«مَنّاعٍ لِلْخَیْرِ» عجب تابلویی قرآن برای اینها رسم كرده و چگونه اینها را بیان كرده
است!
«مَشّاءٍ بِنَمِیمٍ» راجع به شر انگیزی بود، حال در كار خیر چه؟ ممكن است كسی
اگر شر انگیز هم هست از آن طرف یك خیری است. این امر سه درجه دارد: یك
كسی اهل خیر نیست. دیگری علاوه بر اینكه اهل خیر نیست منع خیر هم می كند و
جلو خیر دیگران را هم می گیرد؛ نه تنها خودش اهل خیر نیست، از اینكه دیگری
هم كار خیر انجام دهد خوشش نمی آید و مانع می شود. درجه ی سوم این است كه: در
همین كار هم او حد اكثر شدت عمل را انجام می دهد؛ مانع الخیر نیست، مَنّاعٌ للخیر
است. یك عالم داریم و یك علامه. عالم یعنی دانا، علامه یعنی خیلی خیلی دانا.
فاضل یعنی با فضل، فضّال یعنی خیلی خیلی با فضل. مانع یعنی جلوگیر، منّاع یعنی
فوق العاده جلوگیر. از هر گوشه ی دنیا خبردار شود كه كسی می خواهد كار خیری
انجام دهد كوشش می كند جلو آن را بگیرد.
«مَنّاعٍ لِلْخَیْرِ» بسیار منع كننده و بسیار
بازدارنده ی دیگران است از كار خیر.
«مُعْتَدٍ» ظالم و متجاوز است. این شخص در روابط انسان با انسانهای دیگر در
حقوق، مُعتدی و متجاوز است. با هر كسی كه روبرو می شود، اگر قدرت داشته باشد
حقی، جانی، مالی، عِرضی از او را پایمال كند پایمال می كند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 585