در
کتابخانه
بازدید : 871901تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
فهرست
Collapse حرف الفحرف الف
اختلاف
اختلاف در قرآن
اختلاف طبقاتی و غیرطبقاتی
اختلاف ممدوح و اختلاف مذموم
اختلاف و اتفاق
معنی اخلاص
اخوان المسلمین
ادب و ادبیات
ادبیات
اراده ی اخلاقی
اراده و عزم و همت
ارزان یافتن موجب قدر ندانستن است
ارزشها
ازخودبیگانگی و فطرت
ازخودبیگانگی در فلسفه ی هند
ازخودبیگانگی از نظر تربیت
ازخود بیگانگی
ازخود بیگانگی و اخلاق
ازخودبیگانگی در نظام سرمایه داری
آدم- راز قصه ی آدم
آدم، خلافت الهی و امانت الهی
آدم، بهشت آدم، شجره ی منهیه
آدم
داستان آدم
آدمیت- دین و علم
آدمیت
آرزو، طول امل
آرزو، تقوا، سعادت
آرزوهای غیرمنطقی
آرزو، طول امل و عرض امل و ارتفاع و اوج امل
آرمان
خلاصه یادداشت آرمان پیامبران- عدل
یادداشت آرمان پیامبران- عدالت
آرمان پیامبران
آزادی یا نظم؟
آزادی- بردگی- حق مملوك در اسلام
آزادی- بردگی
آزادی آیا هدف است یا وسیله؟
آزادی و ازخودبیگانگی
نهضت آزادی بخش اسلام
خلاصه ی مطلب از نمره ی 2 تا اینجا:
خلاصه
آزادی
اسلام و آزادی عقیده
آزادی- استبداد دینی
آزادی و آزادگی معنوی
آزادی و دموكراسی در عصر ما
آزادگی و عزّت، آزادی
آزادی
آزادی و آزادگی
آزادی
اسلام و آزادی- آزادی اهل كتاب در قلمرو اسلام
آزادی معنوی- كلمه ی مولی ?
آزادی معنوی، معنی آزادی، ارزش آزادی
آزادی معنوی- خلاصه
یادداشت آزادی عقیده
آزادی عقیده
آزادی عقیده- مدارك و مراجع
آزادی عقیده
آزادی و عادات اخلاقی
آزادی- جبر و اختیار از نظر ماتریالیسم تاریخی
آزادی، تصادم، تكامل
آزادی فكر
معنی و ارزش آزادی
معنی و ارزش آزادی- شاهراه تغییر و تبدل
عوامل آزادی و راه تحصیل آن
عوامل آزادی- احساس منش آزاد
عوامل آزادی- دو عنصر عصیان و تسلیم و وابستگی آنها به یكدیگر
میدان آزادی و اراده ی انسان- سمینار رضائیه 54/4/22
میدان آزادی و اراده ی انسان- سمینار دبیران علوم دینی در مشهد 53/6/7
تعریف آزادی- سخن هرلدلسكی
آزادی طبیعت یا آزادی اراده و خواست
آزادی یا خیر و مصلحت
آزادی و آگاهی و رابطه ی آنها با عشق كه ضد آنهاست
آزادی و قیمومت- تعهد و جهاد
«آگاهی» از نظر مولانا
آگاهی
آگاهی و نقش مؤثر آن
آگاهی
آگاهی اسلامی
آسان گرفتن- باید كارها را آسان گرفت و نباید سخت كوش بود
آمریكا- آمار جنایات
آمریكا، قتل و كشتار و جنایت و وحشت
همجنس بازی در آمریكا
آمریكا
آینده ی انسان
آینده و پیشرفت
آیه- معجزه
اباحیگری- استخدام وسیله
اباحیگری- عیّاری، ملامتیگری
اباحیگری
ابن صیاد
ابوطالب
ابوبكر
اتحاد
اتحاد و قدرت و تشكیلات و نظم
اجتماع انسانی
اجتهاد- عدم كلیت در مدیریت
اجتهاد
چرا در رسالت اجرت نیست؟
اُحُد
احسان و نیكی بی اثر نیست
احسان به كسی كه به تو بدی كرده است
احسان بی طمع
احسان به نااهل
احسان به نااهلان
احسان به حیوانات
احیاء تفكر اسلامی
یادداشت احیاء تفكر اسلامی
احیاء تفكر اسلامی
احیاء فكر دینی- مسأله ی هر صد سال یك مصلح
احیاء فكر دینی
احیاء فكر دینی اسلامی
استعمار نو
استعمار
استعمار
استعمار، ماشینیزم، سلب شخصیت از انسانها و تبعید آنها
اسماعیلیه و قرامطه
اشراط الساعة
در اصلاحات اجتماعی هرچه زودتر باید به قطع ریشه ی فساد قیام كرد
اصلاح و تجدد فكر دینی- جریانات فكری گوناگون
اصلاح و تجدد فكر دینی- دین و سیاست
اصلاح و تجدد فكر دینی- روشنفكران عرب و ایرانی
اصلاح و تجدد فكر دینی- عروبت، تمدن غرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- فرنگی مآبی، ملیت، اسلام
اصلاح و تجدد فكر دینی- طه حسین، فرنگی مآبی
اصلاح، تجدد فكر دینی- سید جمال
اصلاح و تجدد فكر دینی- عبده
اصلاح و تجدد فكر دینی- كواكبی
اصلاح و تجدد فكر دینی- كواكبی، نظم یا آزادی
اصلاح و تجدد فكر دینی- دردها و نیازهای مسلمین
اصلاح و تجدد دینی- ملّیون و اخوان المسلمین
اخوان المسلمین- علل پیدایش
اصلاح و تجدد دینی- استعمار فرهنگی غرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- بیدارسازی و رنسانس در صد ساله ی اخیر
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصول اساسی اصلاح؛ قرآن
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصول اساسی اصلاح؛ سنت
اصلاح و تجدد فكر دینی- تعلیمات اصلاحی و اصلاح تئوریك
اصلاح و تجدد فكر دینی- اجتهاد، اجماع
اصلاح و تجدد فكر دینی- تمایز عبادات و معاملات
اصلاح و تجدد فكر دینی- سه مرحله ی اصلاح؛ مرحله ی قهرمانان
اصلاح و تجدد فكر دینی- مراحل سه گانه؛ مرحله ی دوم: مصلحان جهان عرب
اصلاح و تجددطلبی- شكست نسبی مرحله دوم
اصلاح و تجدد فكر دینی- مرحله سوم
اصلاح و تجدد فكر دینی- علل سستی وضع اصلاح طلبان
اصلاح و تجدد فكر دینی- گرایشهای لیبرالی
اصلاح و تجدد فكر دینی- لیبرالیسم مذهبی
اصلاح و تجدد فكر دینی- آینده ی اصلاح در جهان عرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصلاح طلبی در ایران
اصلاح و تجدد فكر دینی
(كتابها) اصلاح، نهضتهای اسلامی در صد ساله ی اخیر
اصلاح و تجدد دینی (موضوعات)
اقبال لاهوری- شخصیت ملی
یادداشت اقبال و احیاء فكر دینی
اقبال و احیاء فكر دینی
اقبال و تمدن اروپایی
احیاء فلسفه دینی اسلام
آغاز شالوده های عقلی در اسلام
اقبال و اجتهاد- طرز تفكر اسلامی درباره ابدیت و تغییر
اقلیم ها
الهامات
امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف و مسأله جهان بینی
امر به معروف و نهی از منكر باید از رحمت ناشی شود
امر به معروف- فعالیتهای خیریه ی سازمان بهداشت جهانی
امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف- احادیث
یادداشت امر به معروف- مبارزه از نظر اسلام و از نظر ماركسیسم
یادداشت «امر به معروف و نهی از منكر، یك مسؤولیت اجتماعی اسلامی»
یادداشت امر به معروف، یك مسؤولیت، شرایط اجرایی
یادداشت امر به معروف- مكانیسم و منطق
یادداشت امر به معروف- مراحل: قلب، زبان، عمل
یادداشت امر به معروف- نیروی محبت و لطف
یادداشت ا مر به معروف- صالح زیاد داشته ایم و مصلح كم
یادداشت امر به معروف- صلاحیت اخلاقی
یادداشت امر به معروف- قبول حكومت از قِبل جائر برای امر به معروف- حسبه و احتساب
یادداشت امر به معروف
امر به معروف و نهی از منكر- مدارك
عقیده فقهای اسلام در باب امر به معروف و نهی از منكر به معنی قیام در مقابل حكام جور
امر به معروف- احتساب
امر به معروف- رعایت حال مردم در اینكه هر سخنی ولو راست باشد نباید گفته شود
امر به معروف- مرحله قتل
امر به معروف و نهی از منكر- تبلیغهایی كه اثر معكوس دارد
امر به معروف و نهی از منكر- قیامهای خونین شیعه
امر به معروف و نهی از منكر
امنیت
امنیت و استفاده از سایر نعمتها
امویین و عباسیین
امویین و پایان كار آنها
سطح امید
امید و رجا- طول امل
امید و رابطه با آینده و گذشته
امید و نومیدی
امیدواری به نتیجه كار خیر
انتقاد
انتقاد از روحانیت و منطق تُف
فلاسفه ی اندلس
اندلس
انسان، نسیان خود و نسیان خدا
انسان از نظر ماركسیسم
انسان و سرنوشت- رابطه قضا و قدر با فعالیت و یا تنبلی
انسانیت از دیده ی علی علیه السلام
انسان- تنهایی
غربت و تنهایی انسان
معاد، تجسم اعمال- ایضا معاد
معاد- برزخ
معاد- دكّه ی واحده
انسان كامل از نظر شبستری
انسان كامل از نظر فلاسفه
انسان ناقص و انسان كامل
انسان كامل- مدارك
انسان كامل- فرشته- درد و بی دردی
انسان كامل- درد داشتن
یادداشت انسان كامل
یادداشت انسان كامل از نظر اسلام
یادداشت انسان كامل، مكتب عقل
انسان كامل، مكتب دل (عشق)
انسان سالم
یادداشت انسان ایده آل
انسان و غربت او در این جهان- درد عرفانی
انسان، غربت و تنهایی انسان
انسان كامل- آزادی
انسان، ماشینیزم، استعمار
تنزل مقام انسان در عصر جدید
اصالت انسان یا اومانیسم- سقوط انسان در غرب
یادداشت قرآن و انسان
یادداشت قرآن و انسان- عبادت و آزادی از طبیعت
یادداشت قرآن و انسان
مدح و ذمّ توأم انسان
مدح و ذمّ انسان در قرآن
ذمّ انسان در قرآن
مسائل انسان در قرآن
انسان و خودآگاهی
انسان، فلسفه
انسان و اجتماع و تكامل اجتماع
انسانیت و سوسیالیزم، عقل و روح عدالتخواهی
انسان و عبادت
انسان و جهان
انسانیت
انسان سالم انسان خودآگاه و ارجگذار به ارزشهای انسانی
انسان- ایده آل جویی و كمال مطلوب خواهی
انسان- خودشناسی
انسان و فطرت و طبیعت ذاتی
انسان چند قلم احتیاج و یا چند دهان دارد
انسان مدنی بالطبع است
انسان و حیوان اجتماعی و تفاوت آنها
انسان مدنی بالطبع است
انسان
غرائز اصلی انسان
ارزش انسان در یونان قدیم
انسان
انسان- عقل و حس
ارزش انسان
انسان، شخصیت
انسان- عدالت، تمایل فطری
انسان عالم صغیر است
انسان، مسأله خود واقعی
انسان از نظر اروپایی
انسان و حسن تقویم
انسان و كتاب
انسان عالم صغیر است
انسان و فراموشكاریهای او
محركات انسان، غرائز انسان
انسان، خودواقعی و خودخیالی
آیا انسان ماشین است؟ حیثیت بشری و انسانی
انسان- مسؤولیت
احیای انسان
یادداشت مكتب انسانیت
مكتب انسانیت
انسان- آینده ی انسان
انسان- تعریفها
انسان، دروازه ی معنویت- ارزشها، نظام ارزشها، انقلاب ارزشها
ارزش انسان از [نظر] هوبز و لاك
انسان از نظر فروید
انسان- تخیّل
مشخصات انسان كامل
انفاقات باید فی سبیل اللّ?ه باشد و از سرچشمه ی ایمان سرچشمه بگیرد نه به خاطر ریا و تظاهر باشد
انفاقات- صدقه ی سرّ و صدقه ی علانیه
در تعبیر قرآن فقرا در مال اغنیا «حق» دارند
در انفاقات نباید زیاده روی بشود
منطق پول و پولدار در انفاقات
در انفاقات باید جنبه ی توجه به اثر و رعایت حكمت صدقه ملحوظ باشد، پایه ی انفاقات باید عقل باشد نه عاطفه
كوشش در راه فقرا و اقامه ی امر انفاق
انفاقات مالی از عبادات بدنی بهتر نماینده ایمان می باشند
باید از چیزهای خوب و مورد علاقه انفاق كرد، نه از دور ریختنی ها و ته ظرفی ها و پس مانده ها
انفاقات اثر دارد
مجموع مطالبی كه در مورد انفاقات هست
انفاقات- عبادت مالی فرادی ? یا جماعت
مالی كه انفاق می شود از كجا تحصیل شده؟
توجه به اثر و رعایت حكمت در انفاقات، اقسام انفاقات به حسب رعایت حكمت و عدم رعایت آن
در قرآن و اخبار عنایتی شده به نشان دادن فقیر و مستحق واقعی
در انفاقات باید ملاحظه ی جنبه های روحی و معنوی هم بشود
در قرآن كریم در مورد انفاقات، از مال به «خیر» تعبیر شده
آثار روحی و معنوی انفاقات
انفال
انكارهای بیجا
انوشیروان
ایران ساسانی- تمدن ساسانی- كتاب
ایران ساسانی، كتاب- توصیف جاحظ از كتب ساسانی كه محتوایی نداشت و یكسره خرافه و افسانه بود
ایدئولوژی، آرمان
ایدئولوژی مذهبی
ایدئولوژی و فرهنگ
ایدئولوژی اسلامی- مدارك
ایدئولوژیهای محدود و ایدئولوژیهای كلی
ایدئولوژی اسلامی
ایدئولوژی- تعریفات
ایدئولوژی، مكتب، انسان و جامعه ایده آل
یادداشت ایدئولوژی اسلامی
ایدئولوژی- لغت و سیر تحول آن
ایدئولوژی و ایمان
یادداشت فواید و آثار ایمان
ارزش ایمان و عقیده و آرمان
ماهیت و ارزش ایمان و عقیده ی مذهبی
ایمان- سرمایه، ارزش ایمان
ایمان- كمال شخصیت، بسط شخصیت
ایمان- مكتب، جهان بینی
ایمان
ضرورت ایمان
یادداشت شب شنبه دهم فروردین 53، آبادان- ضرورت ایمان
ایمان به گفته های پیغمبر یا به آثار گناهان و واجبات
فواید ایمان
ایمان
ایمان پشتوانه ی قانون و اخلاق است
ایمان و مسؤولیت
ایمان به گفته ی پیامبران شأن مردم پخته است
ایمان به حقایق دین شأن اقلیت پخته است
ایمان، گریز از ایمان
یكی از آثار ایمان شیرین كردن تلخی كار و آسان كردن سنگینی كار است
لغت ایمان
یادداشت علم و ایمان- سخنرانی دبیرستان علوی در 22 رمضان 92 برای دانش آموزان سیكل دوم
علم و ایمان- سخن دوركهایم درباره ی روح حاكم بر جامعه در قدیم
علم و ایمان- سخنرانی در دبیرستان علوی در رمضان 92
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
[1] در شماره ی 53، 54 سال 32 «خواندنیها» شماره ی مخصوص نوروز 1351 مقاله ای تحت عنوان «بلای بی آرمانی» از شخصی به نام دكتر حسین وحیدی آورده است كه خلاصه ای از آن نقل می شود:

«در جامعه ی ایرانی عوامل نابسامانی اجتماعی بسیار است كه اگر از میان همه ی آنها عامل مهم را بلای بی آرمانی بدانیم شاید سخن به گزاف نگفته باشیم. اگر سازمان اداری ما نارساست، اگر تباهی اخلاق در تمام شؤون زندگی ما به چشم می خورد.

خلأ بی آرمانی درایران:

اگر روابط اجتماعی ما ناهماهنگ و ناهنجار است، اگر كژاندیشی و كژپنداری و به دنبال آن كژرفتاری و كژگفتاری در جامعه حكومت می كند و دهها و صدها اگرهای دیگر، یك دلیل بزرگ این است كه مردم ما از یك آرمان
جلد یك . ج1، ص: 434
(ایدئولوژی) معین و مشخص برخوردار نیستند. در جامعه ی ما یك محور آرمانی و فكری كه بتواند رفتار اجتماعی و خوبی (كذا) و كردار ما را در جهت معینی استوار سازد و خوب و بد و زشت و زیبا و پسندیده و ناپسند و شایسته و ناشایست را از یكدیگر مجزا كند وجود ندارد.

دین به صورت یك سلسله تشریفات نه به صورت یك مكتب الهام بخش اخلاق و عمل نیك:

در جامعه ی ما هر كسی برای خودش دنیایی و دینی و مذهبی و حزبی و مرامی و مسلكی و آیینی و آرمانی دارد و هرطور كه سودش ایجاب كند قضایا و مسائل را از دیدگاه خاص خودش می سنجد و تعبیر می كند و تصمیم می گیرد و اجرا می كند. گروهی اصلاً پایبند به دینی و ایمانی و مرامی و مسلكی نیستند. گروهی دیگر دین دارند ولی دینی كه فقط به ظواهر كار دارد. برای اینان دین یعنی شربت نذری و روضه خوانی و زیارت و سینه و زنجیرزنی و چند قران صدقه و سالی یكی دو بار اطعام مساكین پرسروصدا. اینان تا اینجا دیندارند و خیلی هم دیندارند ولی وقتی پای راستی، درستكاری و نخوردن پول نزول و تشخیص مال حرام از حلال و یاد نكردن سوگند دروغ به میان آید، از هر كافر حربی كافرترند.

متظاهران به مرام و حزب و مسلك:

گروهی به اصطلاح روشنفكرند و اهل مسلك و آرمان (ایدئولوژی) و حزب و كمیته اند ولی مسلك و حزب برای آنها یعنی شغل دولتی.

اینان گرد هم می آیند و به نام آرمان و مسلك پستهای دولتی را میان خود تقسیم می كنند و اگر زمانی خللی در این تقسیم بندی حاصل شد آناً قبله عوض می كنند.

نسل نو و به اصطلاح روشنفكر و مقلد میمون- صفت غرب:

گروهی از مردم به اصطلاح نسل نوند و روشنفكرند. اینان همانها هستند كه تفاله ی اندیشه های سیاه و قی كرده های فكر منحطترین آدمهای جهان غرب را به خود می بندند و با مهوّعترین ژستها ادای هیپی های آواره ی مغرب زمین را درمی آورند.

گروهی بدون اینكه عمیقاً به فلسفه های غرب وارد باشند، برای تظاهر و بزرگ نمایی سخنی از «پوچی» به میان می آورند و با دود حشیش و گرد هروئین و نشئه تریاك روزها را به شب و شبها را به روز می پیوندند بدون آنكه به اندازه ی مگسی در جامعه ی خود مؤثر باشند.
جلد یك . ج1، ص: 435
انسان موجودی جستجوگر است (و در همین جا روح مكتب خود را باید پیدا كند):

آرمان (ایدئولوژی) چیست؟ .

انسان برای ادامه ی زندگی جز ایندو (وسایل زندگی از خوراك و پوشاك و مسكن و غیره و ارتباط با افراد جامعه) موجودی است جستجوگر كه دائماً در تلاش است كه به اسرار گیتی پی برده و راز هستی و مظاهر آن را دریابد.

به عقیده ی نویسنده اگر شرایط زندگی یكسان باشد، یك سیستم واحد فكری به وجود می آید:

انسان، هم برای ادامه ی زیستن و هم در رابطه با افراد دیگر و هم در تكاپوی كشف رازهای هستی از یك نیرو استفاده می كند و آن اندیشه است. در شرایطی كه زندگی افراد كمابیش یكسان باشد، به ناچار اندیشه ی آنها و تراویده ی اندیشه كه نظرات آنها باشد یكسان می گردد (! ! ! ) و در نتیجه یك سیستم واحد فكری به وجود می آید كه همه ی مظاهر زندگی مانند مظاهر سیاسی، اخلاقی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی را دربرمی گیرد. این سیستم فكری واحد را «ایدئولوژی» یا آرمان می گویند.

(دگرگونیهای آرمانی (ایدئولوژی) و تكیه گاه آن) .

همان طور كه همه ی مظاهر زندگی بخصوص زندگی اقتصادی انسان در حال دگرگونی است، آرمانهای انسان نیز در حال تغییر و تحول و تكامل است و در هر زمان و در هر مكان انسان برای حل مسائل پیرامون خود از یك آرمان ویژه پیروی می كند. زمانی اساطیر مشكل گشای همه ی مسائل برای انسان بود و زمانی دین و زمانی علم و زمانی فلسفه. و اگر خواسته باشیم تكیه گاه اساسی آرمانهای امروز جهان را دانسته باشیم بدون هیچ شك باید بگوییم كه عصر ما از جهت آرمانی عصر فلسفه است. در جهان معاصر هر كشوری كه توانسته است مردم را پیرامون یك فلسفه ی بخصوص گردآورد، آن جامعه راه تكامل و پیشرفت پیموده و هر كشوری كه نتوانسته و یا نخواسته چنین كند، تشتت و پراكندگی فكر و به دنبال آن تباهی اخلاقی و اجتماعی بر آن كشور چیره شده است، همان بلایی كه گریبان جامعه (ما) را گرفته است: بلای نبودن یك فلسفه ی راستین و نوین و نبودن یك
جلد یك . ج1، ص: 436
آرمان معین همگانی.

نقش شیوه ی تولید در تشكل آرمان.

تكیه گاه آرمان
:

تكیه گاه آرمان در درجه ی اول زندگی اقتصادی و معاشی است. انسان برای ادامه ی زندگی مجبور است از یك سو نیروی كار و سرمایه را با طبیعت بیامیزد و كالا تولید كند و از سوی دیگر در كار تولید با مردم دیگر در ارتباط باشد.

شیوه ی تولید و زندگی اقتصادی در تشكل آرمان نقش اساسی دارد و تولید هرچه بود آرمان نیز چنین می شود. زمانی در كشور ما تولید بر مبنای كشاورزی بود و رابطه و مناسبات تولیدی نیز بر این مبنا در مدار نظام ارباب- رعیتی (فئودالیته) بود. در چنین شرایطی آرمان جامعه ی ما و به پیروی از آن، همه ی مظاهر سیاسی، اقتصادی، حقوقی، فرهنگی، آموزشی، اخلاقی رنگ نظام اجتماعی موجود را داشت.

شیوه هاو سنتهای كهن كه از دیرباز بر آرمان موجود استوار شده بود همه ی مسائل زندگی ما را حل می كرد. ولی وقتی اقتصاد ایران از تولید كشاورزی مطلق وارد مرحله ی تولید صنعتی شد و سرمایه داری تجاری و صنعتی گسترش یافت، مسائل آرمانی و به دنبال آن همه ی مظاهر اجتماعی مانند حقوق، فرهنگ، آموزش، عرف و سنت. . . دگرگون شد و امروز كه اقتصاد ایران وارد مرحله ی دوم صنعت كه صنایع مادر و سنگین باشد شده است، این دگرگونی تندتر و ژرفتر است.

خلأ آرمانی در ایران:

تفاوت بزرگ بین اروپا و ایران و كشورهای مانند ایران در این است كه در اروپا با تغییر زندگی اقتصادی و تولیدی، همه ی مظاهر زندگی انسانی از جمله اندیشه و آرمان و روابط اجتماعی نیز دگرگون شده است. در اروپا تا قرن 16 زندگی اقتصادی بر پایه ی اقتصاد كشاورزی و نظام اجتماعی هم ارباب- رعیتی (فئودالیته) بود، ولی از قرن شانزدهم به بعد و با رویدادهای مهمی چون كشف قاره ی آمریكا و سایر
جلد یك . ج1، ص: 437
مناطق جدید جغرافیایی، كشف راههای تازه ی دریایی، اختراع قطب نما و صنعت چاپ و. . . چهره ی اقتصادی اروپا عوض شد و به دنبال آن مظاهر زندگی اجتماعی از جمله آرمانها نیز دگرگون گشت، و وقتی انقلاب صنعتی در اروپا روی داد و اقتصاد بكلی عوض شد همه چیز در جوامع آن قاره به یكباره رو به دگرگونی نهاد تا وضع به امروز رسید.

در كشور ما نیز چنانكه می بینیم و می دانیم دگرگونی در زندگی اقتصادی روی داده است و به جایی رسیده كه وارد مرحله ی دوم صنعت شده است. ولی تفاوت ایران با اروپا در این است كه گرچه از راه تغییر و تحولات اقتصادی، روابط اجتماعی و اندیشه و آرمانهای دیرینه در كشور ما از بین رفته و یا متزلزل گشته است، جای آن خالی مانده و آرمانی كه بتواند هماهنگ با مقتضیات اجتماعی ایران بوده و از دل سرزمین ما و فرهنگ ما تراویده باشد [2]به وجود نیامده است و از این جهت اجتماع امروز ایران دچار سرگردانی شده است، سرگردانی آرمانی. جوان ایرانی سرگردان است كه از آرمانهای مذهبی پیروی كند یا آرمانهای حزبی یا آرمانهای فلسفی، و از این جهت در هر مرحله از سالهای جوانی به یك آرمان رو می كند.

آرمانهای جهان غرب:

شاید در اینجا گفته شود كه ما برای راحت كردن فكر خود بهتر است همان طور كه صنعت را از اروپا می آوریم و قوانین خود را از اروپا برمی گزینیم و خلاصه همه چیز خود را از اروپا الگوبرداری می كنیم، در مورد آرمان نیز چنین كنیم و یك آرمان اروپایی را بگیریم و در كشور خود پیاده كنیم.

این سخن اشتباه است و بسیار هم اشتباه است. بخش بزرگی از
جلد یك . ج1، ص: 438
دشواریهای زندگی ما همین است كه این اشتباه را مرتكب شده ایم.

تفاوت بین صنعت و آرمان این است كه صنعت ماشین بی جان است، ولی آرمان با انسان و اندیشه و احساس او سر و كار دارد و همان طور كه هر انسان فقط در شرایط اقلیمی مخصوص می تواند زندگی كند آرمان نیز چنین است [3]. آرمان زاده ی زندگی گذشته و دور و دراز یك ملت است و اگر هم تغییر می كند باز ریشه ی آن در گذشته است و اگر از ریشه جدا شود خواه ناخواه خشك می شود و از بین می رود. ما همه چیز را می توانیم از خارج وارد كنیم جز آرمان را. هر آرمانی كه از خارج وارد كرده ایم هنوز از مرز نگذشته جان باخته و پوسته ی آن به دست ما رسیده است. به این هیپی گری جوانهای امروز بنگرید.

نقش آرمان در زندگی انسان:

آرمان و ایمان و فواید آن:

آرمان هرچه باشد بزرگترین فایده اش این است كه با ایجاد معیاری برای خوب و بد و درست و نادرست و زشت و زیبا انسان را از سرگردانی نجات می دهد و از تباه شدن و هدررفتن نیروی اندیشه ی او جلوگیری می كند. عمر جهان بسیار دراز است و عمر آدمی كوتاه و اگر انسان قرار باشد همه ی این مسائل را خودش بكاود و راه حل پیدا كند جز اینكه زندگی اش را می بازد، سردرگم و سرگردان هم می شود.

رفع سرگردانی و روشن شدن تكلیف فرد:

ولی وقتی انسان متعهد به آرمانی بود، آن آرمان هرچه می خواهد باشد دیگر تكلیف انسان با زندگی و مسائل آن روشن می شود [4](تعبد و تسلیم) .

بی ایمانی و جدال با خود:

یك نفر مسلمان واقعی و متعهد آدم واقعاً خوشبختی است، زیرا در برابر هر مسأله حكمی دارد كه طبق آن عمل می كند. . . مصیبت بزرگ وقتی است كه انسان آرمانی نداشته باشد، مثل بیشتر مردم ما كه هیچ گاه تكیه گاه فكری ندارند و به همین جهت شب و روز با خودشان
جلد یك . ج1، ص: 439
در جدالند.

روشن شدن تكلیف افراد از نظر وظیفه ی اجتماعی:

آرمان آرامش اجتماعی نیز ایجاد می كند. وقتی همه ی افراد ملتی تابع یك فكر و یك عقیده بودند دیگر تكلیف همه چیز روشن است. در جامعه ی شوروی هركس می داند چكاره است و چكار باید بكند. . .

نظم اجتماعی:

آرمان نظم اجتماعی ایجاد می كند، پراكندگی و اختلاف را از بین می برد و لااقل پراكندگیها و اختلافها هم در قالب منطقی درمی آید.

نظم اخلاقی:

فایده ی مهم دیگر آرمان، ایجاد نظم اخلاقی است. وقتی انسان و جامعه تابع یك آرمان مشخص و معین شد و خوب و بد و زشت و زیبا و درست و نادرست با معیارهای معینی سنجیده شد، خواه ناخواه یك نظم اخلاقی به وجود خواهد آمد و تكلیف همه چیز روشن خواهد شد و در پرتو این نظام اخلاقی، انسان تبدیل می گردد به یك موجود پارسا و همین پارسایی است كه مشكل گشای همه چیز است.

كوششی در ایجاد یك آرمان پارسایی در ایران:

بلای بی آرمانی در سرزمینی روی داده كه فرهنگش سراپا آرمان است، آنهم آرمان پارسایی، از آرمان زردشتی كه یكی از درخشانترین آرمانهای جهانی است بگیریم تا آرمان اسلام و آرمان عرفان و امواج درخشان ادب فارسی كه همه اش در مدارساختن انسان پارساست. » .

نویسنده ی مقاله در شماره ی بعد تحت عنوان اینكه «در غرب خبری نیست» مطالبی می نویسد كه خلاصه اش این است:

«آرمان نمی تواند ره آوردی از یك كشور خارج باشد، زیرا آرمان با انسان سروكار دارد كه در طی چند هزار سال در یك سرزمین به وجود آمده و گسترده شده است و هر آرمانی كه به وجود آید باید مبتنی باشد بر این ریشه ها. جز ریشه ی فكری، پایه ی دیگر آرمان چگونگی وضع اقتصادی جامعه است. هر جامعه بنا به چگونگی شیوه ی تولید در یك
جلد یك . ج1، ص: 440
مرحله از سیر تكامل اقتصادی است و همه ی مظاهر اجتماعی از این زیربنا پیروی می كند و همراه و هماهنگ با آن است.

در جامعه ی ما همه ی چشمها به غرب است، همه چیز با غرب آغاز می شود و با غرب پایان می یابد و همه ی كوششها در جهتی است كه روزی ایران جامه ی غربی به تن كند. باید دید كه آیا این جامه ی عاریتی به تن ما برازنده هست یا نه؟ و آیا اگر ما واقعاً روزی به غرب رسیدیم دیگر همه ی دردهایمان درمان یافته است؟ .

درباره ی دانش غرب بحثی نیست. دانش، شرقی یا غربی نیست. خود غربیها هنگامی كه گام درراه پیشرفت نهادند دانش را از دیگران فرا گرفتند، بلكه از آرمانهای غربی سخن در میان است. هیچ آرمانی [5]تاوقتی با مقتضیات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سایر نمودهای ملی ما سازگار و هماهنگ نباشد نمی تواند به صورت یك محور فكری اندیشه و كوشش، مردم ما را در یك جهت معین رهبری كند.

غرب به كجا می رود؟ :

غرب به كجا می رود و این پی سپری از غرب ما را به كجا می رساند؟ بهتر است پاسخ این پرسش را از زبان خود غربیها بشنویم تا ببینیم غرب چه وضعی دارد و به كجا می رود؟ .

امروز آمریكا با قدرت بزرگ اقتصادی خود بر سر جهان غرب قرار گرفته و رهبری این جهان را به دست دارد. در خود آمریكا نیویورك قلب آن سرزمین است و حتی مقر سازمان ملل متحد در این شهر است. و حالا این شما و این گزارش «ادگارهوور» رئیس اف. بی. ای.

درباره ی وضع اجتماعی آمریكا و نیویورك:

جلد یك . ج1، ص: 441
آمار جنایت در آمریكا:

هر 43 دقیقه یك قتل.

هر 14 دقیقه یك تجاوز جنسی.

هر /25 دقیقه یك دزدی معمولی.

هر 2 دقیقه یك حمله و تهدید با اسلحه.

جنایت در آمریكا:

هر 48 ثانیه یك مورد دزدی اتومبیل.

هر 30 ثانیه یك جیب بری.

هر 20 ثانیه یك دزدی در خانه ی مردم.

در امریكا 90 درصد دانشجویان دانشگاهها از ماری جوانا و ال. اس. دی. و دیگر مواد مخدر استفاده می كنند.

زنان روان- شكسته در آمریكا:

در نیویورك هشتاد هزار نفر زن روان شكسته در بیمارستانها بستری هستند و ده هزار پزشك روزانه صدهزار بیمار روانی را می پذیرند.

در آمریكا جنایت جزء زندگی مردم شده است.

سازمان مافیا در آمریكا:

سازمان هراس انگیز مافیا كه سازمان جنایتكاران است شبكه ی ترسناكش را در همه جا گسترده است. می توان گفت كه در بسیاری از شهرهای آمریكا روز پلیس حكومت می كند و شب جنایتكارها.

طلاق در آمریكا:

نابهنجاریهای اجتماعی و گسستگی روابط خانوادگی در جهان غرب و بویژه در آمریكا بیداد می كند. آمریكا با رقم 27 درصد طلاق در رأس كشورهای جهان قرار دارد. از اختلاف میان سیاه و سفید نمی توان بحثی كرد.

تبعیض نژادی در آمریكا:

جامعه ای كه از حیث دانش به آنجا رسیده كه آسمانها را زیر پا درآورده است هنوز از نظر رشد فكری در آن مرز است كه اگر سیاهی در كوچه ای ساكن شد، سفیدها مثل اینكه آدم جذامی به محله ی آنها وارد شده باشد خانه های خود را خالی می كنند و به محل دیگر می روند.

بیشتر كشورهای غربی كمابیش گرفتار این مصیبتهای اجتماعی هستند. یك نمونه ی آن نهصت هیپی گری است. هیپی گری جهان غرب چیزی نیست جز واكنش جامعه در برابر نظام صنعتی و ماشینی.
جلد یك . ج1، ص: 442
هیپی گری در غرب و تحلیل آن به اینكه عكس العملی است در برابر نظام ماشینی و بردگی انسان:

جوانی كه درمی یابد كه سرنوشتش این است كه به هندوچین برود و در گمنامی و در یك جنگ بی هدف كشته شود و جسدش در میان لجن مردابها بپوسد ترجیح می دهد كه بر ضد تمام مظاهر اجتماعی اش حتی موضوع ساده ی شستشو و پاكیزگی هم به ستیزه برخیزد و چندروزه عمری را كه تا پایان سرنوشت غم انگیزش باقی مانده آزاد از هر قید و بند اجتماعی زندگی كند و فقط و فقط به ارضاء خواهشهای تنش بپردازد. آیا برای آن جوان، از كار و زندگی و خانواده و تحصیل و همه ی لازمه های زندگی اجتماعی گسستن و به حشیش و عشق ورزی همگانی و آوازه خوانی دیوانه وار پناه بردن بهتر است یا در جنگلهای هندوچین سر به نیست شدن؟ .

ماشینیسم و انسان، بردگی انسان:

در جهان غرب می توان گفت كه ماشین، انسان را از خودش و طبیعت و خواست و غریزه اش جدا كرده است و انسانی به وجود آمده است كه با خویشتن خویش «بیگانه» شده است. یك انسان قبیله ای و حتی یك انسان غارنشین با یك انسان ساكن یك شهر صنعتی تفاوت پیدا كرده است. اولی موجودی است آزاد و تابع غریزه، میل و خواست تن و روانش، از آنچه طبیعت فرادست او نهاده بهره می گیرد و زندگی می كند، شادی اش طبیعی است و غمش طبیعی و هرطور كه طبیعت حكم می كند زندگی می كند ولی انسان ساكن «شهر ماشین» ، این انسان بینوا با تمام تنعم و شكوه ظاهری اش هرچه هست دیگر انسان واقعی نیست و نه انسانی زندگی می كند.

محرومیت انسان از مواهب اولیه زندگی:

اولین نیاز انسان هواست. این هوا برای انسان شهرنشین (شهر ماشین) چون سم كشنده شده است.

آبش آلوده، غذایش با سمهای حشره كش آمیخته است، صدا و جنجال زندگی او را احاطه كرده است. او اگرچه انسان است ولی در نظام صنعت و در شبكه ی سرمایه و پول با یك قطعه ماشین تفاوت ندارد.

بردگی انسان:

اگر ماشین در خدمت كسب سود است انسان نیز چنین است و همین انسان است كه در فاصله ی بیست سال به خاطر سود و سرمایه دو بار به میدانهای جنگ كشانده شده و با خون و آتش یكی از هولناكترین صفحه های تاریخ بشر را نوشته است. جنگ و كشتار، و
جلد یك . ج1، ص: 443
این نیز یكی دیگر از مظاهر تمدن غرب است.

تمدن غرب:

از آغاز تمدنی به نام تمدن غرب، جنگ و كشتار هم به مقیاس امروزی به وجود آمد و می توان گفت كه یك ركن بزرگ اقتصاد تمدن غرب اسلحه سازی و جنگ و كشتار بوده است.

در نیمه ی اول قرن بیستم بیش از چهار هزار میلیارد دلار در جهان خرج جنگ و تسلیحات شده است و هم اكنون در جهان سالانه بیش از 200 میلیارد دلار خرج مصارف جنگی می شود. این رقم را وقتی بهتر می فهمیم كه دریابیم بودجه ی وزارت آموزش و پرورش در جهان در حدود 120 میلیارد و بهداشت جهانی 60 میلیارد دلار است.

و اما كشتار: در این باره هم بهتر است به آمار زیر توجه كنیم:

گفتیم كه از همان زمان كه تمدنی به نام تمدن اروپا یا غرب پدیدار شد جنگ و كشتار را هم با خود به ارمغان آورد، كشتار و جنگ در داخل اروپا و در خارج بین كشورهای اروپایی و مردم بینوای سایر كشورها كه یكی می خواست و می خواهد داروندار مردم سرزمینی دیگر را از كفشان بیرون كند و دیگری تلاش می كرد و می كند كه دستكم بخشی از هستی خویش را برای خود نگه دارد. و اینك آماری از این جنگها و كشتارها:

آمار افسران و سربازان كشته شده در:

جنگهای سی ساله (48- 1618) 180 هزار.

جنگهای شمالی (21- 1700) 70 هزار.

جنگهای انفصال اسپانیا (13- 1071) 235 هزار.

جنگهای انفصال اتریش (48- 1741) 120 هزار.

جنگهای هفت ساله (63- 175665ظ) (كذا) 140 هزار.

جنگهای تركیه قرن 18 275 هزار.

جنگهای انقلابی فرانسه (1800- 1762) 290 هزار.

جنگهای ناپلئون (15- 1805) 560 هزار.

در این آمار كشته شدگان غیرنظامی به حساب نیامده اند.

در جنگ جهانی اول نزدیك 7 میلیون نفر افسر و سرباز كشته شدند و
جلد یك . ج1، ص: 444
كشته شدگان جنگ جهانی دوم (نظامی و غیرنظامی) 52 میلیون نفر برآورد شده است [6] از جنگ جهانی دوم به بعد هم جنگ و كشتار همچنان ادامه دارد كه نزدیكترین آن رقم سه میلیون كشته در پاكستان شرقی و دو میلیون نفر در ویتنام و یك میلیون نفر در اندونزی است كه تماماً ریشه ی غربی دارد و خدا می داند كه این كشتارها به چه قیمتی تمام شده و می شود.

برای كشتن هر ویت كنگ روزی 21 هزار دلار:

كافی است در نظر آوریم كه تنها در ویتنام بنا به برآوردهایی كه شده، آمریكاییها برای كشتن هر ویت كنگ بیست و یك هزار دلار خرج می كنند و روزانه سی میلیون دلار این سرزمین نفرین شده دود و آتش می شود.

تیمور و چنگیز و آتیلا هم تمدنهای بزرگی را به نابودی كشاندند ولی از آنها كسی در جهان سوم پیروی نمی كند اما اروپا كعبه و قبله شده است.

جنایت اروپا بر آفریقا:

درباره ی بیدادگریهای جهان غرب به كشورهای دیگر جهان سخن گفتن زاید است. تاریخ پانصد ساله ی اخیر جهان كه یكی از سیاهترین و غمناكترین صفحه های تاریخ بشر است خود گواه آشكاری بر این حقیقت است. بنا بر برآوردهایی كه شده است از قرن شانزدهم كه پای اروپاییان به آفریقا باز شد بیش از صد میلیون نفر از ساكنان سیه روز آن سرزمین بر اثر جنگها و بیماریها داخل كشتیهای برده بر از بین رفتند و برخی از نواحی آفریقا كه روزگاری مركز امپراطوریهای بزرگ بود از آدم خالی شد.

پایه ی اقتصاد غرب بر بهره كشی و آزمندی است:

آیا با این تفصیل، ملتهای دیگر می توانند برای پیشرفت خود به اندیشه ها و آرمانهای زاییده شده از این جهان تكیه كنند؟ جهانی كه پایه ی اقتصادش بر بهره كشی و آزمندی استوار بوده و هست.

ره آوردهای غرب نه تنها از جهت اخلاقی و اجتماعی چیزی بر ما نیفزوده بلكه سنتهای اخلاقی ما را نیز درهم شكسته است و درنتیجه
جلد یك . ج1، ص: 445
هرج و مرج اخلاقی امروز را برای ما به وجود آورده است.

ملتهای آسیایی باید به گنجینه های آرمانی فرهنگی خود رو كنند و با برخورداری از آرمانهای فرهنگ ملی خویش راه تكامل و پیشرفت واقعی را در پیش گیرند.

در آسیا هر كشوری توانسته است برای خود از حیث اجتماعی و آرمانی شخصیتی ملی احراز كند، آن كشور خیلی زود توانسته است میراثهای نامیمون غرب را ریشه كن سازد و در راه پیشرفت واقعی بیفتد، و به عكس ملتهایی كه بنای كار را بر تقلید نهاده و اصالت و شخصیت ملی خود را از دست داده اند گرفتار هرج و مرج و سرگردانی شده، گرچه ظاهر زندگیشان غربی گون شده است باطن زندگی آنها از آنچه بوده صدها مرتبه بدتر شده است. » .

نكات مثبت این مقاله در درجه ی اول لزوم یك آرمان و ایدئولوژی است كه محور فكری افراد و وسیله ی هماهنگ ساختن اندیشه ها و معیار خوبیها و بدیها و وسیله ی آرامش دلها باشد.

دیگر اینكه آرمان و ایدئولوژی واردكردنی نیست، اقتباس كردنی هم مانند علوم كه سروكارش فقط با اندیشه است نیست، بلكه باید از عمق روح و فرهنگ ملی باشد (البته این جهت قابل خدشه است كه هرچند ایدئولوژی مانند كالا واردكردنی نیست ولی اقتباس كردنی هست. عقیده مرز نمی شناسد، لزوم ندارد كه حتماً رنگ ملی داشته باشد، آری نباید رنگ ملیتی دیگر داشته باشد همچنان كه در (خدمات متقابل اسلام و ایران) گفته ایم) .

دیگر بحث صفحه ی 417 در فواید آرمان (ایمان) .

دیگر بحثی كه در غرب از حیث آرمان و ایدئولوژی خبری نیست.

اما ایراداتی هم وارد است.

اول اینكه اعصاری ترتیب داده به نام عصر اساطیر، عصر دین، عصر علم، عصر فلسفه. در این جهت غربزدگی خود را نشان می دهد.

مفهومش از دین همان مفهوم غربی است، غافل از آنكه در اسلام یك
جلد یك . ج1، ص: 446
فلسفه برای زندگی نهفته است. و البته علمای اسلامی در عرضه داشتن اسلام به صورت یك مكتب كوتاهی كرده اند.

دیگر اینكه مدعی است آرمانها متغیر است و ما در این جهت در ورقه های «اسلام و مقتضیات زمان» بحث كرده ایم.

دیگر مسأله تبعیت آرمان از وضع اقتصادی است. نویسنده در این جهت از ماركسیسم پیروی كرده و عجیب این است كه بعدها در دنبال یك آرمان ملی است. وقتی زیربنا اقتصاد است و با تغییر این زیربنا همه چیز عوض می شود، دیگر فرهنگ ملی و آرمان ملی معنی ندارد.

دیگر اینكه جهان بینی را به هیچ وجه به عنوان تكیه گاه اصلی آرمان یاد نمی كند.

دیگر اینكه در عین اینكه ریشه ی آرمان را در جهان بینی معرفی می كند و پای حس جستجوگری انسان را در راز خلقت به میان می كشد، می گوید اگر مردمی سطح زندگیشان یكسان بود خودبه خود جهان بینی شان یكسان می شود. نویسنده برای جهان بینی كه چگونه باید باشد و چه مكتبی این صلاحیت را دارد بحثی نمی كند و فوق العاده ساده می گیرد، خیال می كند همین قدر سطح زندگیها مساوی شد بالاخره یك جهان بینی پیدا می شود.

در صفحه ی 418 باز تكرار شده كه هر آرمانی نباید مبتنی باشد بر ریشه های فكری ملت، و برای آرمان دو ریشه قائل است: ریشه ی اقتصادی و ریشه ی فكری، و مقصودش از ریشه ی فكری علایق و دلبستگیهای قومی است نه یك منطق صحیح و مستدل
[1] . رجوع شود به ورقه های «توحید، مكتب، جهان بینی» و هم به ورقه های «جهان بینی» مخصوصاً قسمت اول، مطالب مناسب زیادتری هست.
[2] . دیگر با این منطق چه لزومی دارد بلكه چه معنی دارد كه از دل سرزمین ما تراویده باشد؟
[3] . قابل قبول نیست؛ آرمانهای عمومی و بین المللی شانس موفقیت بیشتری دارد.
[4] . این خود دلیل است كه هر مسلكی قادر به چنین كاری نیست مگر آنكه قدرت متعبد كردن داشته باشد.
[5] . همه ی سخن این نویسنده بر این محور است كه آرمان و ایمان لزوماً باید ملی باشد و آرمان جهانی و عمومی ناممكن است. اشتباه اساسی اش همین است. كمونیسم و همچنین اسلام آرمان جهانی است.
[6] . یك میلیون و نیم نفر كشته شدگان الجزایر به حساب نیامده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است