در
کتابخانه
بازدید : 2838017تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand تفسیر سوره ی حشر (1) تفسیر سوره ی حشر (1)
Collapse تفسیر سوره ی حشر (2) تفسیر سوره ی حشر (2)
Expand تفسیر سوره ی حشر (3) تفسیر سوره ی حشر (3)
Expand تفسیر سوره ی حشر (4) تفسیر سوره ی حشر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» و باید (این «لـ» لام امر است و لام امر دلالت بر وجوب می كند؛ حال چگونه است كه این جزء واجبات شمرده نشده، خودش مطلبی است) و واجب است و لازم است كه كسی، نفسی در آنچه كه پیش می فرستد دقت كند. در منطق قرآن هر عملی كه انسان مرتكب می شود [ «پیش فرستاده» است. ] با اینكه در منطقِ ظاهرِ انسان عمل انسان به گذشته تعلق می گیرد، یعنی ما هركاری را كه امروز انجام می دهیم، به فردا كه می رسیم، كار ما به گذشته تعلق دارد، یعنی خودمان می گذریم؛ كاری را اكنون انجام می دهیم، بعد كار ما منقضی و تمام می شود ولی خود ما هستیم؛ خود ما جلو می آییم و كار ما عقب می ماند؛ ولی قرآن برعكس،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 163
می فرماید هر كاری كه تو مرتكب می شوی، علی رغم آن ترتیب ظاهری زمانی كه تو احساس می كنی كه آن در زمان گذشته ماند و تو در زمان حال و زمان آینده ی آن هستی، قضیه برعكس است، هر عملی كه مرتكب شدی او پیشاپیش تو رفت، تو پشت سر باقی ماندی؛ او را جلو فرستادی و تو هنوز مانده ای كه بعد به او برسی.
خیلی حرف عجیبی است! هر عملی كه انسان انجام می دهد، چه خوب چه بد، در منطق قرآن «پیش فرستاده» است نه «پس عقب مانده» ؛ پیش فرستاده است، بعد خود انسان باید به او برسد. بدیهی است كه اگر مسأله ی زمان می بود چنین نمی شد؛ در زمان، ما از پیش هستیم و عمل پشت سر ماست. این از باب این است كه غیر از زمان مسأله دیگری وجود دارد و آن مسأله ی «نشئه» است. عمل تو الآن به نشئه ی دیگر رفته است و تو بعدها به آن نشئه منتقل می شوی، تو پشت سر عملت هستی. تو بعد به عملت، به آن پیش فرستاده ی خود ملحق می شوی، كه همین مطلبْ بعد- البته اصلش قرآن است- در كلمات ائمه ی اطهار، نهج البلاغه و بعد در ادبیات عربی و ادبیات فارسی و به طور كلی در فرهنگ اسلامی، خودش مطلبی و ركنی شده است.
در نهج البلاغه- ظاهراً در حدیث نبوی هم هست- در آن خطبه ی معروفِ زهدی می فرماید: «اَیُّهَا النّاسُ اِنَّمَا الدُّنْیا دارُ مَجازٍ وَ الْاخِرَةُ دارُ قَرارٍ فَخُذوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ وَ لا تَهْتِكوا اَسْتارَكُمْ عِنْدَ مَنْ یَعْلَمُ اَسْرارَكُمْ» ایهاالناس! دنیا خانه ای است كه گذشتن است، یعنی انسان از این خانه می گذرد، خانه ی جاوید انسان نیست، ولی آخرت خانه جاودانی انسان است، تمام شدنی نیست. از گذشتنگاه خود توشه تهیه كنید برای اقامتگاه خود. پرده خود را در نزد آن حقیقتی كه از اسرار و رازهای شما آگاه است پاره نكنید؛ یعنی خداوند به همه رازها آگاه است و در حضور او پرده خودتان را با ارتكاب گناهان پاره نكنید. بعد از چند جمله می فرماید: «اِنَّ الْمَرْءَ اِذا هَلَكَ قالَ النّاسُ ما تَرَكَ وَ قالَتِ الْمَلائِكَةُ ما قَدَّمَ» [1] آدم كه می میرد، انسانها یك سؤال می كنند، فرشتگان یك سؤال. تا كسی مرد، اگر بروید سراغ آدمها می بینید از همدیگر یك چیز می پرسند، اگر بروید در عالم فرشتگان، یك چیز دیگر می پرسند. سراغ آدمها كه بروی، تا می گویند فلانی مرد، می گویند بعد از خود چه گذاشت؟ می روی سراغ ملائكه، تا بگویند فلان كس مرد، می گویند قبلاً چه فرستاده، چه پیش فرستاده؟ دو
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 164
سؤال مختلف.
«وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» . بنابراین باید هر كسی در آنچه كه پیش می فرستد دقیق باشد، دقت كند، وارسی كند؛ در نهایت دقت، عمل خودش را پیش بفرستد.

سعدی می گوید:
برگ عیشی به گور خویش فرست
كس نیارد ز پس، تو پیش فرست
نكته ای است كه بعد من به تفاسیر كه برخورد كردم دیدم این نكته را ذكر كرده اند: در «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» «نَفْسٌ » نكره ذكر شده است؛ كأ نّه این است كه یك كسی هم پیدا بشود چنین كاری بكند. نه اینكه معنایش این است كه واجب كفایی است، بلكه یعنی آیا كسانی پیدا نمی شوند كه اهل این كار باشند؟ و چرا اینچنین است؟

[1] . نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ی 194.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است