در
کتابخانه
بازدید : 2837815تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در این میان ظاهراً برای اینكه می خواهد نكته ی خاصی را در باره ی اتباع عیسی ابن مریم گوشزد بفرماید كه این نكته ی خاص مربوط است به جمله ای كه در آیه ی پیش خواندیم (وَ أَنْزَلْنَا اَلْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اَللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ) یعنی عملاً انحرافی است از آن، چون این نكته می خواهد گوشزد شود، عیسی را اختصاصاً با حساب جدایی ذكر كرده است. اسمی از هیچ پیغمبری بعد از ابراهیم حتی موسی- با اینكه یك پیغمبر خیلی بزرگ است- نیامده، همین قدر آمده كه «ثُمَّ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ بِرُسُلِنا» و بعد: «وَ قَفَّیْنا بِعِیسَی اِبْنِ مَرْیَمَ » و در قفا قرار دادیم و پشت سر آنها قرار دادیم عیسی بن مریم را. «وَ آتَیْناهُ اَلْإِنْجِیلَ *» و به او انجیل دادیم، نازل كردیم «وَ جَعَلْنا فِی قُلُوبِ اَلَّذِینَ اِتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً» در دل پیروان او رأفت و رحمت قرار دادیم. بعضی گفته اند رأفت و رحمت اصلاً یك معنا دارد، همان است كه ما در فارسی به آن «مهربانی» و «محبت» می گوییم. بعضی می گویند فی الجمله فرقی دارد؛ مهربانی ای كه برای دفع شُرور باشد «رأفت» گفته می شود و مهربانی ای كه برای جلب خیر باشد «رحمت» . به هر حال مقصود معلوم است.
حضرت عیسای مسیح بیشتر مبلّغ رأفت و رحمت بود. قرآن در عین اینكه می گوید همه ی پیغمبران یك راه را می رفتند و یك برنامه را اجرا می كردند، با كمال صراحت این مطلب را ذكر می كند كه هر پیغمبری مأموریت خاصی داشت، به این معنا كه شما می بینید یك پیغمبر تكیه ی او فقط روی حیف و میل های كسبی است، مثل شعیب؛ یك پیغمبر دیگر تمام تكیه اش روی این است كه می خواهد به قومش حركت و نیرو بدهد و سستی و تنبلی را از آنها بزداید، مثل موسی؛ و یك پیغمبر دیگر بر عكس می خواهد به مردم تلقین محبت و مهربانی بكند، مثل عیسی. این چگونه است؟ در واقع برنامه ها اختلاف ندارد. هر كدام در زمانی مبعوث شده اند كه باید آن انحراف زمان خودشان را اصلاح كنند. این مثل این است كه ما دو طبیب
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 128
داشته باشیم، هر دو در یك حد متخصص. ایندو را می فرستیم به دو ده برای بهداشت آنجا، ولی در این دو ده دو بیماری وجود دارد؛ در این ده یك بیماری وجود دارد، در آن ده بیماری دیگر. قهراً این طبیب كه در دهش بیماری مالاریا وجود دارد و آن دیگری كه در دهش بیماری تیفوس وجود دارد، هریك باید بیماری ده خودش را معالجه كند. ولی این معنایش این نیست كه اینها دو برنامه دارند. برنامه ی این با برنامه ی آن یكی است ولی مریضها با هم اختلاف دارند.
عیسای مسیح در زمانی مبعوث شد كه بیماری قومش بیماری ای بود كه او باید مردم را بیشتر به رأفت و رحمت و مهربانی دعوت می كرد یعنی كسریِ در میان مردم این بود و قهراً عیسی هم همین اثر را گرفت یعنی در میان امت و ملت خودش تا حد زیادی [این امر را ترویج كرد. ] قرآن تصدیق و اعتراف می كند كه این محبت به وسیله ی عیسای مسیح در میان امت مسیح پخش شد و همیشه مسیحیها را به این صفت بر یهودیها ترجیح می دهد. ما در دل پیروان مسیح رأفت و رحمت قرار دادیم، یك چیزی هم خودشان از پیش خود ساختند، بدعتی هم خودشان آوردند، بدعتی كه- عجیب این است- قرآن می گوید اگر همین بدعت را خوب عمل می كردند می توانست مطابق رضای خدا هم باشد ولی همان بدعت را هم خوب عمل نكردند.

بدعتشان چه بود؟ رَهبانیّت، همین حالتِ به اصطلاح غارنشینی و صومعه نشینی، حالت گریز از خلق و نجات دادن خود؛ برای نجات دادن خود و دین خود فرار كردن از خلق. «رَهْبانِیَّةً اِبْتَدَعُوها» یعنی ما دیگر رهبانیت را برای آنها فرض نكرده بودیم؛ یعنی خیال نكنید كه این ریاضت و رهبانیتی كه در میان پیروان مسیح هست این هم جزو تعلیمات مسیح بوده؛ نه، این جزو تعلیمات مسیح نبوده، این را ابتداع كردند یعنی از خود ساختند، از خود به وجود آوردند. «ما كَتَبْناها عَلَیْهِمْ » . [این جمله ] تأكید و توضیح همان «اِبْتَدَعُوها» است: بدعتی بود كه خود ایجاد كردند و ما بر آنها این را ننوشته بودیم. حال، آنها چرا این كار را كردند، هدفشان در ابتدا چه بود؟ آیا از اول هدف بدی داشتند یا هدف خوبی داشتند؟ قرآن می گوید از اول هدفشان رضای خدا بود، این كار را برای رضای خدا كردند: «إِلاَّ اِبْتِغاءَ رِضْوانِ اَللّهِ » . استثناء است از یك امر مقدّر؛ یعنی اینها این رهبانیت را ابتداع نكردند جز برای رضای حق، ولی همین بدعتی را هم كه برای رضای حق ایجاد كردند آنچنان كه باید رعایت نكردند، یعنی از مسیر چیزی كه خودشان خلق كرده بودند و بدعتی كه ایجاد كرده بودند نیز منحرف شدند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 129
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است