در
کتابخانه
بازدید : 2837356تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی طلاق</span>تفسیر سوره ی طلاق
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تحریم</span>تفسیر سوره ی تحریم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
وَ كَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِیداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً. `فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً. `أَعَدَّ اَللّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِیداً فَاتَّقُوا اَللّهَ یا أُولِی اَلْأَلْبابِ اَلَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اَللّهُ إِلَیْكُمْ ذِكْراً. `رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْكُمْ آیاتِ اَللّهِ مُبَیِّناتٍ لِیُخْرِجَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ مِنَ اَلظُّلُماتِ إِلَی اَلنُّورِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللّهِ وَ یَعْمَلْ صالِحاً یُدْخِلْهُ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اَللّهُ لَهُ رِزْقاً [1].
آیات سوره ی مباركه ی طلاق را می خواندیم، تا آخرین آیه ای كه در جلسه ی پیش خواندیم كه با این جمله ها ختم می شد: لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمّا آتاهُ اَللّهُ لا یُكَلِّفُ اَللّهُ نَفْساً إِلاّ ما آتاها سَیَجْعَلُ اَللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً [2]. همه مستقیم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 422
مربوط به مسائل طلاق و رجوع و عده و نفقه ی ایام عده و حكم زن در حالی كه حامل باشد و مسأله ی ارضاع یعنی شیردادن فرزند درصورتی كه ازدواج منجر به طلاق شود، و این گونه مسائل بود. ولی در خلال آیات، مكرر به تعبیراتی نظیر این تعبیر [برمی خوریم: ] «تِلْكَ حُدُودُ اَللّهِ وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اَللّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ» اینها حدود الهی هستند (حدود جمع حد است و حد شاید بتوان گفت در فارسی مفهوم مرز را دارد) ، اینهاست مرزهای الهی؛ یعنی خداوند متعال برای شما یك سلسله تكالیف و وظایف در این مسائل و یك سلسله مرزبندیها مقرر فرموده است، مواظب باشید كه این حدود و مرزها شكسته نشود.
حال اگر این مرزها شكسته شود چه می شود؟ چه كسی در این میان زیان كرده است؟ اگر این مرزها شكسته شود ضررش متوجه كیست؟ نكته ی اساسی این است.

یك وقت انسان زورمندی می آید مرزها و قرقگاههایی معین می كند و اگر كسی آن مرزها را بشكند آن شخص این كار را تجاوز به خود تلقی می كند و ممكن است كه عكس العمل شدید نشان دهد؛ و یك وقت حدود و مرزهایی است كه یك خیرخواه برای یك انسان تعیین می كند. مثال روشنش حدود و مرزهایی است كه پزشك برای بیمار تعیین می كند. پزشك هم وقتی كه بیماری را به او ارجاع كنند و بیماری او را تشخیص بدهد، ناچار دستورالعملی برای این بیمار تعیین می كند كه مثلاً از چه چیزهایی پرهیز كند و چه دستورهای غذایی یا دوایی و در بعضی از بیماریها دواهای مالیدنی و ماساژها را به كار ببندد. این هم باز حدود و مرزهایی است كه یك طبیب برای مریض معین می كند. ولی تفاوتش با آن حدود و مرزهایی كه یك نفر قلدر و زورمند معین می كند این است كه مرزهایی كه آن زورمند معین كرده است اگر انسان آن مرزها را بشكند خود شكستن مرز به ضرر شخص نیست، بلكه فی حد ذاته ممكن است به نفعش باشد؛ آنچه كه به ضرر اوست عكس العملی است كه آن زورمند نشان می دهد. ولی در مورد دوم، خود شكستن مرز قدم بر زیان خود برداشتن است و آن كه مرزها را تعیین كرده او هیچ عكس العملی نشان نمی دهد؛ یعنی اگر كسی به دستورهای طبیب عمل نكرد، طبیب به او كاری ندارد و نمی گوید چون تو به حرف من گوش نكردی چنین؛ می گوید: میل خودت، من به مصلحت خودت گفتم، مصلحت تو این است، تو اگر این مرزها را بشكنی به خود ظلم كرده ای. این، نوع دیگری از مرز شكستن است. اشعاری است از مولوی:
گر شود بیمار دشمن با طبیب
ور شود كودك مخالف با ادیب
درحقیقت دشمن جان خود است

[1] . طلاق / 8- 11.
[2] . طلاق / 7.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است