در
کتابخانه
بازدید : 2837402تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
فَیَوْمَئِذٍ لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ » جایی است كه دیگر احتیاج به اینكه بخواهند از گناه كسی- انسی و جنّی- بپرسند نیست بلكه آنها را می شناسند. در قیامت مواقفی هست؛ آیا سؤال و جواب هست یا نیست؟ سؤال و جواب هست (وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ) [1] ولی سؤال و جواب نه برای كشف و تحقیق است. قرآن همه ی اینها را در كنار یكدیگر ذكر می كند؛ یك جا می گوید در قیامت سؤال است؛ جای دیگر می گوید در قیامت «سؤالی» نیست یعنی نوعی از سؤال نیست. در قیامت از زبانها سؤال نیست، از اعضا و جوارح سؤال است. اینها همه برای این است كه ما آنچه را كه در آنجا هست با آنچه كه در دنیاست مقایسه نكنیم. سؤال دنیا بازپرسی و تحقیق است یعنی سؤال كننده و قاضی محكمه متهمین را می آورد سؤال پیچ می كند برای اینكه با سؤالات مختلف كه از آنها جواب می گیرد تناقضات گفته هایشان را كشف می كند، بعد می گوید تو آنجا این جور گفتی، اینجا چرا این جور گفتی؟ به قرینه ی آن حرف یك حرف دیگر از او بیرون می كشد. آخر كار، او چون قویتر و مقتدرتر است می تواند آن حقیقت را كشف كند و لهذا اگر متهم قویتر از قاضی باشد آنچنان جوابهایش را تنظیم می كند كه هیچ تناقضی در نیاید و حقیقت را تا آخرین مرحله مكتوم می كند؛ قاضی هم ده برابر معمول بازپرسی می كند آخر چیزی پیدا نمی كند، مجبور است قرار منع صادر كند.
آیا در قیامت چنین سؤالی هست؟ یعنی از افراد كه سؤال می كنند سؤال تحقیقی است؟ نه، سؤال هست ولی این سؤالها سؤال تحقیقی نیست. آیا اتمام حجت است؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 67
نه، سؤال قهری و جواب قهری است؛ دارد بیان می كند. برای مأمورین الهی احتیاجی نیست كه مثلاً بیایند به افرادی كه محشور و زنده و حاضر در قیامت می شوند بگویند جنابعالی جزو گناهكاران هستید یا جزو مطیعان؟ شما را در كدام صف قرار بدهیم؟ همان جا با آنچه كه دارند می شناسند. فوراً یكی را موی پیشانی اش را می گیرند، یكی را پایش را می گیرند، بستگی دارد كه نوع جرمش چه باشد. آن كه جرمش در سرش بوده، در مغزش و از فكرش بوده از پیشانی اش می گیرند. آن كه جرمش در پایش بوده از پایش می گیرند. آن كه جرمش در دستش بوده از دستش می گیرند.

خودش نشان می دهد، احتیاج به سؤال ندارد.
«فَیَوْمَئِذٍ لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ » در آن روز از گناهش پرسش نمی شود انسی و جنّی، یعنی آن نوع پرسشی كه نیاز به تحقیق داشته باشد نیست. از كجا می گوییم آن نوع پرسش نفی می شود؟ چون بعد می گوید: «یُعْرَفُ اَلْمُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ » اینها از همان سیما شناخته می شوند، دیگر احتیاجی به سؤال نیست.
«فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَ اَلْأَقْدامِ » گروهی را از نواصی [می گیرند. ] «ناصیه» در زبان عربی موی جلوی سر را می گویند. این كه در وضو می گویند مسح سر بر ناصیه باشد یعنی بر قسمت جلوی سر باشد. در حدیث است: «اِمْسَحْ عَلی ناصِیَتِكَ» یعنی [مسح را] بر روی ناصیه بكش. حتی اگر كمی بالا برود این دیگر ناصیه نیست. آن، خلاف احتیاط هم هست و مثل مرحوم آقای بروجردی خیلی احتیاط می كردند كه انسان وقتی مسح می كشد، چون تعبیر حدیث این است كه «اِمْسَحْ عَلی ناصِیَتِكَ» و ناصیه همین جا را می گویند، روی همین جا باشد، چون بعضی وقتی مسح می كشند از [فرق سر] شروع می كنند و آنهایی كه به مقدار كم هم می كشند، دیگر به ناصیه نمی رسند.

این، خلاف احتیاط است. اینجا كه دارد: «فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَ اَلْأَقْدامِ » گروهی را از ناصیه شان و گروهی را از پایشان می گیرند، اشاره به این است كه افراد كه اخذ می شوند یك جور اخذ نمی شوند. چرا یك جور اخذ نمی شوند؟ چون هر كدام گناهشان در یك جاست. قلّابشان همان مركز گناهشان است.

[1] . صافّات / 24.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است