در
کتابخانه
بازدید : 204909تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand اقبال و احیای فكر دینی اقبال و احیای فكر دینی
Expand تفكر دیروز و امروز مسلمین درباره یمیزان تأثیر عمل در سعادت انسان تفكر دیروز و امروز مسلمین درباره یمیزان تأثیر عمل در سعادت انسان
Expand تفكر زنده و تفكر مرده تفكر زنده و تفكر مرده
Collapse تفكر اسلامی درباره ی زهد و ترك دنیاتفكر اسلامی درباره ی زهد و ترك دنیا
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
شما حساب كنید این قیود و تجمّلاتی كه انسان خودش برای خودش می سازد چقدر مانع پیشرفت اوست. آدمی كه برای خودش تعیّنی قائل است چقدر این تعیّن او را در زیر بار خودش له می كند. از خودم مثال می زنم: من یك مرد روحانی معروف بزرگی هستم، من یك حجةالاسلام یا آیةاللّه هستم. من بروم مشهد یا نروم برای زیارت؟ من فكر كنم كه رفتن من به مشهد به این سادگی كه نمی شود، مثلاً چه جور وارد شوم؟ كجا وارد شوم؟ دید و بازدید مردم از من چه جور باشد؟ شرایط دیگر چنین و چنان باشد. یك وقت می بینید یك عمر می گذرد و آن ساده ترین مسافرتها و آن واجب ترین مسافرتها كه مسافرت مكه است نصیب او نمی شود، از بس شرایط و قیود دارد. چنین آدمی نمی تواند سبكبار و سبكبال حركت كند.

پیغمبر صلی الله علیه و آله زندگی بسیار مخفّفی داشت. اگر زندگی اش مخفّف نمی بود، نمی توانست اجتماع خودش را رهبری كند. روزه می گرفت، آیا وقت افطار مثل ما بود كه باید سماور یك طرف بجوشد و. . . اگر نباشد درست نیست؟ اصلاً روزی كه روزه داشت با روزی كه روزه نداشت فرقی نداشت. تازه بعد از نماز عشاء و احیاناً یك ساعت و نیم از شب گذشته به منزل می آمد. انس بن مالك خدمتگزار حضرت می گوید غذای ایشان غالباً یك كاسه شیر و یا یك قرص نان بود. وقتی كه می آمدند یك چنین غذای ساده ای می خوردند و بعد به كار خودشان می پرداختند. كم می خورد و چون كم می خورد، دو ساعت كه می خوابید استراحتش كامل شده بود، بعد بیدار می شد و باز خدا را عبادت می كرد. به نصّ قرآن مجید گاهی دو ثلث از شب را نمی خوابید. قرآن كه نازل شد، در جایی نازل شد كه مردم همه شاهد بودند و اگر چنین چیزی نبود دشمن اعتراض می كرد و دوست هم كه نمی توانست باور كند،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 481
می گفت ما كه می بینیم پیغمبر بیدار نیست، چرا در قرآن چنین آمده است؟ ! به نصّ قرآن پیغمبر حداقل ثلث شب و گاهی نصف و گاهی دو ثلث شب را بیدار بود و عبادت می كرد، همین مردی كه از اول صبح تا آخر شب یك آن استراحت و آسایش نداشت. كانَ رَسولُ اللّهِ خَفیفَ الْمَؤنَةِ، چون خفیف المؤونه بود سبكبار بود.

یك شعر فارسی در این زمینه از شاعری به نام اثیرالدین اخسیكتی دیدم، چقدر عالی است! می گوید:
در شطّ حادثات برون آی از لباس
كاوّل برهنگی است كه شرط شناور است
می گوید اگر می خواهی در دریای حوادث فرو بروی، اولین شرطش این است كه خودت را لخت كنی تا بتوانی شناوری كنی. آدمی كه با چند كیلو لباس است (مثل من اگر قبا و عبا و عمّامه دارد) اگر در شط فرو رود همان سنگینی لباسها او را غرق می كند. چنین آدمی نمی تواند در دریای حادثات شناوری كند. اولین شرط شناوری در دریای حادثات، لختی و برهنگی است. بلی، كسی كه نمی خواهد در شطّ حادثات واقع شود بلكه می خواهد در كنار اجتماع زندگی كند و نه در متن اجتماع، نمی خواهد اجتماع خودش را اصلاح كند، این شخص هر جور دلش می خواهد لباس بپوشد، ولی آن كه می خواهد در دریای اجتماع بیفتد، باید اول برهنه بشود و بعد بیفتد. با تعلّقات زیاد نمی شود به دریای اجتماع وارد شد و اجتماع را رهبری كرد.
علی بن ابی طالب علیه السلام شخصاً چگونه زندگی می كرد؟ ایشان در آن خطبه ی معروف، پیغمبران عظام را چنین توصیف می كنند: زندگی آنها ساده بود، حتی آن پیغمبرانی كه سلطنت می كردند، مثل داود پیغمبر علیه السلام و سلیمان پیغمبر علیه السلام. داود با آن همه قدرت و مكنتی كه داشت زندگی شخصی او ساده بود، زره می بافت و همان زرهی را كه به دست خودش بافته بود در بازار می فروخت و از این طریق زندگی می كرد. درباره ی حضرت عیسی مسیح می فرماید: دابَّتُهُ رِجْلاهُ حضرت عیسی آنچنان آزاد و ساده زندگی می كرد كه مركب او دو پایش و ابزار او دو دستش بود. سِراجُهُ بِاللَّیْلِ الْقَمَر [1] چراغ شب او ماه بود. حضرت عیسی حتی اسیر چراغ و مركب هم نبود.

همه ی پیغمبران الهی چنین بودند. آنها چنین زندگی می كردند كه می توانستند جامعه ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 482
خودشان را رهبری كنند.
پس آن زهدی كه فلسفه دار است چنین زهدهایی است نه آن زهدی كه بر مبنای تصور تضاد لذت دنیا و آخرت یا تصور تضاد میان زندگی دنیا و عبادت خدا باشد. آن غلط است، زهد مرده است ولی اینها زهدهای زنده است.

[1] . نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ی 159، صفحه ی 507 و 508.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است