«فَاتَّقُوا اَللّهَ مَا اِسْتَطَعْتُمْ» پس تقوای الهی داشته باشید تا آن حدی كه قدرت دارید.
«تقوا» از آن كلمات عجیبی است كه در قرآن و در نهج البلاغه زیاد به كار رفته است و
مكرر گفته ایم كه این كلمه ترجمه ی فارسی ندارد. ریشه اش از «وَقْی» به معنای
نگهداری است. پس درواقع «اتقوا» یعنی خود را نگه دارید، ولی بعد كلمه ی دیگری
ذكر می كنیم كه به اصطلاح تضمین است: خود را نگه دارید، مثلاً از فلان چیز
بترسید.
خودِ تقوا «خودْ نگهداری» است، «خودْ نجات دادن» است و مستلزم مفهوم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 394
آزادی معنوی است.
در مورد «تقوا» دو سخنرانی در قدیم داشتم و همه متكی به نهج البلاغه بود
[1].
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «إن التقوی نجاة من كل هلكة و عتق من كل ملكة»
[2] تقوا
مایه ی نجات از هر هلاكتی و مایه ی آزادی از هر مملوكیتی است.
تقوای واقعی همان است كه انسان را نجات می دهد، انسان را آزاد و رها
می كند. انسان در زیر امتحانها (چه امتحان به نعمتها و چه امتحان به نقمتها) باید تقوا
داشته باشد كه این تقواست كه او را نجات می دهد و آزاد و رها می كند، و گفتیم كه
انسان باید با همه ی اینها درگیری پیدا كند منتها باید خود را آزاد كند. لهذا بعد
می فرماید:
«فَاتَّقُوا اَللّهَ» . حال كه ثروتها و فرزندان، نعمتها و فتنه ها و امتحانهایی است
كه باید شما با آنها درگیری پیدا كنید پس تقوا پیشه كنید.
«مَا اِسْتَطَعْتُمْ» یعنی به هر
اندازه كه قدرت دارید تقوا پیشه كنید.
[1]
. [رجوع شود به كتاب ده گفتار. ]
[2]
. نهج البلاغه، خطبه ی 228، با اندك اختلاف.