سوره ی فتح تفسیر سوره ی فتح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قمر</span>تفسیر سوره ی قمر
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عزیز كریم واقعی خداست؛ العزیز اوست و الكریم اوست. كسی در مقابل خدا خودش را عزیز و كریم بداند این همان عصیان در مقابل حق و تكبر بر ذات پروردگار است؛ آخرین نتیجه اش همین است كه قرآن ذكر می كند: «إِنَّ شَجَرَةَ اَلزَّقُّومِ. `طَعامُ اَلْأَثِیمِ. `كَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی اَلْبُطُونِ. `كَغَلْیِ اَلْحَمِیمِ. `خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلی سَواءِ اَلْجَحِیمِ. `ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ اَلْحَمِیمِ. `ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ اَلْعَزِیزُ اَلْكَرِیمُ » . خدا موجودی جدا از انسان نیست كه انسان بگوید من خودم را حفظ می كنم در مقابل او؛ او را طرد می كنم خودم را حفظ می كنم. «خود» انسان با خدا حفظ می شود. در آیات دیگر قرآن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 663
خوانده ایم: «وَ لاتَكونوا كَالَّذینَ نَسوُا اللّهَ فَاَنْسیهُمْ اَنْفُسَهُمْ» [1] آدمی كه خدا را فراموش كند خودش را فراموش كرده، نه اینكه خودش را دریافته و خدا را فراموش كرده؛ آن كه خدا را از دست بدهد خودش را از دست داده. «قُلْ اِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِروا اَنْفُسَهُمْ» [2]. اشتباه اینها این است؛ می گویند انسان خودش را بازیابد و بازیافتن انسان خودش را به این است كه همه چیز را طرد كند. پس همه چیز را طرد كند حتی خودش را! خداوند غایت كمال انسان است. یك موجود [اگر] آن غایت كمال خودش را بجوید خودش را جستجو كرده است نه اینكه یك بیگانه از خودش را جستجو كرده است. یك رباعی به شیخ اشراق نسبت می دهند، خیلی رباعی خوبی است:
هان تا سر رشته ی خرد گم نكنی
خود را ز برای نیك و بد گم نكنی
رهرو تویی و راه تویی منزل تو
هشدار كه راهِ «خود» به «خود» گم نكنی
خیلی حرف عجیبی است! می گوید آدمی كه به سوی خدا می رود در واقع به سوی خود واقعی خودش می رود، در واقع به یك معنا از «ناخود» به «خود» می رود. آن خودی را كه باید رها كند آن خود «ناخود» است، خودِ عوضی است؛ انسان از آن خود موهوم خیالی به سوی خود واقعی خودش می رود.
آنگاه به این متكبر علی اللّه، به این مدعی خدایی می گویند: «ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ اَلْعَزِیزُ اَلْكَرِیمُ » [بچش ] ای كسی كه مدعی خدایی بودی [3]. «اِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرونَ» این همان چیزی است كه شما در دنیا قبولش نداشتید، آنهایی را كه در دنیا قبول نداشتید حالا واقعیتش را می بینید.
«اِنَّ الْمُتَّقینَ فی مَقامٍ اَمینٍ» اما متقیان، پرهیزكاران در قرارگاهی امن [به سر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 664
می برند. ] برای آنها (بدكاران) «كَالْمُهْلِ یَغْلی فِی الْبُطون» بود، غلیان و جوشش بود، و گفتیم كه همیشه كار خیر و كار حق امنیت آور است، و آن امن و امانی كه متقیان در آنجا دارند نتیجه ی امن و امان دنیاست كه «اَلا بِذِكْرِاللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلوبُ» [4].
«
فی جَنّاتٍ وَ عُیونٍ» در باغها، در بهشتها و در میان چشمه ها «یَلْبَسونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَ اِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلینَ» از انواع جامه های دیبا، نازك و ستبر می پوشند، روبروی هم می نشینند و از مجالست با یكدیگر لذت می برند. «كَذلِكَ» اینچنین «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحورٍ عینٍ» و جفت و قرین قرار می دهیم آنها را به سیاه چشمان خوش چشمی، كه ممكن است مقصود همان زوجات دنیاشان باشد كه شامل حورالعین آخرت هم می شود (در آیات پیش این طور خواندیم) . «یَدْعونَ فیها بِكُلِّ فاكِهَةٍ امِنینَ» می خواهند و می خوانند هر نوع میوه ای را. تكرار می كند: در نهایت امن و امان و آرامش به سر می برند. «لا یَذوقونَ فیهَا الْمَوْتَ اِلَّا الْمَوْتَةَ الْاُولی وَ وَقیهُمْ عَذابَ الْجَحیم» در آنجا دیگر مرگ وجود ندارد، دیگر مرگی نمی چشند. برای اهل بهشت تصور اینكه مرگی وجود داشته باشد نهایت ناراحتی است؛ برای اهل جهنم تصور اینكه مرگی وجود داشته باشد نهایت بشارت است. به اینها وقتی می گویند مرگی نیست، این بزرگترین عذابهاست؛ به آنها وقتی می گویند دیگر مرگی نیست بزرگترین بشارتهاست. «وَ وَقیهُمْ عَذابَ الْجَحیم» خدای آنها آنان را از عذاب جحیم نگهداری كرده است. (از متقین شروع شد كه از ماده ی «تقوا» و «وَقْو» و «وَقْی» و نگهداری است و تقریباً به اینجا ختم می شود كه «وَ وَقیهُمْ» خدا هم آنها را نگهداری كرده است. ) انسان تا در دنیا خودش را از آنچه كه موجب جهنم است نگه ندارد در آخرت از جهنم نگهداری نمی شود. «فَضْلاً مِنْ رَبِّكَ» همه ی اینها تفضلات پروردگار توست. اهل بهشت هر چه را كه دارند فضل پروردگار می بینند «ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ» و رستگاری بزرگ این است.

[1] . حشر / 19.
[2] . زمر / 15.
[3] . یك مضمونی برای حاج محمد كریم خان رئیس شیخیها نقل می كنند، می گویند همیشه امضا می كرد «الاثیم محمد كریم» ، یك كسی آمد [امضایی از او گرفت ] و بعد در ذیل امضایش نوشت: «اِنَّ شَجَرَتَ الزَّقّومِ. طَعامُ الْاَثیمِ. كَالْمُهْلِ یَغْلی فِی الْبُطونِ. . . اِنَّكَ اَنْتَ الْعَزیزُ الْكَریمُ» .
[4] . رعد / 28.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است