در
کتابخانه
بازدید : 2838068تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی صف</span>تفسیر سوره ی صف
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جمعه</span>تفسیر سوره ی جمعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی منافقون</span>تفسیر سوره ی منافقون
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تغابن</span>تفسیر سوره ی تغابن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در اینجا نكته ی دیگری هست. گفتیم كلمه ی «اذن» به معنی اعلام رخصت است. این در جایی است كه مأذون (اذن داده شده) یك موجود شاعر باشد، شعور داشته باشد.

اذن در مورد انسانها درست است ولی حتی در مورد حیوانها با اینكه دارای درجه ای از شعور هستند درست نیست، یعنی جلوگیری نكردن از یك حیوان در انجام یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 379
كار اذن تلقی نمی شود. فرض كنید گزنده ای می خواهد كاری بكند و انسان با اینكه می تواند جلوی او را بگیرد جلوی او را نگیرد. این معنایش این نیست كه من به این حیوان اذن دادم، چون معنای اذن، اعلام است. «مأذون» باید دارای درجه ای از شعور باشد كه بداند در كارش نیازمند به اذن شماست و منتظر اعلام شما باشد و بعد از اعلام، آن كار را انجام دهد درحالی كه حیوان چنین نیست و لهذا اذن فقط در مورد انسانها صادق است. [مطلبی كه گفتیم در جایی است كه اذن دهنده انسان باشد. ]
ولی قرآن كلمه ی اذن را در مورد همه ی موجودات به كار برده است: در مورد انسان، در مورد حیوان، در مورد نباتات و حتی در مورد جمادات. این به چه جهت است؟ كأ نّه در تعبیر قرآن مطلب از این قرار است كه همه ی موجودات در برابر خداوند به منزله ی عبید و بندگانی در مقابل مولایی هستند. همچنان كه عبید و بندگان در كارهای خود نیازمند به اعلام رخصت مولا هستند، همه ی اشیاء در كارهای خودشان نیازمند به اعلام رخصت [از طرف خداوند] هستند. اشیاء كه [به ظاهر] غیرشاعر هستند، در درون خودشان نسبت به خدای خود نوعی شعور و ادراك دارند. خداوند متعال برای این كه بفهماند همه ی موجودات از نوعی شعور و ادراك و از یك رابطه ی شعوری با خدای خودشان برخوردار هستند، كلمه ی «اذن» را به كار می برد: «ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلاّ بِإِذْنِ اَللّهِ» .
«وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ»
. برخی از افرادی كه چهار كلمه با علوم آشنایی پیدا می كنند و بعد در زندگی عملی ِ عوام الناس مذهبی مطالعه می كنند، منطق خودشان را یك منطق برتر و بالاتر تصور می كنند و فكر می كنند آنها چیزهایی را كشف كرده و می دانند كه این آدم عامی نمی داند، درصورتی كه ایمان، رسیدن به یك منطق برتری است كه چندین درجه مافوق این منطقهایی است كه ما اسم آنها را «علمی» گذاشته ایم. این كه انسان بتواند همین مطلب را در نظام عالم درك كند كه همه ی اشیاء در تأثیرات خود یك رابطه ی اذن و مأذونی با خدای خود دارند و اگر سببی كار خودش را كرد و مانع ایجاد نشد، این مانع ایجاد نشدن مبنی بر مصلحتی است، [كار هر كسی نیست. ] یك خداشناسیِ عمیق، یك توحید در ذات و توحید در فاعلیتی لازم است كه انسان داشته باشد تا به این حقیقت راه پیدا كند. لهذا بعد فرموده است:

«وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ» . آن كه به خدا ایمان بیاورد، خدا قلب او را هدایت می كند،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 380
یعنی انسان تا از یك ایمان قوی برخوردار نباشد به این حقیقت راه نمی یابد.
«وَ اَللّهُ بِكُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ» خدا به همه چیز آگاه است. اگر كسی بخواهد مؤثرهایی را كه در عالم در هر «آن» تأثیر می گذارند حساب كند، اصلاً قابل احصا نیست. دیگر ارقامی از قبیل میلیارد و صدها میلیارد و میلیاردها میلیارد، و میلیاردها میلیاردها میلیارد و امثال اینها در اینجا كارگر نیست، بلكه غیرمتناهی است؛ یعنی در هر آن و در هر لحظه، غیرمتناهی مؤثر در غیرمتناهی متأثر اثر می گذارد. اگر فقط بدن یك انسان را درنظر بگیرید در آنِ واحد میلیونها عامل در یكدیگر اثر می گذارند تا چه رسد به همه ی انسانها، و تا چه رسد به همه ی آنچه در كره ی زمین است و همه ی آنچه در منظومه ی شمسی است و همه ی آنچه در كهكشانها و در عالمِ غیرمتناهی است. معنای «ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلاّ بِإِذْنِ اَللّهِ» در واقع نوعی نظارت الهی بر جریانات عالم است.
«وَ اَللّهُ بِكُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ» . اگر تو اللّه را شناختی، خاطرت جمع باشد، او به همه چیز آگاه است، هیچ كدام از تأثیرها و مؤثرها و متأثرها و اثرها از نظارت الهی كه نامش «بِإِذْنِ اَللّهِ است خارج نیست. معنای توحید همین است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است