در
کتابخانه
بازدید : 2837437تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Collapse شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand تفسیر سوره ی قلم (1) تفسیر سوره ی قلم (1)
Expand تفسیر سوره ی قلم (2) تفسیر سوره ی قلم (2)
Expand تفسیر سوره ی قلم (3) تفسیر سوره ی قلم (3)
Expand تفسیر سوره ی قلم (4) تفسیر سوره ی قلم (4)
Collapse تفسیر سوره ی قلم (5) تفسیر سوره ی قلم (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بیشتر مفسرین- كه شاید قدما این طور بودند- این آیه را فقط به این معنی گرفته اند كه قرآن می خواهد بفرماید كه این كافران یك عناد و غیظ و حسادتی با تو دارند.

دشمن وقتی كه در مقابل دشمن قرار می گیرد، اگر در برنامه ی خودش فاتح و پیروز بشود و اگر احساس شكست در طرف بكند از غیظ و خشمش كاسته می شود. از كلمات امام حسین علیه السلام است كه: «القدرة تذهب الحفیظة» یعنی قدرت و توانایی و نیرومندی، خشم و كینه و حقد را از بین می برد؛ و لهذا انسانها به هر اندازه از نظر روحی قویتر باشند عقده ی كمتری دارند، و هر چه انسان از نظر روحی ضعیفتر باشد و در خودش در مقابل دیگران بیشتر احساس ضعف كند عقده ی بیشتری در روحش هست. آدم قوی، بی عقده است و آدم ضعیف است كه دچار عقده های زیاد می شود.

همچنین هر آدمی هر قدر عقده و غیظ و خشم داشته باشد، وقتی كه در مقابل طرف قرار می گیرد، به هر اندازه كه احساس پیروزی در خود و ضعف در طرف مقابل كند از عقده اش كاسته می شود، چون احساس قدرت در خودش می كند و احساس ضعف در طرف دیگر، و این از عقده می كاهد؛ و به هر اندازه كه در خودش احساس
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 629
ضعف كند و در طرف احساس پیروزی، مرتب بر عقده و خشمش افزوده می شود.
كفار در مقابل پیغمبر اكرم دچار چنین حالتی بودند. هر روز می دیدند نسبت به روز قبل یك چیزی به اصطلاح باختند و پیغمبر برده است، یعنی می دیدند كه مردم به سوی پیغمبر گرایش دارند و از گروه اینها دور می شوند. بعلاوه وقتی در مقابل یگانه ابزار پیغمبر اكرم كه قرآن مجید بود قرار می گرفتند دنبال یك عیب و عیبجویی بودند، ببینند آیا می توانند جایی از آن را عیب بگیرند، بگویند فلان آیه اگر خیلی زیباست استثنائی است؟ می دیدند هر آیه ای كه نازل می شود از آیه ی قبل جذابتر و شیرین تر و زیباتر است. این بود كه وقتی آیات قرآن را می شنیدند، همان احساس لطافت و فصاحت و زیبایی و علوّ، مساوی بود با بالا رفتن درجه ی خشم آنها. در همان حالی كه آیات قرآن را گوش می كردند و چشمهایشان به پیغمبر بود (گوشهایشان آواز پیغمبر را می شنید كه آیات قرآن را می خواند و چشمهایشان به صورت پیغمبر نگاه می كرد) آنچنان خشم بر خشم اینها افزوده می شد كه می خواستند با چشمهایشان پیغمبر را بكوبند؛ مثل اینكه می گوییم فلان كس با چشمهایش می خواهد من را تیر بزند.
اغلب مفسرین آیه را این طور تفسیر كرده اند، گفته اند كنایه است. «وَ إِنْ یَكادُ اَلَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمّا سَمِعُوا اَلذِّكْرَ» یعنی اینها وقتی كه چشمشان به صورت توست و گوشهایشان به آواز تو، و تو داری قرآن را می خوانی، آنچنان خشم بر خشمشان می افزاید كه با چشمهایشان می خواهند تو را تیر بزنند. آن وقت مفاد آیه صرفاً كنایه است از كمال و شدت خشمی كه مخالفین دارند. انسان وقتی كه چنین خشمی گرفت و هیچ توجیه و منطقی برای خودش پیدا نكرد، دست به یك تهمتهای احمقانه می زند كه رهایش كنید، یك آدم جن زده و دیوانه است؛ آدمهای جن زده و دیوانه گاهی یك كارهای خارق العاده ای انجام می دهند: وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ.
حال جواب قرآن چیست؟ می گوید: كار جن و شیطان كه نمی تواند اثرش بیداری جهان باشد. (جواب را ببینید، عجیب است! ) قرآن نمی گوید: «وَ ما هُوَ اِلّا مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ» چون در این صورت صرفاً یك مدعا بود (آنها می گفتند كه آنچه این می گوید القاء شیاطین است، قرآن ممكن بود جواب بدهد خیر، القاء خداست) بلكه معیار را ذكر می كند برای آن چیزی كه از ناحیه ی خداست یا از ناحیه ی جن و شیطان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 630
باشد. آنچه كه از ناحیه ی خداست آن چیزی است كه در جهت خیر و صلاح و هدایت مردم و در جهت ذكر یعنی یادآوری و تنبه و بیداری مردم آنهم بیداری جهانیان است نه بیداری یك قوم خاص. تو می گویی از ناحیه ی شیطان و جن است؛ مگر می تواند یك چیزی از ناحیه ی جن و شیطان باشد ولی اثرش بیداری بشر و بیداری همه ی جهان باشد؟ پس به این «ما هُوَ إِلاّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِینَ» ضمناً برهان اقامه شده است بر اینكه ادعای شما چگونه باطل است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است