1. رجوع شود به ورقه های ماتریالیسم تاریخی مسئله ی نیروی معنوی ایمان و مسئله ی اسلام انقلابی و مسئله ی نقش وارد كردن خودآگاهی طبقاتی و تضاد طبقاتی در شعور مردم و اینكه از نظر اسلام انقلابی یگانه راه همین است، برخلاف انقلاب اسلامی كه به هویت اسلامی و هویت الهی قائل است. 2. ایضاً ورقه ی انقلاب، مدارك 3. تجدیدنظرطلبی از ماركس تا مائو صفحه ی 238، مسئله ی نقش رهبر و رهبری و نقش اساسی و اصیل هدایت4. دو تفسیر از معنویت: معنویت منفی و معنویت مثبت5. راجع به ریشه ی مذهب، از دید اسلام انقلابی، خود اسلام و مذهب راستین تاریخ [بر] خاسته از طبقه ی محروم است و همیشه جنگها جنگ مذهب علیه مذهب بوده است و كفر خودْ مذهب است نه بی مذهبی و اینكه اسلام همواره دعوت به جنگ با مذهب كفر كرده است نه به جنگ با لامذهبی مثلاً ماتریالیسم و ماركسیسم، كه این جنگها اختراع مذهب شرك است. 6. یكی از تفاوت [های ] این دو بینش، قضاوت درباره ی اخلاق است. از نظر اسلام انقلابی، مبارزه محور است، آنتی تز بودن محور و اساس است- آنچنان كه در اخلاق ماركسیستی گفته ایم- برخلاف انقلاب اسلامی (رجوع شود به ورقه های اخلاق ماركسیستی) . 7. تفاوت دیگر در خوشبینی و بدبینی نسبت به گذشته و تاریخ است. از نظر اسلام انقلابی، گذشته سراسر ظلم و ظلمت و تاریكی است و جهان تاكنون به ناحق و باطل برپا بوده است، برخلاف انقلاب اسلامی كه همواره غلبه با حق است (رجوع شود به سه سخنرانی در دماوند درباره ی این مطلب و به بحثهای تفسیری اول بقره) . 8. تفاوت دیگر در آینده ی تاریخ است كه هردو به آینده ی تاریخ و بشریت خوشبین اند، اما اسلام انقلابی آینده را و پیروزی را از محرومین می داند و انقلاب اسلامی از انسان مؤمن عاملِ به رشد فكری و اخلاقی و پیوستگی به عقیده و ایمان رسیده. 9. از نظر اسلام انقلابی، در طول تاریخ همواره مذهب علیه مذهب می جنگیده نه مذهب علیه لامذهبی، اكنون نیز وظیفه ی مذهب جنگیدن علیه مذهب است، یعنی مذهب توحید و شرك همواره در برابر یكدیگر بوده اند نه مثلاً اسلام و مسیحیت یا یهودیت، یا اسلام و الحاد، اسلام و ماتریالیسم، كه این جنگها انحراف است. 10. از نظر اسلام انقلابی، خاستگاه مذهب توحیدی محرومین اند و خاستگاه مذهب شرك اغنیا و مترفین، و جنگ مذهب با مذهب همین جنگ دو طبقه است.