رجوع شود به ورقه های ماهیت و هدف و فلسفه زهد.
ایضاً
نهج البلاغه، حكمت 269:
الناس فی الدنیا عاملان: عامل عمل فی الدنیا للدنیا قد شغلته
دنیاه عن اخرته، یخشی علی من یخلفه الفقر و یأمنه علی نفسه،
فیفنی عمره فی منفعة غیره، و عامل عمل فی الدنیا لما بعدها
فجائه الذی له من الدنیا بغیر عمل، فاحرز الحظین معاً و ملك
الدارین جمیعاً فاصبح وجیهاً عنداللّه لایسأل اللّه حاجة فیمنعه.
ایضاً در برخی آیات تصریح می كند كه اگر كسی هدف نهایی اش
دنیا باشد از آخرت محروم می ماند (از این نظر تضاد است) ولی اگر
هدفش بالاتر از دنیا و مادیات باشد یعنی آخرت باشد، بالتبع دنیا به
او می رسد. پس از این نظر و از این طرف تضاد نیست. تضادی است
یك طرفی؛ دنیا با آخرت تضاد دارد ولی آخرت با دنیا تضاد ندارد.
جلد چهارم . ج4، ص: 59
مَثَل مولوی بسیار عالی است كه می گوید: مَثَل آخرت مثل خود
قطار شتر است و مثل دنیا مثل پشكل و پشم شتر است. اگر قطار شتر
را تحصیل كنی بالتبع پشكل و پشم هم خواهی داشت، اما اگر هدفت
پشكل و پشم باشد به قطار شتر نخواهی رسید. اما آیات قرآن:
1. در سوره آل عمران، آیه 145، در ابتدا می فرماید:
ومن یرد ثواب الدنیا نؤته منها و من یرد ثواب الاخرة نؤته
منها و سنجزی الشاكرین.
در اینجا همین قدر می گوید: هركس هر پاداش و نتیجه ای
بخواهد همان را به او می دهیم، ولی پس از آنكه می فرماید:
و كأین من نبی قاتل معه ربیون كثیر فما وهنوا لما اصابهم
فی سبیل اللّه و ما ضعفوا و ما استكانوا واللّه یحب الصابرین. و ما
كان قولهم الّا ان قالوا ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و
ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الكافرین.
می فرماید:
فاتیهم اللّه ثواب الدنیا وحسن ثواب الاخرة واللّه یحب
المحسنین.
تلویحاً می فهماند كه اگر هدف آخرت باشد دنیا بالتبع می رسد و
شاید جمله
و سنجزی الشاكرین در آیه 145 اشاره به همین پاداشِ
نخواسته است كه به دلیل اینكه كفران مقام انسانیت نشده، این پاداش
می رسد.
به هر حال مفاد آیه 145:
ومن یرد ثواب الدنیا نؤته منها و من یرد
ثواب الاخرة نؤته منها. . . تا حدی با مفاد آیات سوره اسراء یكی است
جلد چهارم . ج4، ص: 60
كه می فرماید:
من كان یرید العاجلة عجلنا له فیها ما نشاء لمن نرید ثم جعلنا له
جهنم یصلیها مذموماً مدحوراً. و من اراد الاخرة و سعی لها
سعیها و هو مؤمن فاولئك كان سعیهم مشكوراً.
2. آیه 134 از سورة النساء:
من كان یرید ثواب الدنیا فعنداللّه ثواب الدنیا و الاخرة و كان
اللّه سمیعاً بصیراً.
بعید نیست كه ناظر به این باشد كه اگر كسی پاداش دنیا بخواهد
می دهیم ولی بدانید كه پاداش آخرت هم نزد ما هست، این كالا را هم
داریم، آن را هم از ما بخواهید. و یا منظور این است كه هر دو را از ما
بخواهید، ولی اگر این منظور باشد قهراً به این صورت نیست كه ایندو
را در عرض یكدیگر بخواهید كه قابل جمع نیست، بلكه به این
صورت است كه ثواب آخرت بخواهید تا هر دو را به شما بدهیم.
3. آیه 20 از سوره شوری است:
من كان یرید حرث الاخرة نزد له فی حرثه و من كان یرید حرث
الدنیا نؤته منها و ما له فی الاخرة من نصیب.
در این آیه تصریح می كند به تضاد از این طرف كه ممكن نیست
طالب و قاصد دنیا به مطلوبات اخروی برسد، و در آیه 145 از سوره
آل عمران تصریح بود كه طالبان پاداش اخروی به پاداش دنیوی هم
رسیدند. پس معلوم می شود از یك طرف تضاد است و از طرف دیگر
تضاد نیست.
جلد چهارم . ج4، ص: 61
بعید نیست كه آنچه در زمینه تضاد دنیا و آخرت آمده است كه
ضرّتان و به منزله مشرق و مغرب اند، محمول به این نوع تضاد باشد؛
یعنی اگرچه در مرحله وجود انسانی، دنیا و آخرت غیرقابل جمع اند
و انسان نمی تواند هم خداخواه باشد و هم خرماخواه و تضاد دو
طرفی است ولی در مرحله عملی و بهره گیری، تضاد یك طرفی است
و در حقیقت از نوع تضاد كامل با ناقص است كه وجود ناقص
مستلزم عدم كامل است برخلاف عكس.