در
کتابخانه
بازدید : 127453تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
پیشگفتار
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>جامعه بخش اول: جامعه
Collapse <span class="HFormat">بخش دوم: </span>تاریخ بخش دوم: تاریخ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
گروهی به تاریخ نقلی به شدّت بدبین اند، تمام را مجعولات ناقلان می دانند كه بر اساس اغراض و اهداف شخصی یا تعصّبات ملّی و مذهبی و قومی و یا وابستگیهای اجتماعی، در نقل حوادث كم و زیاد و جعل و قلب و تحریف كرده اند و تاریخ را آنچنان كه خود خواسته اند شكل داده اند. حتّی افرادی كه اخلاقا از جعل و قلب عمدی امتناع داشته اند در نقل حوادث «انتخاب» به عمل آورده اند، یعنی همواره چیزهایی را نقل كرده اند كه با اهداف و عقاید خودشان ناسازگار نبوده است و از نقل حوادثی كه بر خلاف عقاید و احساساتشان بوده خودداری نموده اند. اینها هر چند در نقل حوادث تاریخی چیزی از خود نیفزوده اند و مادّه ی جعلی اضافه نكرده اند، امّا با
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 376
انتخابهای دلخواهانه ی خود، تاریخ را آنچنان كه خود خواسته اند «صورت» بخشیده اند.

یك حادثه یا یك شخصیّت آنگاه دقیقا قابل بررسی و تحلیل است كه تمام آنچه مربوط به اوست در اختیار محقّق قرار گیرد و اگر بعضی به او ارائه شود و بعضی كتمان گردد، چهره ی واقعی پنهان می ماند و چهره ای دیگر نمایان می گردد.

این بدبینان، در مورد تاریخ نقلی همان نظر را دارند كه برخی بدبینان فقها و مجتهدین به نقل احادیث و روایات دارند كه از آن به «انسداد باب علم» تعبیر می شود.

اینان نیز در تاریخ «انسدادی» می باشند. برخی به طنز درباره ی تاریخ گفته اند: «تاریخ عبارت است از یك سلسله حوادث واقع نشده به قلم كسی كه حاضر نبوده» . از یك روزنامه نگار این طنز نقل شده كه «واقعیّات مقدّس اند امّا عقیده آزاد است. » برخی دیگر در این حد بدبین نیستند امّا ترجیح داده اند كه در تاریخ، فلسفه ی شك را بپذیرند.

كتاب تاریخ چیست؟ [1] از «پروفسور سر جرج كلارك» نقل می كند كه:

«. . . معرفت گذشته پس از آنكه توسّط یك یا چند مغز بشری تصفیه شده به ما رسیده است، بنابراین حاوی ذرّات بسیط و جامد تغییرناپذیر نیست. . . پژوهش در این رشته بی پایان می نماید و به همین جهت پاره ای محقّقان ناشكیبا به فلسفه ی شك پناه برده اند یا دست كم به این عقیده توسّل جسته اند كه چون در تمام قضاوتهای تاریخی پای افراد و عقاید شخصی در میان است، اعتبار یكی به اندازه ی دیگری است و حقیقت تاریخی عینی وجود ندارد. » حقیقت این است كه هر چند نمی توان به طور دربست حتّی به نقلهای راویان موثّق اعتماد كرد، امّا اوّلا تاریخ یك سلسله مسلّمیّات دارد كه از نوع بدیهیّات در علوم دیگر به شمار می رود و همان مسلّمیّات خود می تواند مورد تجزیه و تحلیل محقّق قرار گیرد، ثانیا محقّق با نوعی اجتهاد می تواند صحّت و عدم صحّت برخی نقلها را در محك نقد قرار دهد و نتیجه گیری كند. امروز می بینیم كه بسیاری از مسائل كه در دوره هایی شهرت زائد الوصفی پیدا كرده اند، پس از گذشت چند قرن، محقّقان بی اعتباری آنها را مانند آفتاب روشن می سازند (داستان كتاب سوزی اسكندریّه كه از قرن هفتم- آری، فقط از قرن هفتم هجری- بر سر زبانها افتاد آنچنان شایع شد كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 377
تدریجا در اكثر كتابهای تاریخی راه یافت، امّا تحقیق محقّقان قرن اخیر ثابت كرد كه بی اساس محض است و ساخته ی مسیحیان مغرض بوده است) همچنانكه گاهی حقیقتی كتمان می شود امّا پس از مدّتی آشكار می شود. بنابراین به نقلهای تاریخی نمی توان به طور كلّی بدبین بود.


[1] . تألیف ای. اچ. كار، ترجمه ی حسن كامشاد، ص 8.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است