در
کتابخانه
بازدید : 127468تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
پیشگفتار
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>جامعه بخش اول: جامعه
Collapse <span class="HFormat">بخش دوم: </span>تاریخ بخش دوم: تاریخ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
انسان لا اقل در وجود اجتماعی خویش، دو گونه نیاز دارد: نیازهای مادّی از قبیل نیاز به نان و آب و مسكن و جامه و دوا و امثال اینها، و نیازهای معنوی از قبیل نیاز به تحصیل و دانش و ادبیّات و هنر و تفكّرات فلسفی و ایمان و ایدئولوژی و نیایش و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 387
اخلاق و اموری از این قبیل. هر دو نوع از نیاز، به هر حال و به هر علّتی، در انسان وجود دارد. سخن در اولویّت و تقدّم این نیازهاست كه كدامیك بر دیگری تقدّم دارد:

نیازهای مادّی یا نیازهای معنوی و یا هیچ كدام؟ نظریّه ی تقدّم نیازهای مادّی بر آن است كه نیازهای مادّی اولویّت و تقدّم دارند و این اولویّت و تقدّم تنها در این جهت نیست كه انسان در درجه ی اوّل در پی تأمین نیازهای مادّی است و آنگاه كه این نیازها تأمین شد به تأمین نیازهای معنوی می پردازد، بلكه خاستگاه نیازهای معنوی نیازهای مادّی است و نیازهای مادّی سرچشمه ی نیازهای معنوی است. چنین نیست كه انسان در متن آفرینش خود با دو گونه نیاز و دو گونه غریزه آفریده شده باشد: نیازها و غرائز مادّی، و نیازها و غرائز معنوی، بلكه انسان با یك گونه نیاز و یك گونه غرائز آفریده شده و نیازهای معنوی نیازهای ثانوی است و در حقیقت وسیله ای است برای رفع بهتر نیازهای مادّی.

به همین جهت، نیازهای معنوی از نظر شكل و كیفیّت و ماهیّت نیز تابع نیازهای مادّی است. انسان در هر دوره ای به تناسب رشد ابزار تولید نیازهای مادّی اش، شكل و رنگ و كیفیّت ویژه ای دارد. نیازهای معنوی وی نیز كه برخاسته از نیازهای مادّی اوست، از نظر شكل و كیفیّت و ویژگیها متناسب با نیازهای مادّی است. پس در حقیقت، میان نیازهای مادّی و نیازهای معنوی دو نوع اولویّت برقرار است: اولویّت وجودی یعنی نیاز معنوی مولود نیاز مادّی است، و دیگر اولویّت ماهوی یعنی شكل و خصوصیّت و چگونگی نیاز معنوی تابع شكل، و خصوصیّت و چگونگی نیاز مادّی است. در كتاب ماتریالیسم تاریخی تألیف «پ. رویان» از كتاب تفكّرات فلسفی «هایمن لوی» صفحه ی 92 چنین نقل می كند:

«راه مادّی زندگی بشر وی را بر آن داشت كه تئوریهایی بر طبق وسائل رفع احتیاجات مادّی زمان، راجع به دنیا (جهان بینی) و اجتماع و هنر و اخلاق و سایر معنویّات كه از همین راه مادّی و تولید ناشی شده بودند، بیان نماید. » [1] از این رو طرز داوری علمی، تفكّر فلسفی، ذوق و احساس زیبایی و هنری، ارزیابی اخلاقی، گرایش مذهبی هر فرد تابع طرز معاش اوست. اینجاست كه وقتی كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 388
این اصل در مورد فرد پیاده می شود به این صورت ادا می شود: «بگو چه می خورد تا بگویم چه فكر می كند» و اگر در سطح جامعه پیاده شود گفته می شود: «بگو درجه ی رشد ابزار تولید چیست و بگو چه روابط اقتصادی میان افراد جامعه حكمفرماست تا بگویم چه ایدئولوژی و چه فلسفه و چه اخلاق و چه مذهبی در آن جامعه وجود دارد» .

نقطه ی مقابل این نظریّه، نظریّه ی اصالت نیازهای معنوی است. طبق این نظریّه هر چند در فرد انسان نیازهای مادّی از نظر زمانی زودتر جوانه می زند و خود را نشان می دهد- چنانكه از حال كودك پیداست كه از آغاز تولّد در جستجوی شیر و پستان مادر است- ولی به تدریج نیازهای معنوی كه در سرشت انسان نهفته است می شكفند بطوری كه در سنین رشد و كمال، انسان نیازهای مادّی خویش را فدای نیازهای معنوی می كند. به تعبیر دیگر، لذّتهای معنوی در انسان، هم اصیل است و هم نیرومندتر از لذّتها و جاذبه های مادّی [2]. انسان به هر اندازه آموزش و پرورش انسانی بیابد، نیازهای معنوی و لذّتهای معنوی و بالأخره حیات معنوی اش، نیازها و لذّتها و حیات مادّی اش را تحت تأثیر قرار می دهد. جامعه نیز چنین است، یعنی در جامعه های بدوی نیازهای مادّی بیش از نیازهای معنوی حكومت دارد ولی به هر اندازه جامعه متكامل تر گردد نیازهای معنوی ارزش و تقدّم بیشتری می یابند و به صورت هدف انسانی در می آیند و نیازهای مادّی را تحت الشّعاع قرار داده و در حدّ وسیله تنزّل می دهند [3].


[1] . ماتریالیسم تاریخی، ص 37.
[2] . بوعلی در نمط هشتم اشارات در این موضوع به طرزی عالی بحث كرده است.
[3] . رجوع شود به رساله ی قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه ی تاریخ اثر مؤلّف.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است