در
کتابخانه
بازدید : 2838288تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الحاقّه</span>تفسیر سوره ی الحاقّه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی معارج</span>تفسیر سوره ی معارج
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نوح</span>تفسیر سوره ی نوح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جن</span>تفسیر سوره ی جن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ولی مفسرین دیگر می گویند این جور نیست، واقعاً نظر به همین جهت است كه انسان این طور آفریده شده است ولی این اصل آفرینشش به این گونه، نقص نیست و باید هم انسان این جور آفریده بشود، نقص در یك جهت دیگری است كه بعدها برای انسان پیدا می شود. این گونه آفریده شدن در ابتدا، آن سرمایه ی اول انسان است كه باید هم این گونه آفریده بشود ولی سرمایه ای است كه باید روی آن عمل بشود چون انسان یك موجود مختار و مكلف و آزاد است و خداوند او را مكلف ساخته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 703
است كه خود، خود را بسازد؛ در آن مرحله ای كه انسان مكلف است خود، خود را بسازد مذمّت و عیب برای اشخاصی پیدا می شود نه در مرحله ی ابتدا. قرآن نمی خواهد اصل خلقت را بگوید كه چرا انسان این جور آفریده شده است؛ پس چه می خواهد بگوید؟
در مورد انسان و تفاوت انسان با همه ی موجودات دیگر و از آن جمله حیوانات دیگر، این مسأله مسلّم است كه انسان یگانه فرزند بالغ دنیا و خلقت است. فرزند بالغ یعنی چه؟ به اصطلاح حكما جمادات و نباتات و حیوان و انسان را موالید می گویند. اكثر موالید و فرزندان این عالم حكم فرزند نابالغ را دارند. فرزند نابالغ یعنی آن كه در حدی است كه پدر و مادر در هدایت و راهنمایی و در نگهداری از او سرپرستی می كنند. فرزند بالغ به دلیل اینكه به حد بلوغ و كمال رسیده است حالت به خود واگذاشتگی پیدا می كند.
این به خود واگذاشتگی، اصلی است كه در فلسفه های امروز [مطرح است. ] مخصوصاً اگزیستانسیا لیستها از آن به «وانهادگی» تعبیر می كنند، می گویند انسان یك موجود وانهاده است یعنی یك موجود به خود واگذاشته شده است، و این حرف درستی است؛ ولی این به خود واگذاشته شدن نه به معنای طرد از خانواده است. اگر یك فرزند بالغ بخواهد از این سر شهر به آن سر شهر برود، دیگر شما نمی آیید همراهیش كنید، دستش را بگیرید و برسانید، بلكه به او می گویید تو بزرگ شده ای خودت برو؛ خودت می فهمی؛ خودت خود را اداره می كنی، خودت باید بفهمی كه اگر مریض هستی باید بروی پیش طبیب، خودت باید بفهمی كه با این پول و سرمایه باید بروی كسب و كار كنی، زندگی كنی، درس بخوانی؛ یعنی این بلوغ و كمال در انسان سبب وانهادگی انسان می شود.
همین وانهادگی است كه ممكن است انسان را به عالی ترین درجات برساند كه از ملائك پرّان شود، و همین وانهادگی است كه انسان را از حیوان هم پست تر می كند. إِنّا هَدَیْناهُ اَلسَّبِیلَ إِمّا شاكِراً وَ إِمّا كَفُوراً [1]. این همان حالت واگذاشتگی و وانهادگی است. إِنّا خَلَقْنَا اَلْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً [2] ما انسان را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 704
از سرشتها و اصلهای گوناگون آفریده ایم، بعد او را در مرحله ای قرار دادیم كه مرحله ی آزمایش است. (یك موجودِ به مرحله ی بلوغ رسیده قابل آزمایش است؛ یك بچه ی شش ماهه را كسی آزمایش نمی كند. ) او را سمیع و بصیر و آگاه قرار داده ایم. به موجب همین آگاهی إِنّا هَدَیْناهُ اَلسَّبِیلَ إِمّا شاكِراً وَ إِمّا كَفُوراً راه را به او نشان دادیم؛ از آن به بعد به خودش مربوط است یا شكور است یا كفور.
این، خصوصیتی است كه انسان دارد. ولی حتی حیوانات- تا چه رسد به نباتات و جمادات- اینچنین نیستند. ما می بینیم زندگی حیوانات با غریزه اداره می شود. غریزه یعنی یك دستگاه خودكارِ راهنمایی در درون حیوانات كه این دستگاه خود به خود كار خودش را انجام می دهد بدون آنكه این حیوان وظیفه ای و تكلیفی داشته باشد و سر دو راهی قرار بگیرد. مثل یك دستگاه رادار است كه موجود را از این طرف به آن طرف می كشد.
پس خداوند انسان را به صورت یك موجودِ به خود واگذاشته شده و یك موجود وانهاده آفریده است. این وانهادگی یك سرمایه می خواهد، بی جهت كه وانهاده نیست، اگر بی جهت وانهاده باشد او طرد شده است، مثل بچه ی طرد شده است كه پدر او را از منزل بیرون كند. وانهاده ی به معنی بالغ است، یعنی با داشتن چنین سرمایه ای- سرمایه ی فكری، سرمایه ی بدنی، سرمایه ی مالی و امثال اینها- حالا وقت آن است كه تو دیگر خودت روی این سرمایه كار بكنی. چنین موجودی سرمایه هایی مثل استعداد فكری، استعداد بدنی و سرمایه ی مالی را باید داشته باشد. چه برایش نقص است و چه كمال؟ داشتن اینها برایش كمال است اما ماندن و توقف كردن در همین مرحله برایش نقص است. اگر بعد از چند سال برگردد بگوید هرچه به من دادید من همانها را دارم: استعداد درس خواندن داشتم الآن هم دارم، آن پول و سرمایه ای كه شما دادید بروم كسب و كار كنم الآن هم دارم، [این امر برای او نقص است زیرا به او می گویند] این را به تو ندادند كه به این حد بمانی، این را دادند كه سرمایه ی تو باشد.

[1] . انسان / 3.
[2] . انسان / 2.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است