در
کتابخانه
بازدید : 2837657تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی طلاق</span>تفسیر سوره ی طلاق
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تحریم</span>تفسیر سوره ی تحریم
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Expand تفسیر سوره ی ملك (1) تفسیر سوره ی ملك (1)
Collapse تفسیر سوره ی ملك (2) تفسیر سوره ی ملك (2)
Expand تفسیر سوره ی ملك (3) تفسیر سوره ی ملك (3)
Expand تفسیر سوره ی ملك (4) تفسیر سوره ی ملك (4)
Expand تفسیر سوره ی ملك (5) تفسیر سوره ی ملك (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یكی از مسائل مهم و بلكه از مهمترین مسائل برای فكر بشر همین مسأله ی خلقت و نظام خلقت است. انسان وقتی كه به این دنیا چشم می گشاید، تدریجاً كه دارای درجه ای از تفكر می شود قهراً این سؤال برای هر انسان متفكری پیدا می شود- مگر اینكه انسانی در افق حیوانات باشد كه این فكر برایش پیدا نشود- كه به قول حافظ:

این «سقف ساده ی بسیار نقش» چیست؟ این زمین ما چیست؟ چرا شب می آید، روز می آید، بهار می آید، تابستان می آید، پاییز می آید، زمستان می آید؛ باز همان جریان تكرار می شود؟ در زمستان گیاهان می میرند، در بهار زنده می شوند، تا تابستان به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 502
حد كمالشان می رسند، پاییز فصل پژمردگی و افسردگی می رسد، در زمستان می میرند. سال آینده دومرتبه همین نظام تكرار می شود. این حركاتی كه در بالای سر ما در این ستارگان هست چیست؟ این ستارگان چه هستند؟ این چراغهای آویخته شده بالای سر ما (تعبیر «مصباح» تعبیر خود قرآن است) چیست؟
بعد انسان به كارهای این اشیاء دقت می كند، حساب می كند: ماه مثلاً برای چیست؟ آیا چه اثری روی اشیاء دارد؟ اثری دارد یا اثری ندارد؟ آیا اگر یكی از اینها را از این نظام بردارند باقی دیگر سر جای خودشان می توانند كار كنند، یا یك نظامِ بهم وابسته ی بهم پیوسته ای هست كه هر چیزی در جای خودش وجودش لازم و ضروری است؟ و آیا این كه وجود دارد هدفی را تعقیب می كند؟ مقصدی در اینها هست؟ خود اینها مقصدی دارند یا مقصدی ندارند؟ اینها قهراً سؤالاتی است كه برای هر كسی پیدا می شود. به قول نظامی:
مگر می كرد درویشی نگاهی
به این دریای پر دُرّ الهی
كواكب دید چون شمع شب افروز
كه شب از روی ایشان گشته چون روز
بگفتی اختران استاده اندی
زبان با خاكیان بگشاده اندی
كه هان ای خاكیان هشیار باشید
در این درگه شبی بیدار باشید
خلاصه اینكه اینها برای چه حركت می كنند؟
چه می خواهند از این محمل كشیدن
چه می جویند از این منزل بریدن
در این محرابگه معبودشان كیست؟
از این آمد شدن مقصودشان چیست؟
آیا اینها یك حركات بیهوده و لغوی است؟ یا نه، راز و معنی ای دارد و آن راز و معنی را باید كشف كرد. اصلاً حرف قرآن و حرف انبیاء این است كه شما نه فقط تعبداً قبول كنید، بلكه باید به این راز برسید. اگر صرفاً حركت كردن باشد، بروند و برگردند، هیچ مقصدی نداشته باشند، یعنی یك كار باطل و پوچ. ولی یك وقت هست كه همه ی اینها مثل اجزاء یك كارخانه اند. شما اگر وارد كارخانه ی عظیمی شوید، هزاران دستگاه جزء می بینید. در آنجا چرخها، تسمه ها، انواع لوله ها و انواع موتورها می بینید. مسلّم اگر انسان یك دستگاه را به تنهایی نگاه كند، می بیند مثلاً تسمه ای دور چرخهایی دارد می چرخد، دائم می رود به نقطه ی اول و برمی گردد.

انسان این را به تنهایی ببیند می گوید چه كار بیهوده ای! چرا برمی گردد سر جای اول؟ ! ولی وقتی كه این را در مجموعش حساب كند كه همه ی اینها جزء یك دستگاه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 503
هستند و یك هدف كلی را- هدفی كه به همه ی اینها مربوط می شود و به هیچ كدام هم به تنهایی مربوط نیست- تعقیب می كنند، آنوقت قهراً معنی خاصی پیدا می كند.

كسانی كه شب برای شب خیزی و عبادت بلند می شوند، وقتی می آیند بیرون برای مثلاً تجدید وضو و می رسند زیر آسمان، سنت است كه این آیات سوره ی آل عمران را بخوانند:
إِنَّ فِی خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اِخْتِلافِ اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی اَلْأَلْبابِ. `اَلَّذِینَ یَذْكُرُونَ اَللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ اَلنّارِ [1].
در خلقت این آسمانها و زمین و در این آمد و شد شب و روز نشانه هاست، اما برای صاحبان مغز، فكر، عقل (اینجا قرآن مطالبه ی عقل و فكر می كند، می گوید كه این نشانه ها را درك كنید؛ ظاهربین نباشید، اینها را به عنوان نشانه هایی برای حقیقت درك كنید، یعنی اینها نشانه هایی است از حقیقتی و از حقی) ، اولوا الالبابی كه نه تنها صاحبان خرد و فكر هستند، صاحبان دل هم هستند؛ صاحبْ خردان و صاحبدلان.

ببینید قرآن چگونه ضمیمه می كند صاحبدل بودن را با صاحب فكر بودن؛ یعنی ایندو [باید] با یكدیگر توأم بشود. «اولوا الالباب» صاحب عقل بودن و صاحب فكر بودن را ذكر می كند و «اَلَّذِینَ یَذْكُرُونَ اَللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً» صاحبدل بودن را: آنان كه چه در حالی كه ایستاده اند و چه در حال نشسته [خدا را یاد می كنند. ] این ایستاده و نشسته تقریباً دو حال مختلف را بیان می كند، نه فقط مقصود همان ایستادن و نشستن ظاهری باشد؛ آن هم بخواهد باشد بالاخره انسان یا ایستاده است یا نشسته است یا خوابیده، هر سه حال را بیان می كند: در حالی كه ایستاده اند، در حالی كه نشسته اند، در حالی كه خوابیده اند؛ یعنی یاد خدا از آنها جدا نمی شود؛ مثل عاشقی كه به هر چیزی و به هر كاری كه سرگرم باشد در آن عمق دلش همیشه آن معشوق را می بیند، یعنی هیچ چیزی نمی تواند او را از معشوقش غافل كند. «وَ یَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 504
اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ» * در خلقت آسمانها و زمین فكر می كنند و نتیجه ای كه می گیرند این است: «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً» پروردگارا ما می دانیم و ایمان داریم كه تو اینها را بیهوده نیافریدی؛ این حركات بیهوده نیست، این آمد و شدها بیهوده نیست. اینها بر اساس حقی و حقیقتی و برای منظورهای حكیمانه ای است.
این است كه در اینجا قرآن تعبیرش این است، می گوید: فكر كنید، دقت كنید؛ هر چه بیشتر فكر كنید و دقت كنید تا به یك راز پی ببرید.
اینجا یك تعبیر عجیبی است: «می بینید در مخلوقات رحمان تفاوت میان اشیاء وجود ندارد» . «تفاوت وجود ندارد» یعنی چه؟ آیا تفاوت وجود ندارد یعنی اختلاف و چندگونگی وجود ندارد؟ این را كه خود قرآن جای دیگر تأیید می كند و بلكه خودش چندگونگی را یكی از آیات توحید ذكر می كند: «وَ مِنْ آیاتِهِ . . . وَ اِخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ» [2] اختلاف زبانهای شما جزء آیات و نشانه های الهی است.

اختلاف رنگها و نژادها خودش یكی از آیات الهی است. نفس اختلاف و چندگونگی را نه تنها قرآن یك امر زائد و بیهوده ای نمی داند، جزء دلائل حكمت می شمارد. پس تفاوت در اینجا به چه معناست؟ این، تفاوتی است كه با آن اختلاف منافات ندارد. حال قبل از آنكه این [موضوع ] را توضیح دهم، مطلبی را عرض كنم.

[1] . آل عمران / 190 و 191.
[2] . روم / 22.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است