در
کتابخانه
بازدید : 2838540تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Collapse شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Collapse تفسیر سوره ی ملك (1) تفسیر سوره ی ملك (1)
Expand تفسیر سوره ی ملك (2) تفسیر سوره ی ملك (2)
Expand تفسیر سوره ی ملك (3) تفسیر سوره ی ملك (3)
Expand تفسیر سوره ی ملك (4) تفسیر سوره ی ملك (4)
Expand تفسیر سوره ی ملك (5) تفسیر سوره ی ملك (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
داستانی را من خیلی سابق از یكی از علمای قم شنیدم. در میان علما و مراجع گذشته در این صد سال اخیر، مرحوم میرزای شیرازی (میرزای بزرگ، مرحوم حاج میرزا محمدحسن، همان كه تنباكو را تحریم كرد) از كسانی است كه در علم و در عقل و در تقوا تقریباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنویت شاید در طبقه ی مراجع كسی به حد او نرسیده یا كمتر رسیده است، و ظاهرش هم هیچ نشان نمی داد، خیلی مرد عجیبی بوده است. در یكی از شهرستانها یك ملایی بوده است، بعضی از دوستان میرزا گفته بودند ما نامه ای خدمت ایشان نوشتیم و از ایشان تأیید خواستیم كه این آقا در این شهرستان هست؛ مرتب نامه به ایشان نوشتیم كه فلان شخص در این شهر مردی است خیلی عالم، در این حد عالم است، مجتهد است و خیلی هم باتقوا، شما ایشان را تأیید كنید، مثلاً اجازه به ایشان بدهید. می گوید: ما نامه نوشتیم، میرزا جواب نداد. بار دیگر نامه می نویسد، باز تعریف می كند كه این مردی است بسیار عالم و باتقوا، هم علمش را تأیید می كند و هم تقوایش را. باز میرزا جواب نداد.
تا بالاخره آن كسی كه این همه او را تأیید می كرده بلند می شود می رود سامره كه چرا میرزا جواب نداد، آیا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه برای این آقا تأیید خواستیم شما تأیید نكردید، چرا نامه های ما را جواب ندادید، آیا حرف ما را قبول ندارید كه او مرد عالم و باتقوایی است؟ فرمود: چرا، همه ی حرفهای شما را قبول كردم. پس چرا شما تأیید نكردید؟ فرمود: تو همواره در نامه هایت نوشتی كه این چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در یك نامه ات ننوشتی كه عقلش در چه حدی است؟ برای ملّا علم و تقوا كافی نیست، عقل و فكر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 498
و دوراندیشی و هوشیاری و ادراك شرایط زمانِ خودش و شناختن مردم، اینها خودش ركن اساسی است. خیلی هم عالم و باتقوا باشد اما یك آدم ساده دل، نتیجه چیست؟ ابزاردست شیّادها می شود، یعنی ابزاری از اسلام در دست ضداسلامها، ابزاری از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فایده اش چیست؟ تو هیچ اسمی از آن مسأله ی عمده نبرده بودی. من نمی توانم كسی را فقط به دلیل علم و تقوا تأیید كنم درصورتی كه برای من محرز نیست كه از نظر عقل و تدبیر و هوشیاری و درك شرایط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدی است. بسیار خوب، آدم عالم و باتقوا برای خودش آدم خوبی است، اما من نمی توانم مقدّرات اسلامی مردم را در دست كسی بدهم كه عقلش برای من محرز نیست.
پیغمبر فرمود: «أحسن عقلا» فهمشان، عقلشان [كاملتر باشد. ]
در حدیثی هست كه پیغمبر اكرم فرمود: «إنی ما أخاف علی امتی الفقر و لكن أخاف علیهم سوء التدبیر» من از فقر بر امتم هراسان و نگران نیستم، یعنی اگر امت من روزی دچار فقر اقتصادی شوند، این امر خطر ایجاد نمی كند، ولی اگر دچار فقر تدبیر و فكر و عقل بشوند، آن است كه امت مرا به خطر خواهد انداخت.
فرمود: یقول أیكم أحسن عقلا. بعد فرمود: البته آن كسی كه عقلش بیشتر باشد معرفتش بیشتر است. معرفتش كه بیشتر شد خداترسی اش بیشتر است.

خداترسی اش كه بیشتر شد خلوص نیتش بیشتر است. پس همه ی اینها به همدیگر مربوط است. بعد فرمود: «اتمكم عقلا و أشدكم لله خوفا» أحسن عملا یعنی كسی كه عقلش كاملتر باشد، از خدا بیشتر بترسد «و أحسنكم فی ما امر الله به و نهی عنه نظرا» در آنچه كه خدا امر كرده و نهی كرده است، بهتر و نیكوتر دقت و فكر می كند و شناسایی پیدا می كند «و إن كان أقلكم تطوعا» اگرچه كمتر عمل می كند.
«وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ» * و اوست تنها موجود عزیز. عزیز به دو معناست. یكی به معنای غالب مطلق كه باز همان معنای «بِیَدِهِ اَلْمُلْكُ وَ هُوَ عَلی كُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ» را تأیید می كند [1].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 499
و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین باسمك العظیم الاعظم الاعز الاجل الاكرم یا الله. . .
پروردگارا دلهای ما به نور ایمان منوّر بفرما، گوش شنوا به همه ی ما عنایت بفرما.
خدایا هرگونه غِلّی و غشّی و عنادی و كبری و كینه ای و حسادتی و بالاخره هر نوع عقده ای اگر در روح ما هست خدایا به لطف و عنایت خودت این عنادها و عقده ها و كینه ها را از دلهای ما بیرون بفرما، قلبهای ما را از این نظر صاف بگردان.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 500

[1] . [این پاراگراف را استاد شهید در اواسط بحث و بعد از آیه ی «وَ هُوَ عَلی كُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ» بیان كرده اند و در آنجا فرموده اند: «وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْغَفُورُدنبال آیه ی بعد است، آنجا معنی می كنیم» ولی ظاهراً فراموش شده است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است