در
کتابخانه
بازدید : 2837789تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مطلبی هست از بوعلی سینا راجع به همین آیه و راجع به اینكه آیا مجموعاً اهل سعادت بیشترند یا اهل شقاوت؟ بعضی می گویند مجموعاً اهل شقاوت بیشترند یعنی آنهایی كه عاقبت كارشان عذاب است بیشترند از آنهایی كه عاقبت كارشان نعیم است. اینجا یك ایراد و یك شبهه وارد شده است كه چگونه می تواند چنین باشد كه مآل كارِ اكثریت مردم بر شقاوت باشد و مآل كار اقلیت بر سعادت؟ فلاسفه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 98
این مسأله را به شكل خاصی تقریر كرده اند. بوعلی سینا در اینجا یك حرف خیلی خوب و شیرین و زیبایی دارد كه بعد ملّاصدرا و دیگران همان حرف او را نقل كرده اند و چیزهایی هم به آن اضافه كرده اند. خلاصه ی حرفش این است: مقصود ما از اهل شقاوت و اهل عذاب چه كسانی هستند؟ اگر مقصود همه ی مردمی باشد كه به نوعی عذاب می كشند ولو در برزخ، و بعد در قیامت پاك می شوند یا قبل از تمام شدن حساب، یا حتی به جهنم می روند ولی بعد آزاد و خلاص می شوند، [به عبارت دیگر] اگر مقصود از اهل نعیم كسانی است كه به هیچ وجه هیچ عذابی نمی كشند، از همان لحظه ای كه از این دنیا می روند غرق در نعیم اند الی الابد، و اهل عذاب یعنی كسانی كه به نوعی ولو در وقت مردن، ولو در عالم برزخ عذاب می كشند، می شود گفت اكثریت مردم اهل عذابند یعنی به نوعی رنج را خواهند چشید. ولی این حساب درست نیست، عاقبت را باید سنجید. اگر ما عاقبت را بخواهیم بسنجیم اكثریت مردم در نهایت امر اهل نجات هستند منتها گروهی از اوّل اهل نجاتند، گروهی عذاب مختصری می كشند (ممكن است كه همان قبض روحشان پاك كننده شان بشود و بعد از قبض روح كارشان صاف است) ، عده ای ممكن است در همان ابتدای عالم برزخ كارشان حل شود، عده ای ممكن است در تمام عالم برزخ گرفتاری داشته باشند بعد كارشان حل شود، عده ای ممكن است در قیامت گرفتاری داشته باشند بعد كارشان حل شود- چون خود قرآن سخن از معذّبهایی كه در نهایت امر نجات پیدا می كنند آورده است- و آنهایی كه خیلی گرفتار هستند «لابِثِینَ فِیها أَحْقاباً» [1] ولی بعد از احقاب نجات پیدا می كنند. حتی كسانی كه استحقاق عذاب مخلّد دارند زیاد هستند ولی مغفرت الهی شامل حال افراد می شود و شاید آنهایی كه در عذاب مخلد باقی می مانند خیلی قلیل باشند.
بوعلی حرفش این است كه سعادت اخروی و معنوی یا به عبارت دیگر سلامت روحی و معنوی درست مانند سلامت جسم و مانند زیبایی جسم است.

می گوید همان طور كه در میان مردم زیبای زیبا كم است، زشت زشت هم كه نفرت آور باشد كم است، اكثریت مردم متوسطِ میان زشت و زیبا هستند یعنی نه زیبای مطلق اند نه زشت مطلق، [همین طور در میان مردم افرادی كه از نظر روحی و معنوی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 99
زیبای زیبا یا زشت زشت باشند كم اند، اكثریت مردم در حد متوسط هستند؛ ] و چون طبیب است مثال به سلامت می زند، می گوید در میان مردم از نظر جسم، سالمِ سالم - كه اگر یك طبیب به اصطلاح امروز بیاید «چكاپ» كند تمام جهازات بدنی اش را سالم تشخیص بدهد، جهاز باصره اش، جهاز سامعه اش، جهاز هاضمه اش، قلبش، كبدش، اعصابش همه سالمِ سالم باشد- یك اقلیتی هستند. در میان مردم، مریضِ مریض هم در اقلیت است. اكثریت مردم متوسطها هستند كه سالم اند ولی خالی از یك نوع ناراحتی نیستند، یك كسالتی هم دارند. سالم است، مشغول كارش است، ولی می بینید یك ناراحتی هم مثلاً در كبد یا روده یا اعصاب دارد. اكثریت مردم حالت متوسط میان دو طرف را دارند. آنگاه او می گوید در قرآن كه سخن از «سابقون» آمده است- كه مقربین اند- آنها كسانی هستند كه از نظر روحی و معنوی و كمال نفسانی در حد سلامتِ سلامت اند یعنی هیچ نقصی، عیبی در وجودشان نیست. آنها انسانهای كاملند. البته اینها كمند و نسبت به مردم دیگر زیاد نیستند. عده ی دیگر افرادی [هستند] كه ناسالمِ ناسالم اند، دیگر امیدی به سلامت و بهبودشان و حتی شمول مغفرت درباره شان نیست، آنقدر غرق در گناه هستند كه دیگر مغفرت الهی نمی تواند شامل حالشان شود، هیچ نقطه ی سفیدی در وجودشان باقی نمانده، راهی و روزنی در وجودشان باقی نمانده كه رحمت الهی شاملش شود. می گوید اینها همان اصحاب المشئمه و اصحاب الشمال اند؛ اینها هم كم اند. اكثریت مردم را اصحاب المیمنة یا به تعبیر قرآن «مقتصدها» تشكیل می دهند، اینهایی كه سالم اند اما سالم نسبی نه سالم كامل.

[1] . نبأ / 23.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است