در
کتابخانه
بازدید : 2838295تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Collapse شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand تفسیر سوره ی قلم (1) تفسیر سوره ی قلم (1)
Collapse تفسیر سوره ی قلم (2) تفسیر سوره ی قلم (2)
Expand تفسیر سوره ی قلم (3) تفسیر سوره ی قلم (3)
Expand تفسیر سوره ی قلم (4) تفسیر سوره ی قلم (4)
Expand تفسیر سوره ی قلم (5) تفسیر سوره ی قلم (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
«مَشّاءٍ بِنَمِیمٍ» این سخن چین ها. نمّام یعنی سخن چین. سخن چین یعنی شخصی كه همین قدر كه سخنی را از كسی درباره ی كسی بشنود كه او را ناراحت می كند- اعم از اینكه آن كه این حرف را زده است حق داشته بگوید یا حق نداشته؛ ولو غیبت كرده و حق نداشته بگوید- بعد در یك جایی كه با آن شخص برخورد می كند آنها را بازگو كند، یعنی دوبهم زنی، اِفساد. به جای اینكه روی یك امر زشتی را بپوشاند (اگر او حق داشته بگوید، سرّی بوده است، سرّ را نباید فاش كند؛ اگر هم حق نداشته و یك امر زشتی بوده است باید كوشش كند رویش پوشیده شود) برود آن سخن را بازگو كند یعنی ایندو را دشمن یكدیگر كند. این گونه افراد را «نمّام» می گویند.
قرآن نمی فرماید نمّام؛ تعبیرش این است: «مَشّاءٍ بِنَمِیمٍ» مثل اینكه در اینجا نوعی سخن چینی را كه پست ترین نوع آن است بیان می كند و آن اینكه انسان حرفی را در جایی از كسی می شنود، آنقدر به كار سخن چینی حریص است كه این طور نیست كه بعد از مدتی با آن شخص دیگر [برخورد می كند و آن حرف را می گوید، بلكه ] فوراً كفش و لباس می پوشد و راه می افتد كه برود این خبر را به او بدهد، كاری ندارد غیر از اینكه همین را به او بگوید؛ یعنی برای او این كار آنقدر هدف است كه هیچ كاری ندارد جز اینكه راه بیفتد برای همین كار. این دیگر پست ترین نوع سخن چینی است. نمّامی در شریعت اسلام بسیار مذموم است. سعدی خوب می گوید:
میان دو كس جنگ چون آتش است
سخن چین بدبخت هیزم كش است
عاقبتِ سخن چین هم كه معلوم است: دعواها آخرش اصلاح می شود، بعد كه می خواهند صلح كنند حرفهای مخفی رو می آید و به اصطلاح معروف روی دایره
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 584
می ریزد، بعد معلوم می شود اساساً چه كسی سبب این دعوا شده است.
كنند این و آن خوش دگر باره دل
وی اندر میان شور بخت و خجل
میان دو كس جنگ افروختن
نه شرط است [1] خود در میان سوختن
حال [قرآن به رسول اكرم می فرماید از] این مردم حلّاف، این مردم حقیر و پست، این مردم همّاز و این مردم مشّاء بنمیم [اطاعت مكن. ] از عیب جویی، پست ترین نوعش را ذكر كرده است كه همّازی باشد، و از نمّامی هم پست ترین نوعش را ذكر كرده است كه مشّائیِ به نمیم باشد، یعنی راه می افتد برای سخن چینی.

[1] . [یعنی شرط عقل نیست ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است