در
کتابخانه
بازدید : 2838308تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی طلاق</span>تفسیر سوره ی طلاق
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تحریم</span>تفسیر سوره ی تحریم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نقطه ی مقابل این، طلاقهایی است كه اسم اینها را باید «طلاقهای هالیوودی» گذاشت، یعنی كوچكترین بهانه ای كافی است برای اینكه طلاق صورت بگیرد، یعنی یك امر بسیار عادی، مثل دوستی یی كه دو نفر با یكدیگر پیدا می كنند برای اینكه با همدیگر همسفر باشند، یك روز هم تصمیم می گیرند [از هم جدا شوند. ] یكی از آندو كه تصمیم گرفت و گفت دیگر من نمی خواهم با تو هم خرج باشم كار تمام است و چیز دیگری نمی خواهد، شرط و قیدی ضرورت ندارد. در هر جا كه این نظام برقرار شده است عملاً نظام خانوادگی وجود ندارد، یعنی هر مردی در طول عمرش با دهها زن ازدواج كرده، شش ماه با این، یك سال با آن، یك مدت بی زن و. . . و هر زنی همین طور، با چندین مرد ازدواج كرده، چند روز با این، چند روز با آن و. . . این درست برخلاف آن روح فطری [ازدواج ] است.
ازدواج و زوجیّت یك امر فطری در بشر است، یعنی مسأله ی ازدواج صرفاً برای اطفاء غریزه ی جنسی نیست، مسأله ی وحدت و صمیمیتی است كه باید پایدار بماند، كه داستانش مفصل است و خودمان در برخی كتابها بحث كرده ایم. اینجاست كه حتماً باید فلسفه ای وجود داشته باشد كه از یك طرف پایه ی ازدواج را تحكیم كند یعنی تا حد امكان نگذارد این پیمان متزلزل شود ولی «نگذارد» نه به معنی اینكه قانوناً و با زور جلویش را بگیرد، چون شركتی كه اساس آن بر شركت عواطف است معنی ندارد كه زور بخواهد آنجا حكمفرما باشد. مثل رابطه ی امام جماعت و مأموم است كه پایه ی این رابطه بر ارادت و اعتقاد است، یعنی مردمی كه می آیند اقتدا می كنند باید به این امام جماعت اعتقاد و ارادت داشته باشند. محكم كردن پایه ی این اعتقاد بر اساس زور امكان پذیر نیست. فرض كنید یك آقایی واقعاً هم عادل است، خیلی هم آدم خوب و باتقوایی است ولی به هر حال مردم محل به او ارادت ندارند؛ نمی شود مردم را به چوب بست كه شما باید ارادت داشته باشید. ارادت «چوب بستن» ی نیست.

چیزی كه بر پایه ی عاطفه برقرار شده است و باید برقرار باشد زور در آنجا حكمفرما
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 402
نیست. پس باید تدابیری اندیشید كه بر اساس آن تدابیر روح ازدواج كه صمیمیت و وحدت است متزلزل نشود، و این تدابیر را گاهی باید از مقدمات خیلی دور شروع كرد.
اینكه اسلام هرگونه التذاذ جنسی را در خارج از كانون خانواده شدیداً تحریم كرده است برای استحكام اساس خانواده است. هر انسانی، چه مرد و چه زن، بالأخره یك نیازهای جنسی و یك نوع لذتهای جنسی دارد كه باید از این نظر ارضاء بشود. یكی از آنها التذاذ نظری است. اگر جامعه این در را به روی انسانها باز كند كه در كوچه و خیابان و مجلس و محفل، همه جا این وسیله در نهایت درجه فراهم باشد، آنوقت برای چنین مرد یا زنی كه تا این حد از نظر لذت نظری اشباع می شود محیط خانوادگی جز یك امر كسالت آور چیز دیگری نیست، یعنی دیگر نگاه كردن آن مرد به صورت زن خودش برایش لذتی ندارد بلكه یك امر كسالت آور است، و نگاه كردن آن زن به شوهر خودش دیگر لذتی برایش ندارد یك امر كسالت آور است. همین طور لذت لمسی، تا چه رسد به لذتهای بالاتر. اگر بنا بشود كه این محدودیت در اجتماع باشد برای اینكه عواطف متوجه داخل خانواده بشود، قهراً به این شكل درمی آید كه مرد برای زن، می شود یگانه موجودی كه كانون اشباع شدن غریزه ی اوست؛ و زن برای مرد، می شود یگانه موجودی كه ارضاءكننده ی اوست. این خود به خود در ایجاد وحدت و صمیمیت مؤثر است، فوق العاده هم مؤثر است. اگر عكس قضیه باشد همین چیزی است كه الآن ما در دنیا مشاهده می كنیم.

باید با تدابیر اجتماعی پایه ی این امر را كه نامش ازدواج است محكم كرد. طلاق یعنی چه؟ طلاق یعنی به هم ریخته شدن و پاشیده شدن كانونی كه به هر حال [كانون عواطف است. ] در این جهت كلیسا حق دارد اگر می گوید ازدواج یك پیمان مقدس است. اسلام هم می گوید كه ازدواج یك پیمان مقدس است. در این مطلب هیچ شكی نیست. پس باید تا حد امكان تدابیری به كار برد كه این پیمان باقی بماند و به هم خوردن این پیمان امری است مبغوض و منفور، یعنی حتی الامكان باید كوشش كرد كه چنین چیزی صورت نگیرد. ولی اگر به مرحله ای رسید كه این پیمان روح خودش را از دست داد- كه گفتیم روحش حداقل، صمیمیت و سازش است- دیگر در اینجا به زور نگه داشتنش معنی ندارد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 403
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است