در
کتابخانه
بازدید : 2838324تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الحاقّه</span>تفسیر سوره ی الحاقّه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی معارج</span>تفسیر سوره ی معارج
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نوح</span>تفسیر سوره ی نوح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جن</span>تفسیر سوره ی جن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
باز نوح با خدا دارد طرح می كند و قرآن برای ما نقل كرده است: قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی پروردگارا! این مردم به حرف من گوش نكردند. اینجا قرآن نكته ای را از زبان نوح- كه دارد با خدای خودش حرف می زند- نقل می كند كه این نكته در اكثر انبیا وجود دارد و آن این است كه علت عصیان مردم چه بود؟ آیا صرفاً یك علت روانی داشت یا یك علت اجتماعی داشت؟ قرآن درباره ی بسیاری از انبیا می فرماید كه همیشه مردمی به تعبیر قرآن مترَف، یك گروه غرق در تنعم در مقابل دعوت انبیا ایستادگی می كنند و همانها هستند كه مردم دیگر را هم فریب می دهند، برای اینكه تعلیمات انبیا در درجه ی اول بر ضد نظامی است كه آنها به وجود آورده اند.
نكته ی عجیب در اینجا همین است. قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی این مردم به حرف من گوش نكردند ولی یك قطب مخالف بود، حرف آن قطب مخالف را گوش كردند.

اینجاست كه اشاره می كند كه من یك قطب مخالف داشتم. قطب مخالف من چه كسی بود؟ مردمانی كه دارای مال و ثروتی بودند كه آن مال و ثروت هم برایشان جز زیان چیزی نبود. زود این را هم قید می كند، چون قبلاً گفته بود كه برای مردم مال و ثروت می خواهد، هر مال و ثروتی كه بد نیست. یك عده مردمی كه مال و ثروت دارند و همان مال و ثروت برای آنها جز بدبختی چیز دیگر نیست قطب مخالف من بودند، مردم هم رفتند دنبال اینها. وَ اِتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلاّ خَساراً این مردم، توده ی نادان، به جای اینكه سخن مرا گوش كنند كه خیرشان را می خواهم، آمدند سخن آن قطب مخالف مرا گوش كردند كه آنها یك عده مردمی بودند كه مال و منال و ثروت و فرزندانی داشتند و به همانها چسبیده بودند و تازه برای خود آنها هم خیر نبود و جز ضرر چیزی نبود.
وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبّاراً مكر كردند مكر بسیار بسیار بزرگی. چرا می گوید: وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبّاراً؟ می خواهد بگوید كسانی كه از من دور شدند دو دسته بودند: یك دسته كسانی بودند كه خود آنها قطب مخالف را تشكیل دادند، دسته ی دیگر افرادی بودند كه فریب آنها را خوردند و نیرنگ اینها در آنها كارگر افتاد، مثل نیرنگهایی كه قرآن نقل می كند كه فرعون می زد برای اینكه توده ی مردم را با موسی دشمن كند. همین گروه مترفین- كه قرآن اینجا نام می برد- یكی از مكرها و نیرنگهایشان این بود كه می آمدند به له این بتها شعار می دادند و احساسات مردم را تهییج می كردند: مردم!
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 769
این بتهای به این خوبی كه سالهای زیاد شما پرستش كرده اید این شخص درباره ی اینها چه می گوید؟ ! وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا یَغُوثَ وَ یَعُوقَ وَ نَسْراً. مبادا این معبودهای قدیمی خودتان را رها كنید (هركدام اسمی داشته است) .

مردم هم با اینها خو گرفته بودند؛ احساسات مردم را تهییج می كردند.
بعد باز قرآن از قول نوح می گوید: وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِیراً با همین حرفها چقدر مردم را گمراه كردند. وَ لا تَزِدِ اَلظّالِمِینَ إِلاّ ضَلالاً خدایا دیگر این مردم گمراه را جز بر گمراهیشان نیفزا؛ كه آن گمراهیِ بعد از گمراهی عكس العمل گمراهی اول است. بعد قرآن می فرماید كه این آخرین مرحله ی كار بود: مِمّا خَطِیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا به موجب گناهانشان غرق شدند. فَأُدْخِلُوا ناراً بعد از غرق شدن هم در دنیای دیگر وارد آتش شدند. فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اَللّهِ أَنْصاراً خدا را كه از دست داده بودند، از غیر خدا هم انصاری پیدا نكردند. یعنی آن وَدّ و سُواع و یَغوث و یَعوق و نَسر دیگر به دردشان نخورد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است